جمشید حمیدی از مطرح‌ترین نام‌های روزنامه‌نگاری و خبرنگاری در ایران در رشته ورزشی والیبال است، مردی با نیم قرن سابقه کار.
کد خبر: ۱۱۵۷۷۶۳
خبرنگاران، یک آه دارند و صد ناله

جام جم آنلاین – جمشید حمیدی به دلیل تسلط بر امور خبری و به‌جای گذاشتن نامی معتبر از خود در بین ورزشی نویسان به «استاد» شهرت دارد. بسیاری از خبرنگاران و روزنامه‌نگاران شاغل در رسانه‌های ورزشی پرورش یافته او هستند. حمیدی به پشتوانه نیم‌قرن روزنامه‌نگاری یکی از کسانی است که می‌تواند به‌خوبی در رابطه با خبرنگاری و رسالت‌های مربوط به آن صحبت کند. مطلبی که پیش رو دارید، توسط این چهره و در قالب یادداشت در اختیار جام جم آنلاین قرار داده شده است.

***

خبرنگاری بخشی از فرهنگ جامعه است، فرهنگی که خواسته‌ها و ایده‌آل‌های یک جامعه را بازتاب می‌دهد. خبرنگار نقش بسیار مهمی در این موضوع دارد که مسئولان نسبت به خواسته‌های جامعه آگاه شوند. خبرنگاری فراتر از یک شغل است. در بسیاری از جوامع همین خبرنگاران هستند که خواسته‌ها و نیازهای مردم را به اطلاع مسئولان می‌رسانند. آن‌ها امین مردم محسوب می‌شوند و درواقع نمایندگان انتظامی به شمار می‌روند.

در جامعه جهانی و در برخی از نقاط دنیا قدرت و نفوذ «خبرنگاری» آن‌چنان زیاد است که این قدرت به تغییر مسئولان و در مواردی به تغییر رئیس‌جمهور ختم شده. اما آیا قدرت «خبرنگاران» در ایران نهادینه شده است؟ آیا در ازای این‌که خبرنگاران عاشقانه زندگی خود را وقف شغل خود می‌کنند، چیزی عایدشان می‌شود؟ در رابطه با حوزه ورزش می‌توانم مصداق‌های فراوانی را بازگو کنم.

در حوزه ورزش افرادی هستند که به این حرفه اشتغال دارند، اما نه توجیه می‌شوند و نه تجهیز. خبرنگاران این حوزه نه‌تنها به حال خود رها می‌شوند، که در ادامه نیز با کوهی از مشکلات مالی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. این روند باعث می‌شود تا یک خبرنگار (حالا ورزشی باشد یا غیر ورزشی) از رسالت واقعی خودش جدا شود و غم نان را در نظر بگیرد.

حالا ما سالی یک بار روزی را به نام «روز خبرنگار» در تقویم ثبت کرده‌ایم. تبریک و تهنیت‌هایی که در این روز روانه می‌شود فقط یک تشریفات موقتی است. «سرشک از رخم پاک کردن چه حاصل/علاجی بکن کز دلم خون نیاید.» این بیت شعر حال و روز خبرنگاران در روز خبرنگار است. آن‌ها به معنای واقعی گرفتار مسائل معیشتی هستند و جزء مغفول‌ترین اقشار جامعه محسوب می‌شوند. رسالت فراموش شده آن‌ها دیگر عادی است. نیم‌قرن در این حرفه حضور دارم و واقعاً نمی‌دانم کدام یک از مشکلات همتایانم را به رشته تحریر دربیاورم. یک خبرنگار چگونه باید با حقوق 800 هزار تومانی و نهایتاً یک‌میلیون تومانی چرخ یک زندگی را بچرخاند؟

خبرنگاران ما یک آه دارند و صد ناله. این حق آن‌ها نیست که به دل کجی‌ها می‌روند و دل به حقایق می‌زنند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها