«عرش» یعنی اینکه ستاره باشی، لقب «مارادونا» به تو بدهند، شهرت و اعتبار را با هم به دست بیاوری، آینده درخشانی برای خودت بزنی اما... «به فرش رسیدن» یعنی اینکه روزهای جوانی ات را در ندامتگاه با افسوس و آه گره بزنی، در حسرت دیدن دختر و پسرت بمانی، تمام آبرو و احترامت را هم از دست رفته ببینی و آینده ات را هم تباه شده...
کد خبر: ۱۱۴۹۷۵۴
داستان افول دلخراش یک ستاره

به گزارش جام جم آنلاین ، این چکیده ترین توصیفی است که می توان از علی اکبریان داشت. ستاره سابق پرسپولیس، استقلال و تیم ملی فوتبال ایران خیلی زود به دام افتاد. او مصداق بارز و کامل کسی است که «مواد مخدر» همه چیزش را نابود کرد.

علی اکبریان از ستاره بودن به شمایل زندانی خطاکاری درآمد که حکم حبس ابد دریافت کرد (حکمی که بعدها کاهش یافت).

علی اکبریان در کدام نقطه از جاده زندگی اش منحرف شد و به خاکی زد؟ خودش که هنوز در زندان است. او در گفت و گویی که سال گذشته با سایت مدال نیوز انجام داد گفت که هرگز نفهمید چه بر سر سرش آمد.

اما اکبریان برای اینکه چرا به دام مواد مخدر افتاد شاید دم دستی ترین بهانه ها را دارد. او در همان گفت و گو تاکید کرد که چون «بچه جنوب شهر» است و چون باید جواب هر سلامی را «علیک» بدهد و البته چون «مشهور» بود و آدم دور و برش زیاد بودند ناگهان به مواد مخدر روی آورد.

داستان دستگیر شدنش را هم در مورد بسیاری از معتادان دیگر هم شنیده ایم: « قبل از اینکه دستگیر شوم به شیشه معتاد شده بودم. یک سال و نیم بود که شیشه مصرف می کردم. در روزی که دستگیر شدم به همراه مجتبی یکی از دوستانم سر کوچه ایستاده بودم. مامور ها به ما شک کردند و بعد از گشتن مجتبی از جیب او 40 گرم کراک کشف کردند. هر چه من به آنها گفتم روح ما از این مواد خبر ندارد چون معتاد بودم باور نکردند. ما را به کلانتری بردند و بازداشت شدیم. در بازداشت که بودم پدر مجتبی آمد پیش من و گفت که مجتبی مادر ندارد. خیلی التماس کرد که من 40گرم کراک را گردن بگیرم.من هم دلم سوخت و به قول معروف فردین بازی درآوردم و همه چیز را گردن گرفتم. بعد فهمیدم که توی چه دردسر بزرگی افتادم. اگر می دانستم که قرار است چه بلایی سرم بیاید هیچ وقت قبول نمی کردم اما وقتی متوجه شدم که کار از کار گذشته بود.هر چه گفتم کسی حرفم را قبول نمی کرد.»

همه به دنبال آزادی «علی»

اکبریان پس از اینکه حکم حبس ابد دریافت کرد چشم انتظار کمک بسیاری از فوتبالی ها شد. اینجا بود که افراد مطرحی مثل علی پروین، علیرضا منصوریان و ... دست به کار شدند. اکبریان مدام از این می ترسید که همه او را فراموش کنند. البته فراموش نشد. اکبریان خودش دراینباره می گوید: « صحبتی از اعدام نبود. قاضی همان ابتدا برای من حبس ابد صادر کرد و من تنها به این امید زنده ام که حبس ابدم نقض شود و من زود تر آزاد شوم.»

در حسرت دیدن پسرم

علی اکبریان در کنار همه چیزهایی که بابت به زندان افتاد از دست داد دوری از خانواده‌اش را هم تحمل کرد. او مدت هاست از همسر، دختر و پسر خود دور است. زمانی که پسرش به دنیا آمد او در زندان بود و تا مدت های طولانی موفق نشد پسرش را ببیند. خودش می‌گوید زندان از او فرد دیگری ساخت و می خواهد در بازگشت همه چیز را جبران کند. اما هنوز چنین نشده است.

اکبر سقوط تلخ و دلخراشی داشت. ستاره ای که در دهه هفتاد سالیانه یک و نیم میلیون تومان قرارداد می بست اکنون همان را هم ندارد. او برای جبران کاری بسیار سخت در پیش دارد، خیلی سخت...

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها