جام جم ورزشی: 4 جولای وقتی تیم ملی فوتبال شیلی در سانتیاگو، پایتخت شیلی با برتری مقابل آرژانتین در ضربات پنالتی به مقام قهرمانی رسید، آرتورو ویدال در میانه میدان می‌درخشید.
کد خبر: ۸۱۵۶۴۱
آرتورو؛ جنگجویی که از دل فقر آمد

به گزارش جام جم ورزشی ، شاگردان خورخه سامپائولی بالاخره به انتظار 99 ساله پایان دادند و شیلی را صاحب نخستین عنوان قهرمانی در رقابت‌های کوپا آمریکا کردند. آرتورو جنگجوی تیم ملی فوتبال شیلی، اما تمام توانایی خود را در کوپا آمریکا نشان نداد، همان طور که هنوز تمام توانایی خود را در فوتبال نشان نداده است؛ اما شگفت این که هنوز یکی از برترین بازیکنان دنیا به شمار می‌رود.

سوارکار یا فوتبالیست؟

آرتوروی 9 ساله آن روز به مدرسه نرفت تا با دوچرخه‌اش فاصله 9 مایلی سن‌خواکین تا سانتیاگو را طی کند. او سریع به اصطبل آقای کارنو رفت و در حالی که مدام به پولی که بابت تمیز کردن اصطبل دریافت کرده بود فکر می‌کرد، ناگاه رویای سوارکار شدن به ذهنش آمد. او در رویاهایش با اسب خود می‌تاخت و جام‌های زیادی را کسب می‌کرد. بزرگ‌تر که شد فهمید که پاهایش برای سوارکاری بیش از اندازه دراز است. این را انریکه کارنو صاحبکارش به او گفت، اما کارنو به همان اندازه که او را ناامید کرد روزنه جدیدی را هم به روی او گشود؛ فوتبال. «پسر، سوارکاری مال تو نیست، آینده درخشان تو در فوتبال است.»

مادری که ملکه شد

آرتورو اراسمو ویدال پادرو سال 1987 متولد شد. او بزرگ‌ترین فرزند ژاکلین پادرو و اراسمو ویدال بود. والدینش نام پدربزرگ او را رویش گذاشتند، پدربزرگی که کامیون حمل زباله داشت و پیش از تولد آرتورو به دلیل چپ شدن کامیونش درگذشته بود. آرتورو در فقر بزرگ شد، فقری که پنج خواهر و برادرش و همچنین مادربزرگ علیلش هم در آن شریک بودند. ویدال وقتی پنج سال داشت، مرد خانه شد؛ وقتی مادرش به عنوان کارگر خدماتی در بیرون از خانه مشغول به کار شد. پدر او نیز یک سبزی فروش دوره‌گرد بود. او 15 ساله بود که به مادرش قول داد روزی مانند یک ملکه می‌شود؛ قولی که پسرک نوجوان به آن پایبند بود و مادرش را به یکی از خوشبخت‌ترین زنان شیلیایی تبدیل کرد.

آرتورو در نقش پدر

ویدال درباره مادرش می‌گوید: «مادر من سخت کار می‌کرد، البته تا جایی که در توانم بود به او کمک می‌کردم. من در قبال برادران کوچک‌ترم احساس مسئولیت می‌کردم و می‌خواستم نقش والدینم را برای آنها بازی کنم. من مثل یک پدر برای آنها بودم و واقعا این نقش را دوست داشتم.»

از سویی دیگر پدر ویدال عامل دیگری برای بدبختی‌های خانواده در دوران فقر بود. او زندگی تراژیکی داشت و الکلی شدن او اوضاع خانواده را حتی وخیم‌تر کرد. حتی پس از این که به لطف فوتبالیست شدن ویدال به سمت این خانواده پول سرازیر شد، مشکلات اراسمو ویدال به پایان نرسید. اراسمو سال 2008 با مصرف بیش از اندازه الکل قصد خودکشی داشت. سه سال بعد پدر خانواده با حمل مواد مخدر رسوایی دیگری برای پسر مشهورش آرتورو رقم زد.

اما این آرتورو بود که درهای خوشبختی را به روی مادر و برادران وخواهرش باز کرد. این اتفاق وقتی افتاد که او عاشق فوتبال شد. ویدال وقتی پا به توپ می‌شد همه چیز را فراموش می‌کرد. انگار هیچ چیز دیگری غیر از توپ در دنیا وجود ندارد. او حتی با توپ می‌خوابید و با توپ از خواب بیدار می‌شد. قبل از مدرسه فوتبال بازی می‌کرد و وقتی از مدرسه برمی گشت باز هم پا به توپ می‌شد.

سکوی پرتاب ستاره

میلیپیا؛ باشگاهی که ویدال در آن به طور رسمی به دنیای فوتبال معرفی شد. میلیپیا اکنون به ویدال افتخار می‌کند. ویدال بزرگ ترین ستاره‌ای است که از این باشگاه به دنیای فوتبال معرفی شد. آرتورو هنوز عاشق این باشگاه است و هرگز جایی را که در آن به فوتبال اروپا پرتاب شد فراموش نمی‌کند. رومن هرنیکز رئیس سابق باشگاه میلیپیا می‌گوید: «ما می‌دانستیم او به یکی از بزرگ‌ترین بازیکنان تبدیل خواهد شد و به همین دلیل بود که کاملا از او حمایت کردیم. او همیشه می‌گفت بالاخره به بازیکنی حرفه‌ای تبدیل خواهم شد. خیلی خوشحالیم که او به چنان سطح بالایی رسید که همبازی ستاره‌هایی مثل آندره آ پیرلو و جیان لوئیجی بوفون شد.» عکس‌هایی از ویدال فوتبالیست، اما نوجوان اکنون وجود دارد که نشان می‌دهد او در هر تیمی حداقل یک سر و گردن از هم‌تیمی‌هایش قد بلندتر بوده است.

این مربی اشتباه نکرد

آرتورو حتی پول کافی نداشت تا با اتوبوس به تمرینات تیم برود. بنابراین همیشه یا پیاده می‌رفت یا با همان دوچرخه قدیمی‌اش. با این که قد بلندی داشت، اما در تیم جدیدش به دلیل لاغری بیش از اندازه‌اش به بازی گرفته نمی‌شد. او مجبور بود هر روز تمرین کند تا از باشگاه کنار گذاشته نشود. سال دوم حضور در کولو کولو بود که موعد شانس و اقبال او از راه رسید؛ یعنی وقتی هوگو گونزالس مربی تیم به بازی ویدال علاقه‌مند شد. ویدال وقتی برای نخستین بار با یوونتوس در سری آ ایتالیا قهرمان شد،به یاد همین مربی افتاد و گفت: «من برای آنچه اکنون هستم به گونزالس مدیونم. او به من شانس ماندن و بازی کردن در کولو کولو داد و اکنون زمان مناسبی بود تا به همه ثابت کنم این مربی اشتباه نمی‌کرده است.»

زندگی جدید با مشکلات جدید

سال 2007 بود که درهای فوتبال اروپا به روی او گشوده شد. در آن زمان رودی فولر، مدیر ورزشی بایرلورکوزن به شیلی سفر کرد تا مقدمات انتقال آرتورو ویدال را به بایرلورکوزن فراهم کند. همان روز ویدال که از پیشنهاد مالی تیم آلمانی شگفت‌زده شده بود دوان دوان به خانه رفت و فریاد زد: «مامان، ما میلیونر شدیم!» اما ویدال که حالا میلیونر شده بود در ابتدای حضور در بوندسلیگا با مشکلات زیادی روبه‌رو شد. برای آرتوروی 19 ساله همه چیز یک مشکل بزرگ بود. زبان آلمانی، مردم جدید، سرمای غیرقابل تحمل و فرهنگی متفاوت برای ویدال همه مشکلات بزرگی محسوب می‌شود، اما آرتورو بر تمام این مشکلات غلبه کرد و آنقدر به سطح بالایی رسید تا در سال 2011 با هفت میلیون یورو راهی یوونتوس شد. دیگر روبه رو شدن با زبان، فرهنگ و مردم جدید برای آرتورو اصلا مشکل نبود.

جنگجو و یک گذشته تلخ

آرتورو حالا که به کاپ قهرمانی شیلی در رقابت‌های کوپا آمریکا نگاه می‌کند، شاید برای یک لحظه هم که شده تمام مشکلات و نداری‌های گذشته‌اش مقابل چشمانش بیاید. او جنگجویی است که از دل فقر بیرون آمد و به عالی‌ترین سطح در فوتبال رسید و ثروت زیادی هم به دست آورد تا نه‌تنها خانواده خود، که حتی اطرافیانش را هم از فقر نجات دهد. او چند سال پیش ازدواج کرد و حالا یک پسر و یک دختر دارد؛ آلونسو و الیزابت. این زوج سال 2009 ازدواج کردند و رئیس‌جمهور شیلی نیز در بین 500 دعوت شده قرار داشت. او حالا آنقدر خوشبخت است که حتی حاضر نیست لحظه‌ای به گذشته غم‌انگیز خود فکر کند؛ گرچه هر قدر هم تلاش کند، توانایی پاک کردن آنچه در گذشته اتفاق افتاده را ندارد.

منبع: دیلی‌میل‌

هیلدا حسینی‌خواه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها