آخرین وضعیت نقل و انتقالات استقلال

احتمال خروج یک مدافع سرشناس از فهرست استقلال

تحلیل شرایط روز فوتبال ایران در گفت‌وگو با صمد مرفاوی

تیم ملی با فوتبال تدافعی به جایی نمی‌رسد

عبدالصمد مرفاوی را همه فوتبالی‌ها به صداقت، سادگی و بی‌ادعا بودنش می‌شناسند، کسی که 50 سال پیش در بندرامام خمینی به دنیا آمده است و پس از آن‌که از هفده هجده سالگی فوتبالیست شد و از اوایل دهه 60 تاکنون هم در رده ملی و باشگاهی و هم در کسوت مربیگری از جمله چهره‌های شاخص فوتبال ایران محسوب می‌شود.
کد خبر: ۷۴۹۹۹۳
تیم ملی با فوتبال تدافعی به جایی نمی‌رسد

کسی که خاطره گلزنی اش در شهرآوردها را هواداران قدیمی‌تر استقلال بخوبی به یاد دارند و دوستداران فوتبال ملی خاطره گلزنی‌های ملی او را بویژه در دیدار بین قاره‌ای مقابل الجزایر و در جدال با ژاپن در بازی‌های آسیایی پکن از یاد نخواهند برد. مرفاوی گرچه در روزهای گذشته به دلیل جدایی از تیم صبای قم و برعهده گرفتن هدایت پیکان بیشتر در کانون توجه قرار گرفت، اما به هر ترتیب کارنامه قابل دفاع این مربی ـ که هنوز هم در این عرصه می‌توان او را یک مربی جوان دانست ـ بهانه خوبی بود برای این‌که پای صحبت‌هایش بنشینیم تا ضمن اشاره‌ای گذرا به شرایط تیم تحت رهبری او در نیم‌فصل اول(صبای قم)، شرایط کنونی فوتبال ایران بویژه در بخش تیم‌های ملی بزرگسالان، امید و پایه را مورد بررسی قرار دهیم.

اجازه بدهید مصاحبه را با شرایط تیم ملی آغازکنیم، تیمی که نتایجش در جام جهانی به دل مردم نشست و در نهایت زیر فشار افکار عمومی هم که شد، فدراسیون فوتبال قرارداد کارلوس کی‌روش، سرمربی آن را تمدید کرد. افکار عمومی به دلیل در پیش بودن جام ملت‌های آسیا و به امید قهرمانی در این رقابت‌ها و پایان انتظار سی و هشت ساله به تمدید قرارداد کی روش تاکید می‌کرد، فکر می‌کنید این آرزو دست‌یافتنی است؟

فکر می‌کنم فوتبال ایران این توانایی و ظرفیت را دارد که در جام ملت‌های آسیا قهرمان شود، اما بی‌شک همه ما می‌دانیم این کار بسیار سختی است و نمی‌توان تصور کرد براحتی قابل تحقق است شاید ما ازمرحله گروهی و مصاف با تیم‌های امارات، قطر و بحرین گذشته و به مرحله یک‌چهارم نهایی برسیم، اما مطمئنا در این مرحله کار ما به‌مراتب سخت‌تر خواهد شد.

آیا مثل همیشه رقیبان تیم ملی ایران در این رقابت‌ها همان قدرت‌های سنتی فوتبال قاره هستند؟

معتقدم در کنار کشورهایی مانند کره‌جنوبی و ژاپن و استرالیا - میزبان جام ملت‌های آسیا- که حریفان سرسخت و درجه یک ما خواهند بود باید واقع بین باشیم و از این نکته غافل نشویم که اصولا در دیدار با تیم‌های عربی نیز همیشه دچار مشکل هستیم و سبک و سیاق بازی کردن تیم‌های عربی برای ما کار را سخت می‌کند. با وجود این در کنار نگاه به حریفان، خودمان نیز باید بخوبی آماده این رقابت‌ها شویم.

یعنی به نظر شما روند کنونی شرایط تیم ملی نمی‌تواند این تیم را به هدف اصلی خود یعنی قهرمانی در جام ملت‌ها برساند؟

باید توجه داشته باشیم که به هرحال با تکیه مطلق به فوتبال تدافعی نمی‌توانیم به هدف خود برسیم. این‌که تیم ملی در جام جهانی با این شیوه توانست رضایت مردم را جلب کند بحث دیگری است، اما اینجا جام ملت‌های آسیاست و باید توجه داشته باشیم برخی تغییرات در شیوه بازی تیم ملی ضروری است؛ وگرنه این تیم به مشکل می‌خورد. ممکن است برخی بگویند دیدار دوستانه با کره‌جنوبی و پیروزی ما در این دیدار نشان داد که شرایط خیلی خوب است و می‌توانیم در جام ملت‌ها هم خوب نتیجه بگیریم. در حالی که نباید از برد در یک بازی دوستانه تا این حد خوشحال باشیم و به عبارتی فریب آن را بخوریم. در حالی که به نظر من آن بازی درس‌های خیلی خوبی برای تیم ملی داشت که با این نوع بازی تیم ملی در استرالیا به مشکل خواهد خورد.

اما برخی کارشناسان معتقدند مشخص بودن ترکیب اصلی کی‌روش برای جام ملت‌های آسیا در بازی‌های اینچنینی انگیزه بازیکنان را کاهش داده است و آنها می‌دانند به هر ترتیب فیکس تیم ملی هستند، شما چطور، فکر نمی‌کنید باید به ترکیب تیم ملی کم‌کم خون تازه‌ای تزریق کرد؟

این حرف خیلی هم بیراه نیست، اما من مشکل را در نوع بازی تیم ملی می‌بینم. هرچند معتقدم با توجه به این‌که یک سری از بازیکنان ما اشباع شده‌اند و نباید اجازه داد بی‌انگیزگی به تیم ملی رخنه کند، از طرفی چون سن برخی بازیکنان نیز بتدریج بالا می‌رود باید حواسمان به این نکته هم باشد. بنابراین بتدریج باید بازیکنان جدید و جوان را به ترکیب تیم اضافه کرد و از این موضوع هیچ ترسی نداشته باشیم.

اشاره کردید به بازیکنان جوان و تزریق نیروی جدید به ترکیب تیم ملی، این در حالی است که شرایط تیم امید ایران نیز برای المپیکی شدن کمی سخت به نظر می‌رسد، شما چه فکر می‌کنید؟

باید پذیرفت که آینده تیم ملی بزرگسالان را همین بازیکنان امید می‌سازند ، بنابراین باید به آنها امیدوار بود، اگر همه ما می‌خواهیم فوتبالمان پیشرفت کند هرکس به سهم خود باید در مسیر پیشرفت فوتبال تلاش کند.هرآنچه تا امروز بر تیم امید گذشته است ‌ باید فراموش کنیم و از زمان باقی مانده تا زمان آغاز بازی‌های انتخابی المپیک (اوایل فروردین ماه) نهایت بهره را ببریم.در این میان نباید از شکست احتمالی در بازی‌های دوستانه بترسیم و شتابزده تیم امید را آماج انتقادات تند و تیز قرار دهیم. باید صبور باشیم و بدانیم که با ترس و لرز از شکست نمی‌توانیم به جایی برسیم و امیدوار باشیم که این تیم می‌تواند المپیکی شود.

صرف‌نظر از کیفیت فنی بازیکنان کنونی این تیم به نظر می‌رسد این جو ناامیدی که پیرامون تیم امید شکل گرفته به خاطر ناکامی‌های سریالی ماه‌های گذشته فوتبال پایه است و برخی را به این باور ـ درست یا غلط ـ رسانده که فوتبال ایران از مسیر پیشرفت خارج شده و درجا می‌زند. شما به عنوان یکی از مربیان فعال کنونی فوتبال ایران در این باره چه فکر می‌کنید؟

نه، من چنین نظری ندارم، معتقدم فوتبال ایران در مسیر پیشرفت قرار دارد، اما این پیشرفت خیلی کند است و ملایم اتفاق می‌افتد، به همین دلیل به چشم نمی‌آید. دلیل این موضوع را هم ترس از باخت، چه در باشگاه‌ها و چه در تیم‌های ملی می‌دانم. متاسفانه این ذهنیت در فوتبال ما شکل گرفته است که با یک شکست همه چیز تمام می‌شود. این در حالی است که شکست هم جزئی از ورزش است و باعث می‌شود که بیشتر تلاش کرد و برای موفقیت و از بین بردن نقاط ضعف زحمت کشید.

اما خود شما بخوبی می‌دانید در سال‌های اخیر به زحمت شاهد ظهور پدیده‌هایی در فوتبال کشورمان بودیم، به نظر شما همین موضوع نمی‌تواند نشان دهنده حرکت درجای فوتبال ایران باشد؟

همان ترس از باخت که گفتم اینجا معنی پیدا می‌کند. این ترس باعث شده نگاه غالب در باشگاه‌ها و تیم‌ها نتیجه‌گرایی صرف باشد. در نتیجه کمتر مربی‌ای جرات می‌کند روی جوانان سرمایه‌گذاری کند. این در حالی است که اگر یک تیم بتواند در همان قالب تیمی خود به مرور از جوانان استفاده کند و این جوانان را بتواند از نظر فنی پیشرفت بدهد و بعد بتدریج از اینها استفاده کند، فکر می‌کنم هر تیم بتواند در طول فصل دو، سه پدیده معرفی کند.

به عبارتی شما قائل به این دیدگاه هستید که هنوز هم می‌توان جوانان مستعد را به وفور در فوتبال کشورمان پیدا کرد، اما ساز و کار پیدا کردن و پرورش دادن آنها وجود ندارد، همین طور است؟

من فکر می‌کنم جوانان خیلی خوبی داریم که خیلی هم با استعداد هستند، اما باید آنها را کشف کرد و پرورش داد. برای این کار باید از این ذهنیت که «همین اعضای کنونی تیم بزرگسالان برای من کافی هستند» عبور کنیم و زمان بیشتری را برای تیم خود اختصاص دهیم. این‌که جوانان را کشف کنیم، آنها را در تمرینات به پیشرفت فنی برسانیم و بتدریج در بازی‌های مختلف به آنها میدان دهیم. البته در این بحث کم لطفی‌هایی هم به برخی مربیان می‌شود. این‌که گفته می‌شود فلان بازیکن مستعد در فلان تیم نابود شد. این نگاه درستی نیست. باید قبول کرد همین که در آن تیم یک جوان مستعد وجود دارد نشان می‌دهد مربی مربوط یک دید دقیق داشته که او را به عضویت تیم خود درآورده است. ما باید این دید را توسعه دهیم و به نقطه‌ای برسیم که پس از کشف استعداد امکان پیشرفت آن استعداد نیز فراهم شود اگر این ذهنیت را داشته باشیم حتی در لیگ برتر هم شاهد پدیده‌های قابل توجهی خواهیم بود.

اما چنین نگاهی در اکثر قریب به اتفاق باشگاه‌های ما وجود ندارد، همین طور است؟

فقط طرز تفکر نیست، متاسفانه بیشتر باشگاه‌های ما ساختار اصولی باشگاهی ندارند. وقتی ساختار اصولی وجود نداشته باشد طبیعی است که نمی‌توان انتظار میدان دادن به بازیکنان جوان را داشت و نگاه اکثر باشگاه‌ها این است که وقتی در بازار بازیکن خوب را ـ حالا با هر قیمتی ـ می‌توان به خدمت گرفت؛ چرا باید به کار میان مدت و بلند مدت گرایش داشت. اما باشگاهی مثل فولاد را ببینید؛ باشگاهی که به معنی واقعی ساختار اصولی دارد و سال‌هاست در زمینه بازیکن‌سازی فعالیت می‌کند. باشگاهی که با وجود این‌که آن همه بازیکن خود را به دلیل مشکلات خدمت سربازی از دست داد، اما باز هم بازیکنان جوان و خوبی داشت که جایگزین آنها کند، این دست پر فولاد به خاطر آکادمی باشگاهش است.

اما همین فولاد وقتی برنامه‌ریزی خود را برای بحث بازیکن‌سازی آغاز کرد، دو، سه سالی با افت مواجه شد شاید به همین دلیل است که باشگاه‌ها می‌ترسند در این سمت و سو حرکت کنند.

بله ممکن است با این نگاه یکی، دو سال باشگاهی مشکل پیدا کند اما بالاخره نتیجه این نگاه خود را می‌گیرد و دیدید همین فولاد قهرمان نیز شد. منطق می‌گوید یکی، دو سال مشکل پیدا کردن بهتر از این است که یک باشگاه سال‌ها مشکل داشته باشد و در نقل و انتقالات به این در و آن در بزند. تازه این یک بخشی از ماجراست، ما در حالی از کار میان‌مدت و بلندمدت برای باشگاه‌ها صحبت می‌کنیم که برخی باشگاه‌های ما هنوز اندرخم یک کوچه‌اند و نمی‌دانند چقدر بودجه دارند؟ بودجه آنها تخیلی است به طوری که اول فصل می‌گویند از اینجا دو میلیارد می‌گیریم و از آنجا یک میلیارد و... اما در طول فصل این خیال‌ها به نتیجه نمی‌رسد و آنها شکست می‌خورند.

این وسط نبود ثبات شغلی هم تاثیرگذار است.

حتما همین طور است به هر حال از خود مدیرعامل که تحت فشار هیات مدیره است تا سرمربی تیم تحت فشار نتیجه‌گرایی قرار دارند و در این فضا واقعا کار بلندمدت کردن، بسیار سخت است.

صحبت از لیگ برتر و ساختار باشگاهی شد، جدایی شما از صبای قم و پیوستن شما به پیکان از جمله اتفاقات جالب توجه نیم‌فصل فوتبال بود، ماجرای این جدایی چه بود؟

اگر اجازه بدهید فعلا نمی‌خواهم در این باره هیچ گونه اظهار نظری داشته باشم.

خب اگر فرض کنیم همچنان سرمربی صبا هستید، عملکرد این تیم را در نیم فصل اول لیگ برتر چطور دیدید؟

در مجموع از عملکرد تیم صبا در نیم فصل اول راضی بودم، زیرا با توجه به شرایط سختی که داشتیم و تمرینات تیم از تهران به قم منتقل شد و مشکلات مالی از همان روز اول وجود داشت و این موضوع به دغدغه ذهنی کادر فنی و بازیکنان تبدیل شده بود، اما در نهایت عملکرد خوبی داشتیم در‌واقع بچه‌های ما خیلی زیاد صبوری به خرج دادند و تمام مشکلات را تحمل کردند و همان 23 امتیازی که گرفتیم حاصل صبر، تحمل، تلاش و بردباری بچه‌ها بود که با ما همدل و هماهنگ بودند؛ هم ازنظر فنی و هم از نظر اخلاقی. همین به ما خیلی کمک کرد که بتوانیم به موفقیت برسیم. فکر می‌کنم عملکرد خوبی داشتیم.

صبا در حالی در نیم‌فصل اول کارنامه قابل دفاعی داشت که در ابتدای فصل ‌چندنفر از بازیکنان سرشناس از این تیم جدا شدند و خیلی‌ها بر این باور بودند که صمد مرفاوی و تیمش زمین خواهند خورد، رمز و راز موفقیت شما چه بود؟

پس از جدایی آن بازیکنانی که اشاره کردید، سعی کردیم از نظر فنی تیم را تقویت کنیم و در این رابطه بازیکنانی را به خدمت گرفتیم که هم از نظر فنی و هم از نظر ذهنی با مجموعه ما هماهنگ بودند. در ادامه برای هماهنگ کردن اینها از نظر فنی خیلی تلاش کردیم و با توجه به صمیمیتی که بر تیم حکمفرما بود و هم در داخل زمین و هم در خارج از زمین به هر حال همه برنامه‌های ما با تلاش کادر فنی و بازیکنان عملیاتی شد. ما سعی کردیم بچه‌ها را تاکتیک‌پذیر کنیم و آنها را به قالب فنی آوردیم و آن چیزی را که ما می‌خواستیم با تمام وجود انجام دادند، این شرایط باعث شد بازیکنانمان خیلی به ما نزدیک شوند و وقتی می‌دیدند با این شرایط همه ما برای موفقیت تیم تلاش می‌کنیم، آنها هم با جان و دل تلاش کردند، اصولا بازیکن‌ دوست دارد از نظر فنی پیشرفت کند، در فضای صمیمی و یکدلی همه اعضای تیم توانستیم نتیجه خوبی بگیریم.

مشخصا برنامه ریزی فنی شما بر چه پایه‌ای استوار بود؟

همان‌طور که گفتم بازیکنانمان را با تفکرات خودمان گرفتیم. ما در تک‌تک جلسات تمرینی برنامه‌ریزی فنی داشتیم و در بحث ریزه‌کاری‌های فنی، سعی می‌کردیم بازیکنان را به هم نزدیک کرده و زوج‌های خوبی را در زمین تشکیل بدهند، این روش فنی در کنار فضای همدلی تیم باعث شد، تیم منسجمی بسازیم.

طبیعی است که بحث یکدلی برای تشکیل یک تیم منسجم بسیار ضروری است، موضوعی که به هر حال می‌طلبد یک سری کارهای فرهنگی در تیم و باشگاه انجام شود تا این یکدلی که شما معتقدید در صبا به آن رسیده بودید ایجاد شود، به عنوان آخرین پرسش اگر بخواهید به طور کلی شرایط فوتبال کشورمان را در چند جمله از نقطه نظر فرهنگی بررسی کنید، فکر می‌کنید مهم‌ترین آسیبی که در این باره متوجه فوتبال ایران است، چیست؟

واقعا از بعضی جهات وقتی شرایط فرهنگی فوتبال کشورمان را مرور می‌کنیم واقعا متاسف می‌شویم. فوتبال می‌تواند میدانی برای رقابت سالم بوده و همه چیز در زمین مسابقه و مردانه رقم بخورد. هر کس موفقیت بخواهد باید در تمرینات تلاش بیشتری داشته باشد. نباید اجازه داد بیشتر از اینها فضای تهمت‌زنی در فوتبال کشورمان ادامه داشته باشد. نباید وقتی صحبت رقابت می‌شود و برای این‌که حریف را شکست دهیم به او تهمت بزنیم یا این‌که بخواهیم جای فلان مربی و فلان بازیکن را بگیریم به او تهمت بزنیم، باید این حقیقت فوتبال حرفه‌ای را پذیرفت که چه بازیکن باشیم و چه مربی ممکن است امروز اینجا باشیم و فردا جای دیگر، بنابراین نباید اخلاقیات را زیر سوال ببریم.

یادگار دهداری

«یه بازیکنی پیدا کردم...» شادی را می‌شد در چهره معلم اخلاق دید. آن روزها پرویزخان دهداری با مساله استعفای 14 بازیکن سرشناس تیم ملی روبه رو شده بود و می‌خواست با چند بازیکن جوان جای خالی آنها را پر کند. ناگهان برق در چشمان پرویزخان دیده شد.

یک بازیکن سیه چرده نظرش را گرفته بود. از همان آدم‌هایی که سرمربی تیم ملی ناخودآگاه در برابرشان به احترام سکوت می‌کرد؛ ساکت، آرام، درونگرا، کم‌حرف و در زمین فوتبال مسئولیت‌پذیر؛ با میل به پیشرفت. جوان بیست و دو ساله‌ای که دهداری کشف کرده بود، با دیگران کمتر می‌جوشید و براحتی با اطرافیانش ارتباط برقرار نمی‌کرد.

او کشف تازه پرویز دهداری بود؛ صمد مرفاوی....صمد بچه جنوب... مثل همه بچه‌های جنوب، گرمای فوتبال را با حرارت هوا پیوند می‌زد تا رویاهای خود را با یک توپ فوتبال گره بزند. صمد از جنوب به تهران آمد تا این رویاها تحقق یابد. او با پیراهن دارایی نشان داد که یک بازیکن بزرگ می‌شود. سال 65 پس از آن استعفای دسته‌جمعی صمد ملی‌پوش شد.

اولین بازی در تیم ملی را درپستی عجیب و غریب بازی کرد. مهاجمی که در پست دفاع راست بازی کرد. صمد مرفاوی روزهای خوب را تجربه می‌کرد.او خیلی زودبه مهاجم اول تیم ملی ایران تبدیل‌شد. پس از دهداری همراه با علی پروین قهرمان بازی‌های آسیایی پکن شد و پس از آن هم با دوگل به الجزایر زمینه‌ساز قهرمانی ایران در جام بین‌قاره‌ای شد.

صمد مرفاوی در باشگاه استقلال هم روزهای پرفروغی داشت، در فصل بعد به استقلال پیوست و ظرف شش سال حضورش در این تیم جام‌های مختلفی را کسب کرد. مهم‌ترین گل‌های او برای استقلال گل قهرمانی استقلال در دیدار نهایی جام باشگاه‌های ایران (لیگ قدس) در سال ١٣٦٩ در برابر پرسپولیس، گل قهرمانی استقلال در دیدار نهایی جام باشگاه‌های آسیا (۱۹۹۱) در برابر لیائونینگ چین‌ و دو گل به برق شیراز در بازی رفت فینال جام حذفی ایران در سال ١٣٧٥ بود. ضمن این‌که در سال‌های ۶۹، ۷۰، و ۷۱ با پیراهن استقلال سه گل با ضربه سر وارد دروازه پرسپولیس کرد.

مدتی هم برای آن که لژیونر بودن را تجربه کرده باشد به الکویت پیوست. دیگر روزهای خداحافظی صمد از فوتبال نزدیک بود. او در پایان مدتی هم برای تیم بهمن بازی کرد تا کم‌کم زمان مربیگری از راه برسد و یک دوره را کنار منصور پورحیدری در تیم بزرگسالان تجربه می‌کند، سپس به پیشنهاد باشگاه، مربیگری در تیم جوانان را می‌پذیرد.

او کلاس مربیگری درجه B را هم در این سال با موفقیت سپری می‌کند و مدتی در تیم امید استقلال فعالیت می‌کند، این دوران را دوران طلایی بازیکن‌سازی در استقلال می‌دانند. صمد به عنوان دستیار در کنار امیر قلعه‌نویی کارکرد تا به عنوان سرمربی استقلال حکم گرفت. او پس از استقلال در تیم‌هایی مانند مس کرمان و صبای قم مربیگری کرد تا در نیم‌فصل دوم این فصل به پیکان پیوست. قیاس او با دهداری، قیاس بزرگی است اما مرفاوی با اخلاقگرایی و جوانگرایی دوست دارد، دنباله‌رو‌ استاد خود باشد.

امید توفیقی ‌/‌ گروه ورزش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها