برای حمید استیلی

اویی که «هیچی» نشد

استیلی 17 ساله بود که علی پروین به مناجاتی گفت که این بازیکن هیچی نمی شود!
کد خبر: ۶۷۱۲۸۴
اویی که «هیچی» نشد

سایت جام جم ورزشی - 1)هفته نامه ای قدیمی عکسش را چاپ کرده و زیرش تیتر زده بود«حمید استیلی خدنگ زهرآگین سبزپوشان». خرداد ۱۳۶۵ علی پروین با فصل تازه ای از زندگی اش مواجه می شود. بازی پرسپولیس - پاس است. یک جوان ۱۷ ساله با پیراهن سبز وسط زمین می دود و علی پروین را با تکل هایش کلافه کرده است. پروین که در سال های پایانی بازیگری، چنین جسارتی را ندیده؛ آنقدر شاکی است که پس از بازی به طرف مهدی مناجاتی می رود و به سرمربی پاس می گوید؛ «این بازیکنت هیچی نمی شود.» بازی صفر - صفر تمام شده و پروین آنقدر عصبانی است که در رختکن هم داد و بیداد می کند و واژه هایی نثار هافبک جوان پاس می کند. جوان ۱۷ ساله حمید استیلی است.

۲) تیر ۱۳۷۱. دفتر علی پروین؛ سورتمه. جوانکی که قرار بود هیچی نشود، آنقدر پیشرفت کرده که علی پروین احضارش کند. محمد خاکپور هم همراه استیلی است. علی پروین نکته یی را به دو فوتبالیست جوان یاد می دهد؛ «از این به بعد هرجا رفتید، پولتان را همان اول کار نقد بگیرید. خب قرارداد شما دو میلیون و دویست است. این دویست تومان نقد...بفرما این هم پیراهن پرسپولیس که دو میلیون می ارزد.» آشنایی ویژه یی است. نه خاکپور حرفی می زند، نه استیلی معترض می شود.
۳) شهریور ۱۳۷۲. علی پروین رفتنی است. تیم ملی را به جام جهانی نرسانده و «باید» از پرسپولیس هم برود. جوانکی که با تکل هایش، پروین را به فکر خداحافظی انداخته بود؛ حالا با او همراه می شود و وفاداری اش را ثابت می کند. مقصد؛ بهمن.
۴) اردیبهشت ۱۳۷۷. تیم ملی ۷ گل از رم خورده و بوی کودتا می آید. ایویچ تلفنی برکنار می شود و اردوی تیم ملی شرایط عجیبی پیدا کرده است.چند روز بعد رضا شاهرودی به شدت مصدوم می شود. او به جام جهانی نمی رسد. با استیلی برخورد کرد و مصدوم شد.
۵) ۳۱ خرداد ۱۳۷۷.یک لحظه تاریخی؛ توپ به تور دروازه کیسی کلر رسیده و حمید استیلی اشک می ریزد. بازیکنان ایران دورش جمع می شوند تا گریه اش تمام شود اما اشک ها خودشان تصمیم می گیرند. دست استیلی نیست. گل قرن را زده است.
۶) آبان ۱۳۷۷. بازی پرسپولیس - ملوان است. هفته ششم لیگ آزادگان. علی پروین چند هفته یی است به پرسپولیس برگشته و حالا لحظه یی است که مرد شماره ۷ به عنوان بازیکن تعویضی وارد زمین می شود. حمید استیلی است که یقه پیراهن را به سبک اریک کانتونا بالا زده و صدای تشویق هواداران را می شنود. نادر محمدخانی هم با او برگشته است. پیراهن شماره ۷ پاداش وفاداری به پروین است.
۷) آبان ۱۳۷۹.تیم ملی در جام ملت های ۲۰۰۰ شرایط وخیمی دارد. پیش از بازی با لبنان حمید استیلی بازوبند کاپیتانی را به علی دایی داد و از حق خودش گذشت، اما اخبار مهم چیز دیگری است! شایعاتی از اختلاف شدید بین بازیکنان استقلالی و پرسپولیسی در اردوی تیم در لبنان به تهران مخابره می شود! چندی بعد ماجرای کتک کاری ستار همدانی و استیلی هم در رسانه ها درج می شود. آنها قبل از سفر تیم ملی به امریکا در فرودگاه از خجالت هم در آمده اند.چرا؟بگذریم!
۸) ۹ دی ۱۳۷۹. دربی استقلال و پرسپولیس. ناصر ابراهیمی کنار زمین دارد معلق می زند. چند دقیقه بعداز آن و پس از مشتی که برومند به صورت رافت کوبید، حمید استیلی و محمد نوازی گره خوردند و مشت و لگدهایی است که رد و بدل می شود. نیکبخت یک گوشه ایستاده و اشک می ریزد. خیلی زود مشخص می شود مشت و لگدها ریشه در اتفاقات جام ملت ها داشته و استقلالی ها را بعد از ناکامی در حفظ پیروزی در دقیقه ۹۰ ،به اوج عصبانیت رسانده است. چند روز بعد حکم محرومیت شش ماهه حمید استیلی امضا می شود.
۹) ۲۳ خرداد ۱۳۸۲. می گویند بقای علی پروین در پرسپولیس، بسته به نتیجه این بازی است. منصور پورحیدری و استقلال دو بر یک به پرسپولیس می بازند. حمید استیلی بهترین بازیکن زمین است که خودش را آماده رفتن به جشن عروسی بهروز رهبری فرد می کند.
۱۰) تیر ۱۳۸۲.پیروزی در داربی هم به پروین کمک نکرد.او رفتنی است و استیلی هم یکی از اعضای گروه ۷ است که با پروین مانده است.اینجا اما نقطه عطفی است که پروین و استیلی را از هم جدا می کند چون استیلی مثل یازده سال قبل، با استاد نمی ماند و به جمع غمخوار و علی دایی می پیوندد.
۱۱) مرداد ۱۳۸۳. پروین برگشته است اما استیلی رفتنی نیست. او یکی از دستیاران پروین و سوبل است. طولی نمی کشد که پروین پشیمان می شود.سوبل برای اولین بار در ۹۰ از اسرار درون تیمی مربوط به تحرکات استیلی بر علیه سرمربی برای کسب عنوان سرمربیگری پرسپولیس پرده بر می دارد که البته هیچ کس با توجه به رفتار مظلوم گرایانه استیلی آن حرفها را نه باور می کند و نه جدی می گیرد!
۱۲) بهمن ۱۳۸۴. آری هان جانشین پروین می شود اما باز هم استیلی ماندنی است. چند ماه بعد آری هان، استیلی را اخراج می کند. چرا؟
۱۳) مرداد ۱۳۸۵.استیلی باز هم هست. این بار دستیار مصطفی دنیزلی. چند ماه بعد دنیزلی هم همان کاری را می کند که آری هان کرده بود؛ اخراج استیلی.
۱۴) مرداد ۱۳۸۶.استیلی که قرار بود سرمربی پرسپولیس باشد؛ از کاشانی می خواهد قطبی را به عنوان سرمربی جذب کند و خودش کنار او کار کند.

۱۵) ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۷.جام قهرمانی در دست استیلی و قطبی است. دستیار چند ساله، می خواهد از سایه بیرون بیاید.حالا وقتش است...
۱۶) ۲۱ خرداد ۱۳۸۷. استیلی در آستانه دریافت حکم سرمربیگری پرسپولیس است. حالا مجبور است از سایه بیرون بیاید و به جای تکل زدن، گل بزند. آفتاب تندی است. شاید عینک دودی بزند.اما نه،هم حاج حبیب می رود وهم استیلی. قطبی برمی گردد. ۱۷)تیر۱۳۸۹.کاشانی غیر مستقیم در استیل آذین پست می گیرد. تیمی که قرار است افشین پیروانی سرمربی آن شود اما به توصیه حاج حبیب ،استیلی هدایت آن را برعهده می گیرد.
۱۸)۲۹شهریور۱۳۸۸. استقلال واستیل آذین.زمانی که حمید استیلی بین 2 نیمه مشغول ارائه ی توضیحات فنی برای شاگردانش بود به این نکته اشاره کرد که فریدون زندی در نیمه دوم روی نیمکت می نشیند . در این لحظه زندی که به شدت عصبانی بود بطری آب را به دیوار کوبید و گفت : شما اشتباه می کنید! استیلی که جا خورده بود به حرکت زندی و پرتاب بطری اعتراض کرد ولی زندی جمله اش را تکرار کرد تا با سیلی استیلی مواجه شود.درگیری این 2 نفر رو به شدت بود که با دخالت علی کریمی و سایرین متوقف شد.
۱۹)۸بهمن۱۳۸۹.استیل آذین در روزی که متوسل زاده بازی جوانمردانه را معناکرد از سد مقاومت سپاسی گذشت. استیلی در کنفرانس بعداز بازی از استعفایش خبر داد وفردایش البته برگشت.
۲۰)۳۰ فروردین ۱۳۸۹. در فاصله چهار هفته به پایان لیگ برتر افشین پیروانی جانشین استیلی در تیم استیل آذین شد. گفته می شد کاشانی در ابتدا از اسپانسر شدن شهرداری برای استیل آذینی ها خبر داده بود وبا بازگشتش به پرسپولیس با هدایتی دچار مشکلاتی گردید ومالک استیل آذین هم از رفیق شفیق حاج حبیب انتقام گرفت.
۲۱)۲۶خرداد۱۳۸۹.استیلی در خانه ای واقع در خیابان شانزدهم شرقی علامه جنوبی ،با مدیر عامل شاهین بوشهر به توافق رسید وقرارداد خود با این تیم را منعقدکرد.آن روز گفته می شد استیلی زمستان بندر را نمی بیند واخراج می شود.
۲۲)۲۰ آبان۱۳۸۹.شاهین بوشهر با حمید استیلی استقلال را در آزادی زجر می دهد.12 موقعیت بندری ها تبدیل به گل نمی شود. بخشی زاده دو پنالتی بحث برانگیز برای تیم پرویز مظلومی می گیرد.فردا همه جا صحبت از نبوغ مربیگری استیلی است.
23)نوروز 1390.خبر تلخ است. مسعود استیلی در تصادف رانندگی جانش را از دست داده است. شاهین با حمید استیلی اوضاع خوبی ندارد. باخت به پاس در بوشهر باعث می شود استعفای او پذیرفته شود.همه اما از بازی های زیبای شاهین و ضعف در نتیجه گیری حرف می زنند.
24)دایی جام حذفی را با پرسپولیس کسب کرده است.او اما همه جا علیه حبیب کاشانی موضع می گیرد. به او گفته اند حاج حبیب با استیلی برای فصل بعد تمام کرده و کمپ تمرینی فصل بعد را هم انتخاب نموده اند. صحبت از« بیژن» نامی است که محسن بیات برای پرسپولیس مذاکره است.
25)در اتفاقی عجیب ، بهمن دهقان نماینده علی دایی شرایط و برنامه های دایی جهت همکاری با پرسپولیس کاشانی را ساعت 4 صبح به باشگاه می برد! ضرب الاجل 12 ساعته باشگاه در آن ساعت تمام می شد!دایی قرار است بدون پول اما با مدیرعامل قانونی باشگاه کار کند.نتیجه معلوم است.استیلی سرمربی جدید سرخپوشان.
26)هفته اول لیگ و بازی با ملوان. استیلی دارد می شنود. تماشاگران بی طاقت شعار می دهند....علیییییییییی داییییییییی.
27)استیلی دربی را می بازد و رو به دوربین با اشک از نیمکتی که سالها برای رسیدن به آن دور خیز کرده بود خداحافظی می کند.او قرار است در کنار رویانیان امور آکادمی را زیر نظر بگیرد.
28)رویانیان رفته و استیلی را هر از چند گاهی در عکس هایی که پرسپولیسی ها با میلانی ها گرفته اند دیده ایم.او را حالا اید خارج از چرخه مربیان تصور کنیم.
29)خبرها حکایت از دستگیری استیلی دارد. می گویند او هم در پرونده سعید شیرینی بوده است.همه چیز تکذیب می شود.
30)استیلی ردای مدیریت بر تن کرده است. کسی که روزگاری رویایش نیمکت پرسپولیس بود حالا روی صندلی مدیریت نشسته است.یک استعداد دیگر حالا دست به خودکشی فنی زده است.اویی که در زمان دستیاری اش با هیچ سرمربی کنار نیامده حالا عضو هیات مدیره است.می گویند در آخرین جلسه هیات مدیره همه تلاشش را به کار بسته تا برنامه های دایی را وتو کند. هنوز صدای مادر استیلی در برنامه 90 درون گوش ها می پیچد«حمیدم را خیلی اذیت کردند» هنوز صدای سکوها درون گوش ها می پیچد« علییییییییی دایییییییی» کاش استیلی انتخاب هایش بهتر بود. کاش هیچگاه کت و شلوار مدیریت را پرو نمی کرد.انگار حق با پروین بود. آنجایی که به مهدی مناجاتی گفته بود« این بازیکنت هیچی نمی شود».افسوس او «هیچی» نشد!

نویسنده: عبدالصمد ابراهیمی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۲
sam
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۷
۰
۰
فقط علی دایی
فرشاد
Iran, Islamic Republic of
۲۳:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۹
۰
۰
كار كه برای خدا نباشد و نیت زمین زدن كسی را داشته باشی همین میشود
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها