در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
«مردم ایران کاملا متفاوت با عربها هستند. آنها را از عربها جدا کنید. مردم ایران زندگی متفاوتی دارند و هیچ ربطی به عربها ندارند.» اینها بخشی از جملات معروف خولیو ولاسکو پیش از بازی تیم ملی والیبال مقابل ایتالیا در لیگ جهانی والیبال است. یک روز مانده به نخستین نبرد این دو تیم و برد تاریخی تیم کشورمان، ولاسکو که سرمربی تیم ملی ایتالیا وی را استاد خود خواند و مانند بسیاری دیگر از مربیان پرآوازه والیبال جهان رویارویی با این مربی آرژانتینیالاصل را یک افتخار بزرگ برای خود دانست، از روزی که وارد ایران شد تاکنون اتفاقهای بزرگی را برای کشورمان رقم زده است. او مرزهای ورزشی را هم پشتسر گذاشته و حالا به گونهای رفتار میکند که خود ایرانیها هم از آن متعجب هستند.
چند سال پیش، درست زمانی که زوران گاییچ صربستانی با آن همه آوازه وارد تهران شد و قرارداد خود را با فدراسیون والیبال ایران منعقد کرد تا هدایت تیم ملی را در دست گیرد انتقادهایی به خاطر نوع قرارداد این مربی به فدراسیون وارد شد.
این انتقادها زمانی که وی همزمان هدایت یک تیم باشگاهی در روسیه را به عهده گرفت به اوج خود رسید و منتقدان نهتنها به رفت و آمدهای این مربی خرده گرفتند بلکه از نظر فنی نیز سرمربی تیم قهرمان المپیک 2000 سیدنی را زیر سوال بردند. آن زمان در واکنش به دفاع مسئولان فدراسیون از انتخاب خود، منتقدان در یکی از جلسات خطاب به سران فدراسیون تاکید کردند: «اگر قدرت دارید ولاسکو را به ایران بیاورید.»
زوران گاییچ از ایران رفت و حسین معدنی برنامههای این مربی صرب را پی گرفت. تیم ملی با این مربی جوان داخلی روزهای درخشانی را سپری کرد، ولی بازیهای آسیایی گوانگجو و نایبقهرمانی تیم ملی والیبال با هدایت حسین معدنی زمینههای حضور یک مربی بزرگتر را روی نیمکت تیم ملی ایران فراهم کرد و این گونه بود که نخستین جرقهها برای مذاکره با خولیو ولاسکوی نامدار زده شد.
روزهای اول باورش سخت بود که چنین مربی بزرگی بخواهد در خاورمیانه کار خود را دنبال کند، ولی وقتی در نیمه فروردین دو سال پیش، او همراه کارلوس کرش وارد فرودگاه مهرآباد تهران شد دیگر همه به این باور رسیدند که روزهای خوش والیبال در راه است.
ولاسکو، هدایت تیم ملی را در دست گرفت. تغییرات به آرامی کلید خورد و جوانهایی که کمتر به جمع تیم ملی بزرگسالان راه پیدا میکردند به پدیدههای تیم ملی تبدیل شدند.
تیم ملی با این مربی، نخستین جرقهها را در جام جهانی 2011 ژاپن زد، در جام ملتهای آسیای تهران، برای نخستین بار در تاریخ قهرمان شد و پس از آن با شکست مصر و ژاپن به آرزوی همیشگی خود یعنی حضور در لیگ جهانی دست یافت. شاید انتظار برد در گروهی که برترینهای دنیا در آن حضور داشتند کمی زیادهخواهی به نظر میرسید، ولی این مربی و شاگردانش با شکست صربستان در تهران و گرفتن چهار امتیاز در خاک ایتالیا از قهرمان هشت دوره لیگ جهانی، روزهای شادی را برای مردم ایران رقم زدند.
این روزها همه از والیبال حرف میزنند؛ از تیم ملی و بازیهای غرورآفرینش. لیگ جهانی به پدیدهای اجتماعی برای مردم ایران تبدیل شده و لبخند و دلهرههای لذتبخشی را به دنبال داشته است.
اگر بخواهیم همه این اتفاقها را به نام ولاسکو بنویسیم انصاف را فراموش کردهایم. بیش از یک دهه سرمایهگذاری و تلاشهای مربیان داخلی باعث شده تیم ملی به این مرز از پیشرفت برسد، اما والیبال ایران به جایی رسیده بود که به ولاسکو احتیاج داشت.
همان مربیای که همه دنیا به احترامش کلاه را از روی سرشان بر میدارند. ولاسکو علاوه بر جوانهای زیادی که به تیم ملی وارد کرده و از نظر تفکرات حرفهای، شرایط متفاوتی را به نسبت گذشته در والیبال ایران حکمفرما کرده است، از نظر فرهنگی نیز برای ایران، سفیر بزرگی بوده است.
بازتاب اظهارات این مربی در رسانههای بینالمللی به قدری تاثیرگذار است که شاید مسئولان فرهنگی کشور با هزینههای سرسامآور حتی نمیتوانستند بخشی از آن را به اجرا در بیاورند.
اظهارات اخیر وی در دفاع از فرهنگ و زندگی مردم ایران پیش از بازی با ایتالیا نمونه بارز آن است. ولاسکو در دفاع از فرهنگ بالای ایرانیها تاکید فراوان کرد که آنها را باید با اعراب و کشورهای عربی منطقه متمایز کرد و آرامش و زندگی آنها را ستود.
کارلوس کرش، دیگر مربی بزرگی که همزمان با ولاسکو وارد ایران شد تا هدایت تیم ملی فوتبال ایران را به دست گیرد هم با رساندن تیم ملی فوتبال کشورمان به جام جهانی، شادی فراوانی به مردم ایران هدیه کرد. انتقادهای فراوانی در این مدت به کرش وارد میشد، ولی او با صبوریای که به خرج داد سرانجام به وعدهاش عمل کرد و برای نخستین بار تیم ملی را به عنوان تیم نخست گروه خود در رقابتهای انتخابی جام جهانی به مرحله نهایی این مسابقهها رساند. کرش اگرچه کار به مراتب دشوارتری در قیاس با ولاسکو داشت و انتقادهای فراوانی را نیز متوجه خود میدید، ولی پا پس نگذاشت تا به عنوان یکی از همان اجنبیهای چشم آبی که مردم دوستش دارند و به وی اطمینان خاطر دارند شادی را میان مردم بیاورد که سالها حسرت آن بر دلشان مانده بود. به راستی برای ایجاد این شور و نشاط اجتماعی چقدر باید هزینه میشد؟
این البته همه کارهای خوب کرش نیست. دفاع او از تیم ملی و فرهنگ ایرانیها بعد از توهینهای سرمربی تیم ملی کره جنوبی پیش از آخرین بازی رقابتهای مقدماتی جام جهانی، بازتاب گستردهای در سراسر جهان داشت و محبوبیت این مربی را دوچندان کرد. کرش که در جام جهانی 2010 هدایت تیم ملی پرتغال را با همراهی بازیکنی چون کریس رونالدو و دیگر فوقستارههای پرتغالی به عهده داشت و علاوه بر مربیگری در منچستریونایتد، سرمربی تیم رئالمادرید هم بوده است، آنقدر اعتبار در عرصه بینالمللی کسب کرده که بیشک هر گونه اظهارنظر وی میتواند بازتاب فراوانی در عرصه بینالمللی داشته باشد.
تلاشهای خولیو ولاسکو و کارلوس کرش برای انتشار واقعیتهای زندگی و فرهنگ اصیل ایرانیان در عرصه جهانی در روزهایی که غرب بشدت اخبار کذب علیه کشورمان منتشر میکند، بسیار با ارزش بوده و در کنار آن باید به موفقیتهای ورزشی که با این دو مربی نامدار به دست آمده را ارج بنهیم. این روزها دو مربی بزرگ والیبال و فوتبال دنیایی از شادمانی را به ایرانیها هدیه داده اند که شاید خیلی وقت بود مردم کشورمان چنین احساسی را تجربه نکرده بودند.
علی رضایی / جامجم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر