کد خبر: ۵۶۰۶۴۳
افسوس بزرگ سرخ ها

گفتن از شرایط پرسپولیس در این فصل بدجوری روی قلب هواداران این تیم سنگینی می‌کند؛ سنگینی از این حیث که این همه در باشگاه بریز و بپاش شد، بازیکنان اسمی با قراردادهای میلیاردی جذب شدند و آخرش هیچ!

نگاهی به شرایط سرخ‌ها گویای این حقیقت است که هرکسی را بهر کاری ساخته‌اند، چه در غیر این صورت نتیجه آن می‌شود که در طول یک فصل پرفراز و نشیب با احساسات پاک هواداران بازی می‌شود و آخرش نیز با رفتن مدیری که از مجموعه دیگری سر از پرسپولیس در آورده، همه چیز از نو آغاز می‌شود. براستی آیا پایانی بر این تحمیل شدن آدم‌های غیرفوتبالی به فوتبال و مجموعه ورزش هست؟!

نمی‌خواهیم بگوییم با شکست در فینال جام حذفی دنیا برای پرسپولیس به پایان رسیده، اما حرف این است که آیا نباید با این همه سرمایه‌گذاری و پول‌های هزینه شده، پرسپولیس صاحب یک جام برای دلخوشی هوادارانش می‌شد؟ آیا امروز رویانیان قول پایان فصل قبل خود را به‌یادمی‌آورد که گفت چون در نیمه‌های راه به پرسپولیس اضافه شده، موفق نشده تیم را به قهرمانی برساند، اما صددرصد این جام را در فصل بعد به هواداران پرسپولیس ارزانی می‌کند. متاسفانه پرسپولیس در لیگ دوازدهم چوب بی‌تدبیری مدیرانش را خورد، نه این‌ که بخواهیم تمام تقصیرها را گردن رویانیان بیندازیم، چون به هر حال در نیت خیر رویانیان شکی نیست و او توانسته با چند اقدام خوب اقتصادی، در جهت هویت‌بخشی و استقلال مالی پرسپولیس حرکت کند، اما ایراد اساسی رویانیان این بود که در انتخاب کادر فنی‌اش از ابتدا راه را اشتباه رفت.

به هر حال و در شرایطی که با یک حساب سرانگشتی پرسپولیس در این فصل بالای 20 میلیارد تومان هزینه کرده است، دست خالی ماندن سرخ‌ها از جام، هنر می‌خواست که مجموعه مدیران، کادر فنی و بازیکنان پرسپولیس بخوبی از آن بهره‌مند بودند. به هر حال پرسپولیس اگر فینال حذفی را باخت و برای دومین سال متوالی از حضور در لیگ قهرمانان آسیا محروم شد، چند دلیل خاص دارد.

1 ـ یحیی گل‌محمدی در قیاس با زلاتکو کرانچار، آن مربی هوشمند و فکوری نبود که بتواند با تغییر آهنگ بازی و تعویض‌های مناسب، شادابی و طراوت را در بازی تیمش ایجاد کند.

2 ـ در فینال انگار به پای بازیکنان پرسپولیس وزنه‌های دو و سه کیلویی بسته شده بود که از دوندگی و جنگندگی معمول نیز عاجز بودند. بجز دو گل پرسپولیس که آن هم روی حرکت فردی و خلاقیت کریم انصاری‌فرد و محمد نوری به ثمر رسید، چیز خاص دیگری از بازیکنان دیده نشد. نه از سانترهای با برنامه خبری بود و نه حرکت‌های عمقی به‌قلب دفاع سپاهان و نه شوت‌های از راه دوری که می‌توانست گشاینده حرکت سردرگم سرخ‌ها باشد.

3 ـ مهدوی‌کیا باید خیلی زودتر از اینها به بازی می‌رفت، یقینا اگر این کار صورت می‌گرفت، انرژی مثبتی که مهدوی‌کیا با خود به درون زمین و روی سکوها می‌آورد، می‌توانست حلال مشکلات و ضعف‌های پرسپولیس در این بازی باشد. کما این‌ که مهدوی‌کیا در همان پنج دقیقه حضور نیز دو سانتر اثرگذار و خطرناک روی دروازه سپاهان داشت.

4 ـ یحیی گل‌محمدی باید بپذیرد که مربیگری در تیم بزرگی چون پرسپولیس با تیمی چون صبای قم فرق دارد. در تیمی چون پرسپولیس باید هم با بازیکنان رفیق بود و هم با آنان حد و مرزی را قائل شد؛ کاری که یحیی آن را انجام نداد و در مواقعی نیز با اخراج موقت چند بازیکن و بویژه برخورد سوال‌برانگیز با مهدی مهدوی‌کیا، انسجام تیمی پرسپولیس را خدشه‌دار کرد. یحیی می‌تواند در پرسپولیس به مربی بزرگی تبدیل شود، مشروط به آن که همه عوامل موفقیت را مورد توجه قرار دهد.

حجت‌اله اکبرآبادی / دبیر گروه ورزش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
دیاكو
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۴۶ - ۱۳۹۲/۰۲/۱۷
۰
۰
با سلام.به نظر من معیار یك مربی در بازیهای بزرگ نشان داده می شود.در بازیهایی كه حساسیت و استرس در آن زیاد است.گل محمدی به تعداد بازیها و برد و باختهایش در نیم فصل دوم اشاره می كند درحالی كه این نمی تواند عیار كار ایشان باشد.یك مربی توانا مرد روزهای سخت باید باشد كه ایشان نبود.متاسفم واقعا متاسفم كه پرسپولیس قهرمان نشد ولی خوشحالم كه با این باخت عیار آقای گل محمدی نمایان شد.
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها