رفتار حرفه‌ای جی لوید ساموئل، بازیکن اهل ترینیدادوتوباگو شرایطی را برایش رقم زد که امیر قلعه‌نویی مجاب شد از او به عنوان یکی از ارکان اصلی تیمش بهره ببرد. او که به بازیکنان مورد قبول خودش بیشتر اهمیت می‌دهد و حسابی روی نفرات برگزیده دیگران (مانند آرزه که با محوریت فتح‌الله‌زاده به استقلال پیوست و تاکنون هربار که برای این تیم به میدان رفته گلزنی کرده یا بازی خوبی ارائه کرده است) باز نمی‌کند. ساموئل در نیم‌فصل دوم لیگ برتر تقریبا از ارکان اصلی تیم استقلال محسوب شده و حالا هم حساب ویژه‌ای روی او باز کرده تا با این فوتبالیست حرفه‌ای گام‌های محکمی تا آخرین هفته لیگ بردارد. گفت‌وگوی ما با این بازیکن خواندنی است.
کد خبر: ۵۵۷۳۷۷
فوتبال ایران روحیه بازی گروهی ندارد

از این‌که در استقلال هستی، احساس رضایت می‌کنی؟

من در فوتبال و زندگی ورزشی‌ام با کسی تعارف ندارم و مطمئن باشید اگر از شرایطم راضی نبودم قراردادم را تمدید نمی‌کردم. روزهای خوبی را در استقلال سپری می‌کنم و کاملا از حضور در این تیم راضی هستم. برای همین هم می‌خواهم بازیکن موثری برای استقلال باشم.

یعنی اگر از استقلالی بودنت راضی نبودی نیم‌فصل راهی پرسپولیس می‌شدی؟

نمی‌دانم در کدام تیم بازی می‌کردم، اما قطعا این موضوع را به مدیر برنامه‌هایم اعلام می‌کردم.

تو بازیکنی بودی که فصل پیش توسط پرویز مظلومی جذب استقلال شدی و در فصل جدید امیر قلعه‌نویی ثابت کرد اعتقادی به تو ندارد به‌طوری‌که در نیم‌فصل اول خیلی کم و گاهی به اجبار به تو بازی می‌داد. این مسائل دلسردت نکرد؟

من بازیکن باشگاه استقلال هستم و باید با هر مربی که در باشگاه شاغل است، کار کنم. بازی‌نکردنم در ابتدای فصل هم چند دلیل داشت؛ اول این‌که من دیرتر از دیگران به تمرینات اضافه شدم و بعد هم با مصدومیتی دست و پنجه نرم می‌کردم که تا آن آسیب‌دیدگی برطرف شود سرمربی تیم ترکیب دلخواهش را پیدا کرده بود و کار برای رسیدن به ترکیب اصلی سخت شد.

چطور به فکر رفتن نیفتادی؟

حتما می‌دانید که من فوتبالیست حرفه‌ای هستم. من بیش از 300 بازی در لیگ برتر انگلیس در کارنامه‌ام دارم. چند نوبت مصدوم شدم و هفته‌ها پشت سر بازیکنان فیکس‌شده تیم‌های مختلف چنین شرایطی را تحمل کرده‌ام. وقتی قراردادم را تمدید می‌کردم، می‌دانستم استقلال در جام حذفی، لیگ برتر و لیگ آسیایی بازی دارد و این به من می‌فهماند که می‌توانم به جایگاهم برگردم.

اما در نیم‌فصل اول بحث پیشنهادهای خارجی‌ات مطرح شد. آیا این به معنی نارضایتی تو از شرایط نبود؟

آن اخبار و مطالبی که در آن مدت در رسانه‌ها منتشر می‌شد از سوی من نبوده است. این‌که تیم‌های ایرانی و خارجی مرا بخواهند برایم خوشایند است،‌ اما من با استقلال قرارداد داشتم و شخصا دنبال این مسائل نیستم و با روحیاتم سازگار نیست.

بحث حضورت در پرسپولیس که خیلی جدی بود. وقتی استقلالی‌ها تصمیم گرفتند تو را به پرسپولیس بفرستند چه حسی داشتی؟ می‌دانی که پرسپولیس برای طرفداران استقلال حکم چه تیمی را دارد.

هر بحثی که شد، نقشی در رفتار و عملکردم در تیم نداشت. هرگز به شایعات رسانه‌ها اهمیت نمی‌دهم و فقط ذهنم را به اتفاقات درون میدان تمرین و مسابقه مشغول می‌کنم.

فصل بعد هم با استقلال خواهی ماند؟

در این‌باره پایان فصل باید حرف زد. ضمن آن که برای ماندن در هر باشگاهی تمایلی هم باید ازسوی آنها وجود داشته باشد و خواست یک طرف کافی نیست.

در روزهای سختی که از آن حرف زدی (نیم‌فصل اول)‌ چه‌چیزی تو را امیدوار و ثابت‌قدم نگه داشت؟

تجربیات مفیدی که از گذشته داشتم. یک مقدار زیادی هم به خصوصیات اخلاقی خودم مربوط می‌شود. در همان لیگ برتر انگلیس هم بودند بازیکنانی که با وجود شرایط حرفه‌ای در مواجهه با چنین نیمکت‌نشینی‌هایی از کوره در می‌رفتند یا خواهان خروج از باشگاه می‌شدند یا با کادر فنی به اختلاف می‌رسیدند، اما من ذاتا این‌گونه آدمی نیستم. می‌دانستم که باید صبر کنم. فوتبال که یک ماهه تمام نمی‌شود. 9 تا 10ماه طول می‌کشد و در این مدت خیلی اتفاقات رخ می‌دهد و باید تحمل کرد.

نیم‌فصل دوم را چطور ارزیابی می‌کنی؟

خوشحال هستم تیمی را برای بازی در ایران انتخاب کرده‌ام که همواره در رده‌های بالای جدول قرار دارد. بویژه امسال که ما تقریبا در طول نیم‌فصل صدرنشین بودیم. وقتی توانستم مورد اعتماد سرمربی تیم قرار گیرم، سعی کردم خواسته‌هایش را مو به مو انجام دهم تا جایگاهم را حفظ کنم. در کل، نیم‌فصل خوبی داشتم و امید زیادی دارم که قهرمان هم بشویم.

فصل پیش توانستی یک جام (حذفی)‌ با استقلال بگیری. فکر می‌کنی چرا از جام حذفی امسال کنار رفتید؟

ما در بازی با سپاهان در نیمه نهایی جام حذفی بدشانسی آوردیم. آنها وقتی ده نفره شدند، ما باید کار را یکسره می‌کردیم، اما نمی‌دانم چرا شانس با ما یار نبود. بازی که به ضربات پنالتی کشید، بیشتر این مساله نمایان شد و بچه‌هایی که روز قبل از بازی تمام پنالتی‌هایشان را گل می‌کردند، نتوانستند توپ را به تور بزنند.

چرا مجیدی پنالتی نزد؟

لطفا این سوال را از خودش بپرسید. من اینقدر می‌دانم که کمرش درد می‌کرد.

فکر نمی‌کنی اگر او پنالتی می‌زد، حالا شما با پرسپولیس یک فینال رویایی را پیش‌رو داشتید؟

خیر، ما باید می‌باختیم و معتقدم سرنوشت را نمی‌توان تغییر داد و فینال حذفی متعلق به سپاهان و پرسپولیس بود. ضربات پنالتی صادقی، رحمتی و حاتمی هم این مساله را ثابت کرد. فرزاد روز قبل از بازی همه ضرباتش را به رحمتی خلاف جهت گل می‌زد و این یعنی برابر بهترین پنالتی‌گیر ایران خیلی عملکرد خوبی داشت، اما آن شب ما باید می‌باختیم.

حالا دوست داری قهرمان لیگ برتر شوید؟

البته. من سال پیش لذت جام گرفتن با استقلال و تبعات مثبتش را در اجتماع چشیدم و حالا هم بی‌صبرانه منتظر هستم تا بار دیگر با گرفتن یک جام دیگر آن حس و حال را تکرار کنم.

بعد از آخرین گلی که برای استقلال زدی قلم‌بندت را به هم‌تیمی‌هایت نشان دادی که تصاویر اعضای خانواده‌ات روی آن نقش بسته بود. قبلا از این کارها نمی‌کردی!

بابت آن گل خیلی خوشحال شدم و به همین دلیل آن حرکت را انجام دادم.

این قبیل کارها در ایران روی زیرپیراهن انجام می‌شود. از کجا به فکر قلم‌بند افتادی؟

این کارها در لیگ برتر خیلی سال است که مرسوم شده، زیرپیراهن و قلم‌بند یا حرکت دست سال‌هاست که انجام می‌شود و فوتبالیست‌ها عکس یا نوشته‌ای را روی آنها چاپ می‌کنند و آنها را پس از گلزنی نشان می‌دهند. من هم عکس اعضای خانواده‌ام را روی قلم‌بندم زدم.

این کار به تو روحیه هم می‌دهد؟

صد درصد. این‌که همواره همسر و فرزندانم را کنار خودم احساس کنم، برایم خوب است.

چند تا بچه داری؟

سه تا؛ یک دختر سه ساله و دو پسر که یکی ده ساله و دیگری هشت ساله است.

آنها علاقه‌ای به فوتبال و حرفه پدرشان ندارند؟

پسر دومم خیلی به فوتبال علاقه دارد و همیشه می‌گوید «بابا می‌خواهم مثل تو فوتبالیست بشوم.» الان هم عضو آکادمی فوتبال منچسترسیتی است.

فکر می‌کنی استعداد این کار را دارد؟

من همه شرایط برای یادگیری فوتبال و پیشرفت را برایش فراهم می‌کنم تا وقتی بزرگ شد نگوید چیزی برایش کم گذاشتم. این که خواسته راه مرا برود هم تصمیم من نبوده است، اما حالا که وارد فوتبال شده و می‌خواهد فوتبال بازی کند هر چه تجربه دارم در اختیارش خواهم گذاشت.

گل حساس و مهمی به العین زدی. از آن گل حرف نمی‌زنی؟

مجتبی جباری پیشروی کرد و ارسال فوق‌العاده‌ای روی دروازه العین داشت. من هم جلو رفتم و همه چیز را برنامه‌ریزی کردم و وقتی به توپ رسیدم فقط ضربه زدم. لحظه مطلوبی بود؛ یک گل لیگ برتری (لیگ انگلیس).

می‌دانی با همان برد چه امتیاز حساسی کسب کردید؟

ما برای پیروزی به میدان رفته بودیم. همه بازیکنان تمام آنچه باید انجام می‌دادند، درون میدان پیاده کردند. العین ستاره‌های زیادی داشت و آمده بود در تهران حداقل یک امتیاز بگیرد، اما ما خیلی خوب بودیم. منطقی کار کردیم و با تلاش تک‌تک بازیکنان روند خوب‌مان تکمیل شد و بازی را به کنترل درآوردیم و گل دوم را هم که زدیم دیگر کارشان تمام شد.

رابطه‌ات با هواداران استقلال هم خوب‌تر از قبل شده؟!

از اول هم رابطه خوبی داشتیم. البته من در کل کم‌حرف هستم و اگر در تمرینات خیلی نمی‌ایستم تا با آنها گرم بگیرم و صحبت کنم به دلیل شخصیت خودم است. البته آنها همیشه و در هر جای ایران که هستم به من خیلی محبت می‌کنند و من هم درون زمین مسابقه سعی می‌کنم بهترین بازی‌ام را انجام دهم تا آنها را خوشحال کنم. در حقیقت همه سعی‌ام جبران کم‌حرف‌بودنم در کوچه و خیابان است؛ وقتی آنها را می‌بینم و نمی‌توانم زیاد بایستم و با آنها حرف بزنم.

یک برد خوب هم در عربستان به دست آوردید!

خیلی وقت بود که بردی به آن دلچسبی کسب نکرده بودم. خیلی از مسابقات را ظرف این مدت با استقلال برده بودیم، اما در عربستان و خانه حریف آن برد پس از دریافت گل از الهلال بیشتر از هر چیزی چسبید.

حقیقت داشت که شما در فرودگاه معطل شدید؟

به هر حال گاهی اوقات یکسری مشکلات هم به وجود می‌آید که طبیعی است، همیشه که نیست. مثلا ما به قطر رفتیم تا با الریان بازی کنیم و خیلی سریع از فرودگاه خارج شدیم. من خیلی ذهنم را به این اتفاقات مشغول نمی‌کنم.

کیفیت لیگ برتر ایران امسال چطور بود؟

فکر می‌کنم امسال یعنی این فصل تیم‌ها از نظر قدرت خیلی بیشتر از فصل پیش به هم نزدیک شدند. منهای چند تیم که شرایط خوبی ندارند، اما اکثر باشگاه‌ها قدرتمندتر از فصل قبل بودند.

هنوز هم معتقدی بازیکنان ایران سفت بازی نمی‌کنند و لیگ ایران خیلی جای کار دارد؟

بله، هنوز هم معتقدم ضرباهنگ مسابقات لیگ ایران خیلی کند است. البته بوده بازی‌هایی که سرعت قابل توجهی داشته، اما نباید چند هفته یکبار شاهد این قبیل مسابقات باشید. باز هم تکرار می‌کنم که اولین چیز و مهم‌ترین نکته، نداشتن زمین چمن مناسب در سراسر ایران است. وقتی چمن‌ها خوب باشد پیشرفت و سرعت هم دنبالش می‌آید. روان‌تر بازی می‌کنید و تاکتیک‌های تیمی و تکنیک‌های فردی نمایان‌تر می‌شود و‌ آن وقت می‌شود شاهد یک فوتبال واقعی بود.

فکر می‌کنی چرا فوتبالیست‌های ایرانی مثل ساموئل فوتبال بازی نمی‌کنند؟

مگر من چطور فوتبال بازی می‌کنم؟!

تک‌ضرب یا در نهایت با دو تا بغل پا توپ را دور می‌کنی و ‌آن را پاس می‌دهی. چرا بازیکنان ایرانی اینچنین رفتاری ندارند و بیشتر از توپ، خودشان می‌دوند؟

این به آموزه‌های فوتبالی بازیکن بستگی دارد. من سال‌ها قبل که به آکادمی «سنت ژوزف» در بلک‌هیث لندن پیوستم، اولین درس‌هایی که به ما می‌دادند بغل پا زدن به توپ بود و این که پاسکاری کنیم. در فوتبال آکادمیک و مدرسه‌ای به شما دریبل‌زدن و تکنیک آموزش نمی‌دهند و این کارها بخشی از استعداد ذاتی بازیکنان یا علایق‌شان است که دنبال یادگیری‌اش می‌روند. پاسکاری، زیربنای هر فوتبالدوستی است که در این قبیل مدارس انگلیس ثبت‌‌نام کرده‌اند. در این مدت متوجه شده‌ام که اکثر بازیکنان شاغل در لیگ حرفه‌ای ایران از مدارس فوتبال شروع نکرده‌اند و یک‌مرتبه به تیم نوجوانان یک باشگاه پیوسته‌اند. شاید یک دلیل مهم در این خصوص این باشد. من درون زمین ‌کاری می‌کنم که تیم جلو برود و من هم با تیم به دروازه حریف نزدیک شوم، نه آن که خودم را به دروازه حریف برسانم تا تیم هم دنبالم بیاید. این کار هم با پاسکاری و کمک به هم‌تیمی‌هایم برای حرکت دادن توپ به سوی دروازه حریف ممکن است.

حضور تو در فوتبال ایران از اتفاقات خوب سال‌های اخیر پس از حرفه‌‌ای شدن لیگ فوتبال ایران بوده. فکر می‌کنی آمدن تو و امثال تو چه کمکی به فوتبال‌مان خواهد کرد؟

چیزهایی که من یا بازیکنان شاغل در لیگ‌هایی چون لیگ برتر (انگلیس)‌ می‌توانند به این فوتبال اضافه کنند نظم و دیسیپلین حرفه‌ای است. دیگر این که همین بازی‌کردن‌مان می‌‌تواند به بازیکنان ایرانی بگوید فوتبال امروز دنیا فوتبال تکضرب بازی‌کردن است. سومین ایرادی که من می‌‌توانم به فوتبال‌تان بگیرم نداشتن روحیه بازی گروهی است. همان‌طور که قبلا اشاره کردم بازیکنان بیشتر از تیم به فکر جلو‌رفتن خودشان هستند. در واقع انگار شخص مهم است، نه تیم و باشگاه. در حالی که تیم باید بزرگ باشد تا بازیکنانش هم بزرگ دیده شوند. در واقع فکر می‌کنم باید سطح تجربیات بازیکنان شاغل در لیگ ایران را افزایش داد.

فکر می‌کنی این امکان وجود دارد؟

بله! من که خوشبین هستم.

محمدرضا مدنی / جام‌جم

جی‌لوید ساموئل متولد شهر فرناندو در ترینیداد و توباگو است؛29 مارس 1981 یا به عبارت دیگر 9 فروردین 1360.

عشق به فوتبال از همان دوران کودکی در او متبلور شد؛ زمانی که او همراه با خانواده به لندن عزیمت کرد و در آنجا به عضویت آکادمی فوتبال سنت ژوزف در بلک‌‌هیث در آمد. آن روزها فقط 9 یا 10 سال داشت، اما یکی از شاخص‌ترین بازیکنان در رقابت‌های مدارس لندن بود.

پیش از امضای نخستین قرارداد حرفه‌ای با باشگاه فوتبال آستون‌ویلا، ساموئل دوران جوانی خود را در چارلتون اتلتیک سپری کرد. او آنقدر خوب بود که باشگاه چارلتون مسئولان تیم آستون‌ویلا را به اتهام بازیکن‌گیری غیرقانونی از سیستم جوانان چارلتون متهم کند.

پیش از حضور در تیم جوانان چارلتون، ساموئل دوران نوجوانی‌اش را با پیراهن وستهام یونایتد سپری کرد. اولین تیمش نیز سنراب بود. او آن زمان در لیگ آماتور فوتبال انگلیس، موسوم به لیگ یکشنبه‌ها بازی می‌کرد. این لیگ برای آنهایی بود که به سطح بالاتر نرسیده بودند و کمتر برای فوتبال وقت می‌گذاشتند. البته ساموئل همان زمان هم تمام وقتش را با فوتبال می‌گذراند. با این عشق و علاقه او خیلی زود و در هفده سالگی به رؤیایش، یعنی بازی در سطح اول فوتبال انگلیس دست یافت و به آستون‌ویلا پیوست.

اولین بازی را خوب به یاد دارد. جان گریگوری، سرمربی وقت آستون‌ویلا در دقیقه ۵۱ بازی با منچستر سیتی در چارچوب جام اتحادیه باشگاه‌های انگلستان، جی لوئید ساموئل را به زمین فرستاد تا در دیداری که آنها پنج گل زدند، این بازیکن جوان هم اولین حضور خود در رده سنی بزرگسالان را تجربه کند. ساموئل کم‌کم به ترکیب اصلی آستون‌ویلا راه یافت و با پذیرفتن تابعیت انگلیس به اردوی تیم ملی زیر 21 سال این کشور هم دعوت شد.

البته همیشه همه چیز آن‌طور که آدم می‌خواهد پیش نمی‌رود. سال 2001 در شرایطی که ساموئل خود را برای همراهی تیم جوانان انگلیس برای حضور در رقابت‌های جام ملت‌های اروپا آماده می‌کرد، از ناحیه کشاله ران دچار آسیب‌دیدگی شد تا برای مدتی از میادین دور بماند.

او با همین آسیب دیدگی، هم بازی‌های یورو 2002 را از دست داد و هم حضور در ترکیب آستون‌ویلا را. سران تیم بیرمنگام برای یک فصل ساموئل را به‌طور قرضی راهی گلینگهام کردند، اما این مدافع ترینیدادی آنقدر خوب بود که از سال 2002 تا 2007، برای پنج فصل متوالی دیگر پیراهن آستون‌ویلا را بر تن کند. بهترین فصل ساموئل در فوتبال جزیره، فصل 2004 ‌ـ ‌2003 بود که تحت هدایت دیوید اولری به یکی از بهترین دفاع چپ‌های لیگ برتر تبدیل شد و برای بازی تیم ملی انگلستان برابر تیم ملی سوئد انتخاب شد. البته او هیچ‌گاه با پیراهن تیم ملی انگلیس به میدان نرفت، چراکه در آن بازی فقط روی نیمکت ذخیره‌ها نشست و بعد از آن هم تصمیم گرفت در سطح ملی برای تیم ملی کشورش ترینیدادوتوباگو بازی کند!

او این درخواست را نخستین بار سال 2005 مطرح کرد؛ درست پس از آن‌که ترینیداد با پیروزی بر بحرین جواز حضور در جام جهانی 2006 را به دست آورد. خودش آن زمان گفته بود شاید مردم مرا انسانی فرصت‌طلب خطاب کنند، اما من احساس می‌کنم که ترینیدادی هستم.

با این حال درخواست او برای بازی در تیم ملی ترینیداد در جام جهانی 2006 با مخالفت فیفا رد شد تا اولین بازی ملی‌اش را در سال 2009 انجام دهد. ساموئل که فصول 2005 ‌ـ 2004 و 2006ـ‌ 2005 جای ثابتی در ترکیب آستون‌ویلا نداشت، پس از 9 سال این تیم را به مقصد بولتون ترک کرد تا فصلی تازه را در لیگ برتر انگلیس آغاز کند. او قراردادی چهار ساله با این تیم لیگ برتری بست و جز سال آخرش (2001) که به صورت قرضی به کاریف سیتی ولز ملحق شد، در بقیه سال‌ها یکی از بازیکنان تاثیرگذار این تیم در لیگ برتر بود.

سال اول حضور ساموئل در بولتون، سال دوم و آخری بود که آندرانیک تیموریان برای بولتون به میدان می‌رفت. اما دست تقدیر کاری کرد که این دو بازیکن چهار سال بعد، در لیگ برتر فوتبال ایران یک بار دیگر در کنار هم قرار بگیرند؛ این بار در استقلال.

ساموئل که به دلیل آسیب دیدگی حضور در ترکیب بولتون را در فصل 2011 ‌ـ‌2010 از دست داده بود، قبل از آن‌که به استقلال بیاید، به طور آزمایشی به باشگاه لیدزیونایتد ملحق شد؛ باشگاهی که هم‌تیمی سابق‌اش سیمون گری‌سون، سرمربی آن بود. البته حضور ساموئل در لیدز چندان طولانی نبود و پس از یک آسیب‌دیدگی از همراهی این باشگاه بازماند. او که دوست نداشت بازی در فوتبال جزیره را از دست بدهد، قبل از شروع فصل 2012 ‌ـ ‌2011 یک بار هم با پیراهن وستهام یونایتد، در دیدار پیش فصل این تیم مقابل رئال ساراگوسا به میدان رفت، اما با مسئولان این تیم نیز بر سر یک قرارداد دائم به توافق نرسید تا سرانجام با پیشنهاد باشگاه استقلال روبه‌رو شود. ساموئل پس از یک نیم فصل استراحت، در نقل و انتقالات زمستانی سال 2011 (1390) پیراهن استقلال را پوشید و خیلی زود جایش را به‌عنوان یکی از بهترین خریدهای تاریخ این باشگاه تهرانی در دل هواداران باز کرد.

نخستین بازی ساموئل با پیراهن استقلال بیستم دی ۱۳۹۰ در دیدار بیرون از خانه برابر داماش بود که آبی‌ها آن بازی را با یک گل بردند. او در همان اولین فصل حضور خود در فوتبال ایران، همراه با استقلال قهرمان جام حذفی شد و حالا هم در آستانه فتح لیگ برتر قرار دارد؛ عناوینی که تا قبل از آن با هیچ تیم دیگری به دست نیاورده بود. ساموئل در این سال‌ها 169 بار با پیراهن آستون‌ویلا، هشت بار با پیراهن گلینگهام، 71 بار با پیراهن بولتون، 6 بار با پیراهن کاردیف سیتی و 51 بار با پیراهن استقلال به میدان رفته است. ساموئل را نمی‌توان در زمره مدافعان گلزن قرار داد. او در این 15 سالی که از عمر فوتبال حرفه‌ای می‌گذرد فقط 9 گل زده، اما جالب این است که شش گلش را در همین دو سال اخیر برای استقلالی‌ها به ثمر رسانده است. او در این فصل 27 بار در لیگ، دو بار در جام حذفی و چهار بار در لیگ قهرمانان آسیا در ترکیب تیم امیر قلعه‌نویی به میدان رفته و همواره یکی از ارکان اصلی تیمش در فاز دفاعی بوده است.

تنها نقطه تاریک کارنامه جی‌لوید ساموئل بازی‌های ملی است و فقط دو بار پیراهن تیم ملی ترینیداد را در سال 2009 پوشید که البته نتیجه اش هم شکست چهار بر یک مقابل هندوراس بود.

رضا پورعالی / گروه ورزش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها