در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
احمد ناطق نوری به دلیل تجربه حضور در هیات اجرایی کمیته ملی المپیک اعتقاد دارد اختلافهای رایج در سطوح کلان ورزشی به نفع ورزش ایران نیست و برخورد سلایق، تهدیدی جدی برای تعلیق ورزش در عرصههای بینالمللی است.
با رئیس فدراسیون بوکس بالاخره در یکی از روزهای فروردین قرار گذاشتیم و در تحریریه جامجم پاسخگوی پرسشهای گروه ورزش شد.
با توجه به سال ها حضور در بوکس، ناطق نوری برای فردای نبودش در فدراسیون فکری کرده است؟
بله، نفرات بعدی هستند. کسی را حذف نکردهایم و اگر نباشم افرادی هستند که سکان این ورزش را به دست بگیرند. من باسابقهترین رئیس فدراسیون ورزشی ایران هستم که از سال 1368 انجام وظیفه کردهام. حقوقی نمیگیرم چون از اول با خودم عهد کردم از ورزش به فکر پول درآوردن نباشم. حتی ساختمانی هم که در ورزشگاه شیرودی ساختیم با بودجه غیردولتی بوده و با کمک افراد و دوستانم ساختمان اداری فدراسیون بوکس را احداث کردهایم.
بوکس در بازیهای المپیک لندن خودش را نشان داد. برنامههایی که برای ادامه این موفقیت دارید، چیست؟
نمونهاش احسان روزبهانی. احسان را به عنوان ورزشکار برتر بوکس آسیا در مسابقههای فیلیپین معرفی کردهاند. این خیلی مهم است. آنجا قزاقها و ازبکها هستند یا چین و هند، اما این افتخار به بوکسور ایرانی رسیده است. این باعث افتخار ایران است و باید به برنامههای ما توجه ویژه شود. میخواهم عرض کنم از پشتوانهسازی غافل نبوده و نیستیم.
در المپیک تا آستانه گرفتن مدال پیش رفتید و این کارتان را برای دوره آینده سختتر میکند.
با این موفقیت و جهش بوکس انتظار دیگری از رسانهها بخصوص صدا و سیما داریم. نمیدانم این انتظار به حق است یا نیست. آیا زمان آن نرسیده که تفکر مسئولان تبلیغی و رسانهای نسبت به بوکس تغییری کند؟
مبارزات ووشو هم که خیلی بهتر از بوکس پوشش داده میشود.
بوکس فقط با دست است. نه پرتاب کردن ووشو را داریم و نه ضربه زدن با پا را. تازه بوکسورها مجهز به کلاه و دستکش هم هستند که این ابزار ضریب ایمنی در این ورزش را افزایش میدهد. ضمن آن که بوکس تکنیکی هم هست، اما هیچ کس نمیآید عیب این ورزش و بیتوجهی به آن را از طریق رسانهها عنوان کند.
وقتی برای علی مظاهری آن اتفاق به وجود آمد همه هاج و واج مانده بودند که چه اتفاقی افتاده و چرا بوکسور ایرانی بازنده آن بازی اعلام شد. در واقع کسی به دلیل ناآگاهی از مقررات اطلاع دقیقی از سرنوشت بوکسور ایرانی نداشت.
همین طور است، اما این گناه ما نیست. صدا و سیما هر گونه همکاری از ما بخواهد حاضریم انجام بدهیم، اما رویکرد به این ورزش در صدا و سیما وجود ندارد. وقتی آن اتفاق افتاد گزارشگر شبکه انگلیسی گفت 800 هزار پیامک داشتیم که از سراسر انگلستان تاسف خود را بابت تصمیم داور ابراز کرده بودند. قهرمان انگلیسی جهان در تلویزیون خودشان گفت 16 بار مسابقه مظاهری را دیده و معتقد است داور در حق بوکسور ایرانی ناحقی کرده است.
ناطق نوری از فعالان مجدد این ورزش در بوکس بوده و اکنون مظاهری یا روزبهانی ساخته شدهاند، اما پشت سر این نامها چه قهرمانانی حضور دارند؟یک دوره ده ساله طی شده و اینان آمدند، اما برای این که دورههای قهرمانسازی را به پنج یا دو سال کاهش بدهیم چه باید کرد؟
ما برنامهریزی کردهایم و پشتوانههایی نیز ساخته شده است. ما یک مشکل اساسی در ورزش ایران داریم که متاسفانه مسئولان اجرایی کشور توجهی به آن ندارند. ورزش مقوله تربیتی است. در حالی که اولین کاری که انجام میدهند کم کردن بودجه ورزش است. به ما 390 میلیون تومان بودجه دادهاند. منظورم صرفا بودجه بوکس نیست بلکه بودجه کل ورزش است.
کمیته المپیک چقدر بودجه داد؟
400 میلیون تومان. ما در مجلس مصوب کرده بودیم یک درصد از درآمد کل دستگاههای اجرایی به ورزش تعلق گیرد. وزیر ورزش چند روز پیش به من گفت یک ریال هم از این درصد به ما ندادهاند. حتی از بودجهای که برای ورزش تصویب شده نیز 30 درصدش پرداخت شده است. ورزش یک رکن اساسی تبلیغی هم هست. تربیتی، اخلاقی و فرهنگی هست، اما پولش را ندادند. به رئیسجمهور گفتیم، به معاونش گفتیم، ماندهایم دیگر به چه کسی باید بگوییم. این که بودجه ورزش به موقع پرداخت نمیشود، خیلی از کارها را به بنبست میرساند. سکوهای سالن شیرودی خراب شده بود، سنگ کار به من گفت پنج میلیون تومان به من بدهید بروم سنگ بخرم. الان هشت سال است که مشغول ساخت آکادمی بوکس در ورزشگاه آزادی هستیم، اما به علت نبود بودجه، موفق به انجام آن نشدهایم. همه ورزشها همین مشکل را دارند. آقای هاشمی در فدراسیون تیراندازی میگفت من هفت میلیارد تومان بدهی دارم. همه ورزش درگیر است. دست وزیر هم نیست چراکه وقتی بودجه به بدنه وزارت تزریق نمیشود، دست او هم برای اجرای برنامهها بسته میشود.
شما از کسانی هستید که همیشه از کمبود بودجه انتقاد کردهاید.
من انتقاد میکنم، اما دست از کار برنمیدارم. برای برگزاری لیگ باشگاهها با مشکل اسپانسر روبهرو بودیم، اما مسابقههای مناطق را جایگزین کردیم. هماکنون 30 تیم استانی را در شش منطقه زیر نظر داریم و بازیهای چهار منطقه را برگزار کردهایم. نفرات برتر از بین تیمها انتخاب میشوند و مجموع آنها قهرمان قهرمانان را تشکیل میدهند. نیروهای برتر بوکس ایران از این طریق معرفی میشوند و 30 بوکسور را در قالب تیم 1 و 2 حفظ میکنیم. نوجوانان و جوانان را نیز به همین صورت در اردوها داریم.
منظورتان برنامهریزی برای بازیهای آسیایی اینچوان کره جنوبی است؟
این برنامه را از مدتها قبل شروع کردهایم. در تعطیلات نوروز تیم جوانان ما در بازیهای فیلیپین شرکت کرده بود. قبل از آن اردوهای دوجانبه با داغستان برگزار کردیم. میدانید سبک آنها روسی است و بوکسورهای خوبی در حد جهانی دارند. ما در سال 91 با کمترین بودجه بیشترین فعالیت را داشتیم.
بوکس ایران برای گرفتن مدال در المپیک چقدر فاصله دارد؟
بودجه و امکانات بدهند زیاد فاصله نداریم. ما به مدال المپیک نزدیک هستیم.
منظور شما از بودجه و امکانات برای مدالآوری بوکس چیست؟
من بارها اعلام کردهام به بوکس سه میلیارد تومان بودجه با 50 رینگ بدهند تا بعد شاهد مدالآوریمان باشند. بودجه ما یک میلیارد و 300 میلیون تومان است، آن وقت 390 میلیون تومان را به ما میدهند. با این بودجه چگونه باید قهرمان درست کرد؟ من باید دستکش بخرم که جفتی 60 دلار است. کلاه بخرم همینطور. چند کلاه و دستکش با دلار امروز باید بخرم. حداقل 90 هزار بوکسور در ایران کار میکنند. کاری که ما کردیم این بود که قبلا شش چرخ دستکشدوزی و کلاهدوزی خریدهایم. آلمانی هم هست. دنبال متخصصاش هستیم و کار مشارکتی که به ما کمک کنند. اکنون میخواهیم برویم دنبال تولید اینها. رینگ هم میسازیم. اکنون با همه بیپولی به استانها اعلام کردیم هر کس سالن بوکس بسازد تمام تجهیزاتش را فدراسیون به طور رایگان میدهد. رینگ پنج میلیون تومان بود، اما اکنون به ده میلیون تومان رسیده که هر کس سالن بسازد تا دینار آخرش را میپردازیم. به روسای هیاتها گفتم هیچگاه از لحاظ مشکلات مالی مایوس نباشید و هر جا خانه بوکسی احداث کنید بدون شک کمک خواهیم کرد و از سوی فدراسیون رینگ بوکس به آنها اهدا میشود.
با این اوصاف روی مربیان خارجی خط قرمز کشیدید؟
نمیتوانیم بودجهاش را تامین کنیم، اما یک کار دیگر انجام دادیم. فدراسیون جهانی بوکس از ما دو نفر مربی خواسته تا در کلاس بینالمللی شرکت کنند. ما پیشنهاد کردهایم این کلاس در ایران برگزار شود و هزینهاش را هم میپردازیم، چون معتقدم برگزاری این کلاس در ایران به نفع مربیان ماست. ما باید تعاملمان را با فدراسیون جهانی و کشورهای صاحب نام بوکس جهان بیشتر کنیم. اکنون ایتالیاییها درخواست اردوی مشترک با ما را دادهاند. بوکس ایتالیا مطرح است و اردو با آنها برای بچههای ما سودمند. بهترین دستاورد این اردو، ریختن ترس بچههای ماست. احسان روزبهانی که در بوکس نیمهحرفهای رقبایش را میبرد به این دلیل است که با قهرمان جهان در المپیک بازی کرده و ترسش از بازیهای سنگین ریخته است. بوکسورهای ما مفت نباختند. متاسفانه بوکس تک حذفی است و با یک باخت کنار میروید.
شما گفتید مسابقههای مناطق را برگزار میکنید، در حالی که دو منطقه را هنوز برگزار نکردهاید. لیگ هم برگزار نشده است.
حتما بازیهای مناطق را برگزار میکنیم، چون جایگزین خوبی در شرایط فعلی برای لیگ است. در این مقطع به دلیل این طرحی که ما دادهایم فعلا برگزاری لیگ برتر منتفی است، اما من یک پیشنهاد به تیم پرسپولیس و استقلال دادهام که اگر مسئولان باشگاه قبول کنند ما هم میتوانیم لیگ برتر را راه بیندازیم. به دلیل این که این دو باشگاه دولتی است، از پیش از انقلاب این دو مجموعه باشگاه بودند و در همه رشتهها فعالیت میکردند، اما متاسفانه در حال حاضر فقط به فوتبال بسنده کردهاند. من با فتحاللهزاده صحبت کردم و او کاملا راضی بود و اعلام آمادگی کرد. فقط مانده حضوری با رویانیان، مدیرعامل باشگاه پرسپولیس گفتوگو کنم و او اگر موافقت کند لیگمان را امسال برگزار میکنیم. فکر میکنم اگر آنها در لیگ بوکس شرکت کنند دیگران هم برای حضور در لیگ بوکس رغبت پیدا میکنند. برای شروع ششمین دوره سوپرلیگ بوکس در سال 91 بارها نامهنگاری کرده و این ارسال نامهها را در چند زمان مختلف هم تکرار کردیم، اما متاسفانه تعداد تیمهایی که اعلام آمادگی کردند از سه تیم فراتر نرفت تا کارها مشکلتر شود. نامهنگاریها حدود 8، 9 ماه طول کشید، اما در این زمان تعداد تیمها افزایش نیافت و حتی برخی از این سه تیم هم بحثهایی برای نیامدن را مطرح کردند.
خطری که وجود دارد این است که برخی استانها باری به هر جهت در این مناطق شرکت کنند و کارنکردن آنها به درستی دیده نشود.
ما نظارت میکنیم و اگر مطابق استانداردها نباشد توبیخ میشوند. من خودم میروم به این استانها و با استاندار و مدیرکل اداره ورزش و جوانان صحبت میکنم. خیلی هم نسبت به ما محبت دارند.
تحت این شرایطی که بازیهای مناطق برگزار میشود آیا ضرورت دارد مسابقههای انتخابی هم برگزار شود؟
بله، مسابقههای بیشتر باعث آمادگی بهتر بوکسورهاست. بوکسور باید همیشه احساس خطر کند و نباید برای بوکسور حاشیه امنیت ایجاد کرد. بوکس انتخابی، تحرک بین بوکسورها را بیشتر میکند. در ضمن، بوکسورهایی که در مناطق ششگانه حضور دارند انگیزه رقابت خود را از دست نمیدهند؛ چون با کمکاری، بوکسورهای مراحل بالاتر بلافاصله میتوانند جایگزین آنها شوند.
نگرانیهایی که وجود دارد نتایج تیمهای ملی است. سال گذشته تیم ملی در بوکس قهرمانی آسیا نتیجه خوبی نگرفت.
ما کم بوکسور فرستادیم و یک نقره و یک برنز گرفتیم، چون درگیر المپیک بودیم و با ترکیب اصلی شرکت نکردیم.
نتایج اخیر جوانان چطور؛ مقام سومی مشترک و نقره از یک تیم 9 نفره؟
ما در جوانان تهدید میشویم، اما در حال ساخت نیروهای مستعد هستیم. چین تهدید تازهای برای بوکس ماست که خوب کار میکنند و باید مراقبشان باشیم. اردوهای دوجانبه و مشترک این فرصت را برای بوکسورها فراهم میکند تا در درگیر مسابقههای متعدد باشند و پیشرفت کنند. بعضی جاها هم در مخارج صرفهجویی میکنیم. دلار قرض کردیم تا به مسابقه برویم.
قرار بود شما هم به فیلیپین، میزبان بازیهای جوانان آسیا بروید. در ظاهر، مشکلات مالی اینجا هم گریبانگیر شد!
با کمک مالی افشارزاده، تیم بوکس جوانان را با 9 بوکسور به فیلیپین بردیم و سبکوزنهای تیم ملی هم اعزام شدند. با توجه به مشکلات مالی که داشتیم خودم نرفتم. حتی برای تعدیل هزینهها قرار بود یک یا دو نفر از سبکوزنهای تیم ملی را ـ که شانس کمتری داشتند ـ اعزام نکنیم، اما با مساعدت مالی که افشارزاده، دبیرکل کمیته ملی المپیک داشت این مشکل حل شد و این دو سبکوزن تیم ملی هم اعزام شدند. دکتر عباسی قول مساعد داده مبلغی را به فدراسیون بپردازد، اما هنوز مبلغ و زمان پرداخت آن مشخص نیست. به وزارت ورزش تنها عنوان بدهید، اما پول ندهید چه فایدهای دارد.
آیا در بین بوکسورهای جوان، نیروهای آیندهداری شناخته شدهاند و شما به آینده برخی از این بوکسورها که روی آنان برنامهریزی میکنید، امیدوار هستید؟
بوکسورهای خوبی در اوزان مختلف داریم که نیازمند توجه بیشتر هستند. ما به نوبه خودمان توجه میکنیم، اما برنامههای دیگری هم لازم است. سیاوش امیدی در بین جوانان بوکس ایران، امیدهای زیادی را به وجود آورده است. او در پیکارهای جهانی نیز خوب بازی کرد و اکنون یکی از بوکسورهای جوان ایران است که بخت پوشیدن پیراهن تیم ملی را دارد. برنامه بعدی تیم جوانان ایران مسابقههای جام جهانی رده سنی است که بوکسورهای جوان در آن برای المپیک مبارزه میکنند. این رقابتها شهریور برگزار میشود، اما هماکنون اردوهای نوجوانان و جوانان توامان پیگیری میشود تا برترینهای اوزان مختلف شناسایی شوند.
بعد از المپیک نتایج بوکس از سوی اهالی ورزش تحسین شد، اما شما کادر فنی تیم ملی بوکس را تغییر دادید. شعارتان جوانگرایی بود در حالی که حسین نهرودی، سرمربی برکنار شده تیم ملی کوچکتر از کریمی، سرمربی فعلی تیم ملی است.
زمان نهرودی، او بود به همراه کریمی و انصاری اما اکنون کریمی هست با مربیان جوان.
چرا همین جوانان را در کادر نهرودی جایگزین نکردید؟
نهرودی اکنون کنار نیست، بلکه مدرس و کارشناس و مشاور فدراسیون بوکس است و از نظرات او استفاده میشود. او بالای سر همه تیمهاست. به عنوان کادر فنی، نیرو انتخاب میکند و کلاس میگذارد. ما کسی را در داوری و مربیگری رها نکردهایم. کسی اکنون انتقادی در درون فدراسیون بوکس ندارد. مربیان جوانی که زمانی در عرصه قهرمانی حضور داشتند در تیمهای ملی استعدادها را پرورش میدهند و به سطح ملی معرفی میکنند.
چرا در لیگ بوکس شاهد ابتکاری نیستیم تا این نیروها به طریق دیگری در بوکس نشان داده شوند و معیشت آنها تامین شود؟ هر چه باشد باشگاهها میتوانند باری از روی دوش فدراسیون بردارند؟
کدام آدم عاقلی را سراغ دارید که پول خرج کند، اما هیچکجا نشانش ندهند؟ اگر این اسپانسر را دارید به ما معرفی کنید. فردا صبح اگر بوکس از سیما پخش شود، ببینید خود من چند تا حامی مالی جذب بوکس میکنم. تیمها و باشگاهها علاقهای به تیمداری در لیگ ندارند و ما ماندهایم باید چه کاری انجام دهیم تا تعداد تیمها بیشتر شود. وقتی تیمها میبینند پخش تلویزیونی ندارند و تبلیغی هم نمیشود تیم نمیدهند. این تیمها میگویند اگر قرار باشد پولی را در بوکس هزینه کنند و تبلیغی نشود سراغ رشتهای دیگر میروند. یک مسابقه بوکس قهرمانی آسیا در سال 72 در تهران برگزار کردیم که خیابان مفتح بسته شده بود. جمعیت تمام شیرودی را پر کرده بود. خیلی از مردم گفتند از این که بوکس را راه انداختید از شما ممنونیم. بوکس خیلی طرفدار دارد، اما صدا و سیما باید به ما کمک کند. ما مشکلی در هیچ زمینهای نداریم. به ما گفتند باید کاری کنیم که به تیم قهرمان جایزه تعلق بگیرد و به مسابقه برونمرزی اعزام شوند تا با این کار انگیزه تیمها برای حضور در لیگ بیشتر شود. البته در سالهای گذشته یکی دو بار این کار را کردهایم. از نظر شرعی در رساله آیتالله اراکی آمده است بوکس هیچ مشکلی ندارد و اگر ورزشکار آسیبی ببیند، چون بوکسور رضایت داشته هیچ دیهای ندارد. این جمله را بردم در تلویزیون گفتم. یکی گفت از نظر پزشکی مشکل دارد. گفتم حاضرم مناظره کنم. گزارش دانشگاه هاپکینز آمریکا موجود است. از نظر پزشکی در دانشگاه هاپکینز آمریکا تحقیقاتی در زمینه آسیبهای تمام رشتههای ورزشی انجام داده است که در تحقیقی درخصوص بوکس این رشته ورزشی از نظر آسیب در رده نوزدهم رشتههای دیگر قرار دارد. بوکس در رده نوزدهم رشتههای ورزشی آسیبزا قرار دارد در حالی که کشتی، وزنهبرداری، فوتبال و اسکی از ما بالاتر هستند. طی این سالها در تمام رشتههای ورزشی شاهد بروز آسیبها و حتی مرگ ورزشکاران بودهایم، اما خوشبختانه در ورزش بوکس چنین چیزی وجود نداشته و کمترین حادثهای به وجود نیامده است.
قضیه نامه شما به رهبر معظم انقلاب چه بود؟
متاسفانه در سالهای ابتدایی فعالیت ورزش بوکس در ایران صحبتهای زیادی پشتسر این ورزش بود و اکثرا این رشته را حرام دانسته و اعتقاد داشتند از لحاظ پزشکی مشکلات زیادی را برای ورزشکاران در پی دارد. من برای معظمله نامه نوشتم و گفتم من مقلد شما هستم؛ اگر حرام است دستور فرمایید بوکس را در ایران تعطیل کنم. معظمله به آقای وحید فرمودند به ناطق نوری بگویید کارش را انجام بدهد.
فرآیند استعدادیابی در بوکس چگونه است؟ آیا نظارتی در این زمینه وجود دارد؟
ما استعدادها را توسط کادر فنی زیر نظر داریم. در مسابقههای بوکس مناطق در ردههای سنی نوجوانان و جوانان، اعضای کمیته فنی با حضور بهترین کارشناسان بر کار بوکسورها نظارت دارند؛ بنابراین استعدادی از چشمان ما دور نمیماند. استعدادها در شهرها هستند و شهرها در استانها و استانها در بازیهای مناطق حضور پیدا میکنند. اینجا همه را ارزیابی میکنند. استانهای خوبی داریم مثل گیلان، اما درد همه بیپولی است. ما به آنها میگوییم سراغ برنامههای متفاوت بروید. ما در سیستان و بلوچستان در گذشته بوکسور نداشتیم، اما در حال حاضر نیروهای خوب و شاخص سیستان و بلوچستانی داریم یا در هرمزگان، در کرمان و در یزد. اکنون در همه جا نیروی خوب و مستعد داریم.
برخی از فدراسیونها بازیکنان دورگه ایرانی را جذب تیمهای ملی کردهاند. آیا بوکس تقاضایی نداشته است؟
داشتیم، اما بوکسورهای خودمان را ترجیح میدهیم. تماس گرفتند، اما من نمیپسندم. یک نفر آمده بود خوب هم بود، اما من معتقد به این کار نیستم.
شما به مسابقههای پیش روی بوکس اشاره کردید. با این برنامههایی که درباره آنها صحبت کردیم چقدر به گرفتن مدال در بوکس قهرمانی آسیا یا بازیهای آسیایی اینچوان امیدوار هستید و آیا از هماکنون قول مدال میدهید؟
ما برای طلا میجنگیم. بوکسورهای ما در المپیک لندن اعتماد به نفس خوبی پیدا کردند و بر بستر همان حرکت و کارهای پایهای که انجام دادهایم، بخت مدالآوری بالایی داریم. نیروهای ما به برتری روی رینگ مصمم هستند و حیف است به فعالیتهای آنها با برنامههای تشویقیمان پاسخ مناسب ندهیم. بوکسورهای ما نیاز به تشویق دارند. بوکسور المپیکی من نمیتواند پاداش درستی بگیرد یا جوان بوکسوری که مدال هم گرفته با بیاعتنایی روبهرو میشود. اگر به این قهرمانان توجه نکنیم با چه روحیهای باید آنها را به عرصههای بزرگتر بفرستیم. بوکس، ورزش مدالآوری است و محاسبه مدالهای بوکس همیشه برای کاروان ورزشی ایران در بازیهای آسیایی اهمیت داشته؛ بنابراین به اصل مدالآوری رشتههایی مانند بوکس باید توجه کنیم.
استفاده از نیروهای جوان در کنار با تجربه ها
اگر برگردیم به سال گذشته و بازیهای المپیک. موفقیتهای ورزش در این بازیها امیدواریهای زیادی را به وجود آورده بود و انتظار میرفت فضای ورزش در آرامش بیشتر به سوی پیشرفت حرکت کند، اما اختلافها و برخورد سلیقهها این آرزوی خوش را از بین برد و شیرینی موفقیتهای المپیک با اختلافهای موجود کام اهالی ورزش را تلخ کرد. به نظر شما چرا این گونه شد. مشکل چیست و گرههای ورزش کجاست؟
مشکل آدمهاست وگرنه ورزش که عیبی ندارد. نفس ورزش عرصه دوستیهاست، اما متاسفانه ما فرهنگ و پیام ورزش را بدرستی درک نکردهایم. فرهنگ ورزش فرهنگ الفت و مهربانی و همدلی و گذشت است.
این موارد را نیز در تاریخمان خواندهایم. ورزشکارانی در جامعه بودند که به آنها لقب پهلوان داده میشد و خانوادههایی را به دست آنان میسپردند، چون الگوی پهلوانی در جامعه تعریف شده بود و اعتماد کامل به این افراد وجود داشت. متاسفانه ما از آن فرهنگ زیبای پهلوانی دور شدهایم. ما اگر نتوانیم صفات پهلوانی را بسط دهیم، قهرمانی ظاهری ارزشی ندارد، بویژه در جامعه اسلامی ما. بنابراین باید بنا را بر این گذاشت که براساس برادری و الفت و دوستی هر کس در هر کجا هست و هر کاری از دستش برمیآید برای ورزش انجام دهد. این که هر کس بگوید من آدم بیعیبی هستم خیلی زیبا نیست. چون گل بی عیب خداست بنابراین انتقاد لازم است و عیبها را برطرف میکند.
رهبر معظم انقلاب نیز روی این نکته تاکید فرمودند که ورزش عرصه دوستیهاست.
بله، ایشان هم روی همکاری و تعامل افراد در ورزش تاکید فرمودند که میتواند سرلوحه برنامههای مسئولان ورزشمان باشد. فرهنگ ورزش جدای از مادیات است و مسیر خاص خودش را دارد که به سوی تکامل انسانهاست. شما کشتی را در نظر بگیرید. آنها در المپیک موفق بودند بویژه تیم فرنگی. کشتی به مردم طراوت و شادمانی داد، اما اختلافها این شیرینی را زود از آنان گرفت. حداقل میگذاشتند این طراوت مدتها باقی بماند بعد شروع به سهمخواهی و قهر و آشتی میکردند. یکی گفت میروم، دیگری استعفا کرد و ماجراهای دیگر کشتی که بعد از آن اتفاق خوب در المپیک چندان زیبنده این ورزش نبود. کشتی ورزش سنتی ماست و هیچ ورزشی به پیشینه و تاریخ کشتیمان نمیرسد. چرا کشتی یکمرتبه دلخوری و دلزدگی در اجتماع به وجود آورد؟ این همان سوالی است که مسئولان نباید اجازه میدادند این کارها در جامعه کشتی صورت گرفته و به تفرق و دشمنیها بینجامد.
ما اختلافاتی را نیز در سطح کلان ورزش شاهدیم. همیشه چالشی بین کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش که قبلا سازمان تربیت بدنی بود وجود دارد و ظاهرا گریزناپذیر است و در هر دولت و هر دورهای از انتخابات باید چنین حوادثی در ورزش تکرار شود. در حالی که منافع ملی ورزش آسیب میبیند و دود این اختلافها به چشم ورزش میرود. مثلا چرا در این سالها اساسنامه ایرادی نداشت، اما از حدود یک سال پیش ایرادها به اساسنامه از هر سو سرازیر شده و واکنشهایی را از سوی مجامع بینالمللی به همراه داشته است.
این حساسیتها را خود این بچههای ورزشی به وجود آوردهاند. هرگونه درگیری و اختلاف هم که درباره موضوعات داخلی وجود داشت نباید صدای ما را بیگانهها میشنیدند و وارد عمل میشدند. یعنی اگر مشکلی بود در داخل مینشستند و آن را حل میکردند. برخی از فدراسیونهای ورزشی بقدری سر و صدا کردند که آن طرفیها آمدند از آب گلآلود ماهی بگیرند. معتقدم سمج بازیهای خودمان باعث دخالتهای بیجا شد. در یکی از جلسات IOC آقایان محمد عباسی، وزیر ورزش و جوانان و محمد علی آبادی رئیس کمیته ملی المپیک با هم شرکت کرده بودند و به نتایجی هم رسیدند، اگر همان موقع تعامل بیشتر وجود داشت میشد درباره افراد مدنظر نیز تصمیمهای منطقی گرفت. به نحوی که هم میشد نقشههای وزیر را پیاده کرد چون به دلایل خاصی نمیخواست با برخی روسای فدراسیونها همکاری کند و هم تعامل با کمیته ملی حفظ میشد.
برخی میگویند ارادهای وجود دارد تا این اختلافها حل نشود.
این حرفها و گفتهها اصلا پسندیده نیست. به نظر شما کمیته ملی المپیک چرا باید این کارها را انجام دهد. کمیته ملی المپیک و هیات اجرایی تمام تلاش خود را انجام میدهند که این مشکلات هر چه سریعتر حل شود و بتوانیم زودتر انتخابات را برگزار کنیم. البته مصاحبههای نسنجیده برخی مسئولان ورزش هم شرایط را بیشتر به هم ریخته است. این افراد باید به جای این حرفها تعامل بیشتری با کمیته ملی المپیک داشته باشند و با حفظ آرامش، کارها را به سرانجام برسانند. با کشمکش هیچ چیز حل نمیشود.
اعضای هیات اجرایی کمیته المپیک سالها در عرصه ورزش حضور دارند و اکنون چکیده ورزشاند اینان نهتنها به اختلافها پایان ندادند، بلکه خودخواسته یا ناخواسته درگیر این موضوعات شدند و گرهای را باز نکردند.
اعضا به سوی این حرفها کشیده شدند. وقتی خبرها به بیرون درز کرد کاری از دست کسی ساخته نبود. گفتند دیگر نمیتوانید انتخابات برگزار کنید، چون در اساسنامهتان اعمالنظر کردهاید. تا وقتی که وزارتخانه نبود همه فکر میکردند دولت دخالتی در امور ورزش ندارد، اما وجود وزارتخانه همه را نسبت به آنچه در انتخابات مجامع میگذشت حساس کرد. البته تلاشهایی که از داخل شد نیز بیتاثیر نبود.
گفته شده اساسنامه با چند کلمه قابل اصلاح است، آیا وضع به همین سادگی است که با تغییر چند کلمه حل شود؟
اکنون به این قسمت رسیده و قبلا این گونه نبود. اشکالات عمدهتری داشت که در جلسات متعدد به چند کلمه رسید. ازجمله پارامترهای انشایی و کلامی و از این حرفها. این چند تا اصلاحیه هم انجام شد تا آقایان اساسنامه را ارسال کنند و حتی اگر نیاز شد آقای عباسی برود شخصا مسئولان IOC را مجاب کند که انتخابات برگزار میشود و همه قوانین مربوط را رعایت خواهد کرد. آنها در شرایط کنونی به دنبال ایراد گرفتن از ما هستند تا تعلیقمان کنند. همین چند وقت پیش که مسابقههای بوکس جوانان برگزار شد تیم هندوستان به دلیل تعلیق ورزش این کشور با نام کمیته بینالمللی المپیک شرکت کرده بود، بنابراین باید حواسمان جمع باشد که گرفتار تعلیق ورزش نشویم.
همان طور که اشاره شد اطلاعاتی از داخل به IOC داده شده است؛ گرنه چرا این حساسیتها در گذشته نبود؟
دقیقا! مگر میشود بدون اطلاعات برنامهریزی برای جنگ کرد. آنها در همه کارهای ما حساس شدهاند.
اگر اشکالات اساسنامه برطرف شود انتخابات مجمع برگزار میشود؟
حتما، ربطی به دولت جدید و قدیم ندارد به محض این که IOC اساسنامه را تائید کند یک ماه بعد از آن انتخابات مجمع برگزار میشود.
شما چقدر با تغییرات در ورزش بعد از انتخابات مجمع موافقید؟
این تغییرات همیشه بوده و هشت سال به هشت سال انجام شده است. مختص این دوره هم نیست. در ایتالیا رئیسجمهور و معاونش کنار میروند، اما کابینه حفظ میشود، اما در ایران بعد از انتخابات ریاست جمهوری همه کابینه تغییر میکند و ورزش هم از این قاعده مستثنی نیست. هر کس میآید میخواهد از اول شروع کند و به نظرم این درست نیست.
آیا موافق این موضوع هستید که تجربه زدایی در ورزش ما شروع شده است؟
جانا سخن از زبان ما میگویی... بله، متاسفانه همین گونه است و خیلی هم بد است. باید جوانان را در کنار باتجربهها در عرصههای متعدد ورزشی قرار داد تا از رهنمودها و تجربیات آنها استفاده کنند. از نیروی جوانی نیز باید در کارهای اجرایی و عملیاتی کردن برنامهها استفاده کرد.
حجتالله اکبرآبادی - محمد رضاپور/ گروه ورزش
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین: