خاطرات کاغذی
ببینید | ماجراهای سه موش خرما
به محض اینکه خورشید از پشت کوهها سر میزد و روز خدا شروع میشد سه تا موش خرمای کوچولو سرو کله شان از لابه لای صخرهها وبوتهها پیدا میشد. محل زندگی آنها واقع در یک پارک ملی بود و از اینرو خواه ناخواه در طول روز با انسانهایی که به این پارک میآمدند، مواجه بودند.