گفتگو با سیروس گرجستانی بازیگر نقش عزیزآقا در سریال یادداشتهای کودکی
کد خبر: ۳۴۴۸
چه شد که سیروس گرجستانی عزیزآقا شد؛تا به حال چنین نقشی را بازی نکرده بودم . خواستم خودم را محکی بزنم خیلی روی این نقش کار کردم.فکر نمی کنید لوطی عنتر گم کرده تئاتر معرکه در معرکه ، شما را به طرف این نقش سوق داده باشد؛آقای فرهادی این نمایشنامه را دیده بود و دوستان هم گفته بودند که گرجستانی می تواند این نقش را کار کند و ریتم کار را دربیاورد البته این دو نقش ممکن است از جهاتی موازی هم باشند، ولی آن لوطی با عزیزآقا فرق داردامثال عزیزآقا در جامعه ما زیاد است آدمهایی که برای یک لقمه نان به هر کاری روی می آورند و در نهایت هم قربانی ساده انگاری هایشان می شوندمن خیلی زود توانستم این نقش را لمس کنم همانطوری که گفتید، نمونه اش در جامعه ما زیاد است ، مردانی که وقتی دخل و خرجشان یکی نمی شود و از طرفی با خطر از هم پاشیدگی خانواده اش مواجه می شوند به هر دری می زنند تا فرجی شود، عزیزآقا هم یکی از اینهاست اما وقتی وارد جامعه می شود خواسته های خود را دست نیافتنی می بیند. او می خواهد با شرایط موجود مقابله کند، پس زرنگی به خرج می دهد. مجبور می شود که به قول خودش دروغ مصلحتی بگوید.عزیزآقا کلاهبردار نیست ، اتفاقا شخصیت مظلومی دارد، گاهی آرزوهایش را به زنش می گوید و جیب بی پولش را به جگر زلیخا تشبیه می کند و با این دوبیت شعر می خواهد ریشه نامرادی هایش را جستجو کند.دولت اگر سلسله جنبان شودمور تواند که سلیمان شودبخت اگر سر به تباهی نهدخواجه نصیر لوطی میدان شودجامه طنزی که نویسنده به تن عزیزآقا پوشانده از او شخصیت دوست داشتنی ساخته است . القای مظلومیت ساده پنداری و این واماندگی طنزگونه به بیننده مشکل نبود؛من این نقش را بعد از35 سال تجربه ، بازی کردم ، از طرفی این لوطی را در نمایشنامه میرباقری لمس کرده بودم و دیگر چون در زندگی ناکامی ها دیده ام ، خیلی زود این شخصیت را پیدا کردم . عزیزآقا سینه سوخته ای بود که به دلم نشست.آیا این آزادی را داشتید که برای درک عزیزآقا، خلاقیت های خودتان را به خدمت بگیرید؛بله . هرجا که پیشنهاد می دادم ، کارگردان به خوبی استقبال می کرد. احساس می کنم اگر یادداشت های کودکی به صد قسمت هم برسد بازهم خلاقیت هایی برای عزیزآقا داشته باشم . من حس می کنم آن خانه قدیمی با سردابش ساکنان آن را قدیمی کرده است.وقتی داستان در فضای این خانه به گردش درمی آید، احساس می کنیم به دو، سه دهه قبل برگشته ایم.خوشحالم که شما به عنوان نماینده ای از بیننده های این سریال ، به این نتیجه رسیده اید . ساختمان قدیمی که حتی آجرهایش با آدم از گذشته حرف می زنند و آن سرداب ... جدا یک حالت نوستالژیکی در انسان ایجاد میکند.آقای گرجستانی ! قدری از خودتان بگویید، بعد از35 سال تجربه بازیگری در حال حاضر چه میکنید؛بعد از35 سال اگر کاری به ما پیشنهاد شود نه من ، که امثال من هم همه عزیزآقا هستیم . عزیزآقاهایی که باید زندگیمان را بچرخانیم و تا وقتی که کار کلید نخورد باید ستاره ها را بشماریم.اصلا چطور شد که بازیگر شدید؛هیچ وقت فکرش را نمی کردم که روزی بازیگر شوم . این حرفه مرا انتخاب کرد. من دوستی داشتم که خدا رحمتش کند، "هادی اسلامی " وقتی دیپلم گرفتم ، باهم در شرکتی کار میکردیم.اسلامی زیاد در این کار نماند و رفت ،3 سال بعد جلوی در تئاتر شهر دیدمش ، گفت که تئاتر کار می کند، همانجا از من خواست در تئاترشان کار کنم.چه تئاتری بود؛"روی گذر لوطی سالا" در سال 1348بعد چه شد؛ناباورانه وارد گروهی از بازیگران خوب ومسلط شدم و به مرور صحنه و تئاتر را شناختم بعد در گروه "عباس جوانمرد" تجاربی کسب کردم و سال 1349 بود که به اداره تئاتر رفتم و آقای جوانمرد مرا پذیرفت . بعد از آن برای امرارمعاش کار تئاتر کردم ، بعد از انقلاب از اولین کارهای سینمایی ام فیلم "دادشاه " حبیب کاوش در سال 1359 و "تنوره دیو" کیانوش عیاری بود.اما در سال 52 با سریال "سمک عیار" وارد تلویزیون شدم.آخرین سوال : در بین کارهای تلویزیونی به کدام یک تعلق خاطر بیشتری دارید؛نقش "اباقطام " در سریال امام علی )ع (، خیلی روی این نقش کار کردم تا توانستم رضایت کارگردان را جلب کنم.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها