فرهاد جم، مجری برنامه شبانگاهی «همیشه خونه» در گفت‌وگو با جام‌جم:

جای مهرورزی میان خانواده‌ها خالی است

فرهاد جم گرچه در سال‌های اخیر قدری کم‌کار بوده، اما شکی نیست که برای بسیاری از مخاطبان سال‌های دور تلویزیون، سیمایی آشنا دارد. بازیگر مو‌خرمایی مجموعه «همسران» به کارگردانی بیژن بیرنگ و مرحوم مسعود رسام که در سربه‌سر گذاشتن با همسر جوانش (الهام پاوه‌نژاد)، دست‌به‌دست کمال (فردوس کاویانی) می‌داد و البته نکات ریز زندگی مشترک و حفظ دوام آن را هم از او می‌آموخت.
کد خبر: ۱۱۶۰۰۹۸
جای مهرورزی میان خانواده‌ها خالی است

همسران به منزله سکوی پرتابی برای جم بود، نام و چهره‌اش را به مخاطبان شناساند و آینده‌ای خوش برای این بازیگر جوان رقم زد. او به فاصله کوتاهی بعد از پخش همسران، با «دزدان مادربزرگ» دیده شد و نقش سارقی را به تصویر کشید که گرچه دزدی می‌کرد، اما وجودش از عاطفه و وجدان خالی نبود و ویژگی‌هایی انسانی داشت. با این حال نکته جالب توجه اینجاست که جم درست در همان روزهای اوج شهرت و محبوبیت و پیشنهادهایی که قطعا کم هم نبودند، به ناگاه خودش را در قالبی جدید به مخاطبان نشان داد؛ با «راز سیب» که مسابقه‌ای رقابتی بود و این بازیگر اجرایش را عهده‌دار شد. او در ادامه تجربیات مختلف دیگری را هم از سر گذراند. در «تولدی دیگر» نقشی گرچه حاشیه‌ای، اما ملموس داشت و در «پول کثیف» تصویر مردی خانواده‌دار را به نمایش درآورد که طمع پول بیشتر و وسوسه کار حرام از خود بی‌خودش کرد. جم بعد از حدود دو دهه فعالیت و البته چند سالی کم‌کاری، حالا دوباره پرکار شده و این شب‌ها اجرای برنامه خانواده‌محور «همیشه خونه» را در شبکه آموزش سیما به عهده دارد. او همچنین در «ستایش 3» مجموعه‌ای به کارگردانی سعید سلطانی هم در قالب شخصیت یک روحانی مقابل دوربین می‌رود و این‌طور که به نظر می‌رسد، این روزها قرار است تصویر او را بیش از گذشته در قاب رسانه ملی شاهد باشیم. فرهاد جم در گفت‌وگو با جام‌جم، از حال و هوای این روزها و دنیای کاری‌اش می‌گوید:

مدتی بود در تلویزیون حضور نداشتید و تصویرتان را در قاب این رسانه کمتر از پیش میدیدیم. در این مدت کجا بودید و چهکار میکردید؟

زیر آسمان پروردگار نفس میکشیدم و روزگار میگذراندم. به همین سادگی!

دلیل این کمکاری چه بود؟ پیشنهادها را دوست نداشتید یا ترجیح خودتان بود مدتی از این فضا فاصله بگیرید؟

دلایل مختلفی وجود دارد؛ ولی به نظرم همین دو دلیل را میتوان کافی دانست. ضمن اینکه دوست داشتم برای مدتی از فضای تلویزیون دور باشم، رمان بنویسم وکتابم را برای چاپ بفرستم و کارهایی غیر از فضای بازی و نمایش. اگر منظورتان از کمکاری، بررسی فعالیتهای امروزم در مقایسه با سالهایی چون دهه 70 است، طبیعی است چنین برداشتی داشته باشید. البته خب این روزها فضا عوض شده است.

روحیه هرکسی متناسب با سنوسال و جهان پیرامونش تغییر پیدا میکند و نگاهش عوض میشود. طبیعی است این دگرگونی، نمود بیرونی هم داشته باشد و باعث شود نوع فعالیتهای شخص تغییر پیدا کند.

با این اوصاف چطور شد نسبت به اجرای همیشه خونه تمایل نشان دادید و حضور در این برنامه را پذیرفتید؟

بیش از هر چیزی به این فکر کردم که دوست دارم کاری برای خانوادهها انجام بدهم. من نه کارشناسم و نه کاری به بخش علمی ماجرا دارم؛ اما به گواه چیزی که اطرافم میبینم، میدانم خانوادههای امروز به فضایی نیاز دارند که باعث تأمل در روابطشان شود و امکان تفکر را در اختیارشان قرار بدهد. همیشه از خودم میپرسم در شرایط امروز روزگار، چرا ما اصحاب رسانه نمیتوانیم خانوادهها را شاد کنیم، در عین حال چیزی تازه به آنها بیاموزیم و اتفاقاتی را که از یادشان رفته، یادآوری کنیم؟ اتفاقاتی چون عشق و مهرورزی، تحمل کردن و پذیرش. میدانم ممکن است لحنم شعاری به نظر برسد، اما بیاییم شعارها را به عمل تبدیل کنیم. برای مثال مدتی است میگوییم آمار طلاق در جامعه بالا رفته است؛ خب باید قبول کنیم بچههای دهه 60 را که الان به سن ازدواج رسیدهاند، برای زندگی مشترک آماده نکردهایم و اکنون ثمرهاش را میبینیم. کوتاهی از خودمان است و همه در چنین مشکلاتی سهیم هستیم. وقتی دوستان پیشنهاد اجرای این برنامه را به من دادند، متوجه شدم چیزی که در ذهن آنهاست، همان چیزی است که دغدغه امروز من هم هست و بر این اساس اجرای برنامه را پذیرفتم. اجرای همیشه خونه بهمنزله تریبونی است که در اختیار من قرار گرفته و فرصتی است تا حرفهای تازه بگوییم.

کمکار نشدهام!

اگر منظورتان از کمکاری، بررسی فعالیتهای امروزم در مقایسه با سالهایی چون دهه 70 است، طبیعی است چنین برداشتی داشته باشید. البته خب این روزها فضا عوض شده است

البته نوع اجرایتان هم در این برنامه قابل توجه است. مقابل دوربین خیلی ساده و روان و صمیمی هستید و با مخاطب بیواسطه صحبت میکنید. باتوجه به اینکه قبلا اجرای مسابقاتی را عهدهدار بودهاید، اما سبک اجرایتان در همیشه خونه کاملا متفاوت از اجراهای قبلی است. چطور به این لحن و سبک رسیدید؟

بله؛ کاملا متفاوت است. اولین تجربه اجرایی که من داشتم، به سال 75 برمیگردد؛ مسابقه راز سیب که دیگر مسابقهای شبیه به آن ساخته نشد و تجربهای بود که خیلی به من کمک کرد. الان این برنامه (همیشه خونه) هم برایم مسیری تازه است و امیدوارم با کمک دوستان پشت صحنه و اتاق فکر برنامه بتوانم اتفاقی خوب را رقم بزنم. من با همین زبان سادهای که اکنون دارم با شما حرف میزنم، در اجرایم هم همین زبان را دارم و مقابل کارشناسان و مهمانان مینشینم. راحت هستم. دلم میخواهد مردم مرا از جنس خودشان ببینند؛ نه یک فرد اتو کشیده و پرطمطراق که کلمات آنچنانی میگوید. نه؛ من آن آدم نیستم و برای خودم ویژگیهایی دارم. وقتی بازیگری میکنم، بحثش جداست؛ اما وقتی تحت قالب فرهاد جم جلوی دوربین میروم، طبیعی است باید خودم باشم و با گنجینه لغات و دانش خودم حرف بزنم.

در این میان نکتهای که جای تأمل دارد، ساعت پخش این برنامه است که با دیگر برنامههای خانوادهمحور صداوسیما تفاوت دارد. آماری از میزان مخاطبان برنامه دارید؟ استقبالشان را نسبت به اجرای خودتان و حضور دوباره در تلویزیون چطور دیدهاید؟

خب باید بیتعارف بگویم این برنامه همزمان با ساعت اوج برنامههای دیگر شبکههای مختلف تلویزیون پخش میشود. اینکه در این بازار کالاهای متفاوت بتوانی حرفت را بزنی و مخاطب جذب کنی، کار سختی است. اما اگر این اتفاق بیفتد و از این میزان مخاطبان- که من درصدشان را ندارم -عدهای حرفم را بشنوند و از آن تاثیر بگیرند، اتفاق خوبی است.

فرهاد جم در این مصاحبه می گوید:

دوست داشتم برای مدتی از فضای تلویزیون دور باشم، رمان بنویسم وکتابم را برای چاپ بفرستم و کارهایی غیر از فضای بازی و نمایش.

همیشه از خودم میپرسم در شرایط امروز روزگار، چرا ما اصحاب رسانه نمیتوانیم خانوادهها را شاد کنیم، در عین حال چیزی تازه به آنها بیاموزیم و اتفاقاتی را که از یادشان رفته، یادآوری کنیم؟

دلم میخواهد مردم مرا از جنس خودشان ببینند؛ نه یک فرد اتو کشیده و پرطمطراق که کلمات آنچنانی میگوید. نه؛ من آن آدم نیستم و برای خودم ویژگیهایی دارم.

میزان رضایت خودتان از اجرایتان چقدر است؟

به هرحال با ایدههایی که در ذهن داشتم، هنوز فاصله دارم. من آدم ایدهآلگرایی هستم؛ روحیهای کمالطلب دارم و هنوز از چیزی که در اجرا مدنظرم بوده، دورم. با سازندگان برنامه اینطور قرار گذاشتیم که تا شهریور به خودمان فرصت بدهیم؛ بعد این چند وقت را مروری کنیم و ببینیم چه چیزهایی را باید کم و زیاد کنیم. خوبی برنامه زنده این است که مثل نمایش اجرا کردن پویاست؛ میتوانی هر شب چیزی را به آن اضافه کنی و قاعدتا بازخورد بینندهها هم برایمان مهم است. فعلا برای قضاوت زود است و باید ببینیم چه اتفاقاتی پیش رویمان است.

از فضای اجرا فاصله بگیریم. میدانم که این روزها مشغول بازی در مجموعه ستایش 3 هم هستید و نقشی جدید و قابل توجه را ایفا میکنید. از این نقش بگویید.

در فصل سوم ستایش نقشی وسوسهانگیز به من پیشنهاد کردند که نمیشد آن را رد کرد. این نقش یک روحانی است که استاد دانشگاه است و تدریس میکند. در عین حال اهل ادبیات هم هست، شعر میخواند، دوبیتی میگوید و شخصیت متفاوتی دارد که امیدوارم توانسته باشم از پس درست ایفا کردنش بربیایم.

وقتی این پیشنهاد را شنیدید واکنشتان چه بود؟

در وهله اول تعجب کردم؛ اما با آقای سلطانی، کارگردان کار صحبت کردیم و ضوابط نقش را چیدیم. این تجربه را دوست داشتم. اصولا اهل تجربه هستم. این جزو شخصیتم است. برای مثال در دهه 70 در اوج بازی در مجموعههایی چون همسران و دزدان مادربزرگ، پیشنهاد اجرای یک مسابقه (راز سیب) را پذیرفتم و دوستش داشتم. ممکن بود عدهای بگویند این کار غلط بود، اما من چنین نظری نداشتم. شخصیت روحانیای که در ستایش دارم هم برایم همینطور دوستداشتنی است.

روحانیونی که در مجموعههای تلویزیونی میبینیم، عموما شخصیتهایی شبیه به هم دارند و در موارد زیادی درگیر کلیشه میشوند. این قضیه چقدر برایتان دغدغه بود و چطور تلاش کردید این شخصیت روحانی را متفاوت با قبلیها مقابل دوربین نمایش دهید؟

بله؛ در صحبتهایی که با آقای سلطانی کردیم، به این نتیجه رسیدیم که شخصیتی متفاوتتر بسازیم. او روحانیای است که درس حوزه خوانده، دانشگاه رفته، درس میدهد و مشغول انجام وظایف گوناگونی در زندگی است. او همچون هر انسان دیگری چنانچه اشتباهی کرده باشد، آن را میپذیرد و نمونهای از چیزی است که باید باشد.

پس شخصیت ملموسی به نظر میرسد...

امیدوارم. من به نوبه خودم همه تلاشم را کردهام و به گمانم تلاش دیگر عوامل ساخت مجموعه هم همین بوده است.

حالا و با توجه به این دو تجربه متفاوت و همزمان، فکر میکنید کار بعدیتان چه خواهد بود؟ ترجیح میدهید دوباره به سراغ مجریگری بروید یا باز بازیگری را ادامه بدهید؟

خیلی دوست دارم که بتوانم کتابم را در فصل زمستان منتشر کنم. علاقه دیگرم این است که یک کار کارگردانی کنم و تلاشم این است که تجربههای متفاوت را امتحان کنم.

زهرا غفاری

رسانه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها