«روزی روزگاری»، یادگار دورانی است که هنوز عطر و بوی فضای معنوی جبهه‌ها در جامعه حضور دارد و دولت وقت، تازه در ابتدای راه تغییرات گسترده از بالا به پایین در اقتصاد و فرهنگ برخاسته از انقلاب اسلامی و همسان‌سازی آن با «جامعه جهانی» قرار دارد.
کد خبر: ۱۱۵۳۱۸۲
یکی حسام‌بیک را از بنز تشریفاتش پیاده کند

بهنظرم احمدجو خواسته یا ناخواسته یکی از آخرین آثار تصویری ملهم از عرفان شرقی را در تلویزیون جمهوری اسلامی به تصویر کشیده است. سریالی که در یک جمله باید آن را گرتهای از «فضیل عیاض»، سارقی مشهور که بعدها با توبه به یکی از زهاد بزرگ زمان تبدیل میشود، دانست.

روزی روزگاری به دلایل مختلفی که شاید یکی از آنها عدم نفوذ تولیدات هالیوود بشدت دهههای بعد در کشور است، داستانی کاملا اصیل و ایرانی را روایت میکند. مخاطب هر آنچه در سریال میبیند ایرانی است و مهمتر آن که درونمایه ساخته احمدجو، یک تحول هالیوودی را روایت نمیکند.

برای تقریب به ذهن به یاد آورید آثاری که در اواخر دهه 80 و 90 شمسی از تلویزیون ایران پخش شد، تحولهایی ماورایی و ناگهانی که یا ملهم از آثار هالیوود بوده یا نسخهبرداری باسمهای از سریالهای ترکیهای و کلید اسرارگونه که خالی از مولفههای اصیل عرفان کهن شیعی و ایرانی است. روزی روزگاری، نیاز جامعه امروز سحرشده توسط سلبریتیها و لگد شده زیر چکمه نئولیبرالیسم ایران (این عجوزه بدکاره رنگ شده با آرایش خصوصیسازی) است؛ جامعهای که نرخ خودکشی و طلاقش سالانه تصاعدی بالا میرود و تقریبا میتوان گفت استندآپها و دورهمیها هم قدرت تخدیریشان را در آن از دست دادهاند. جامعه تشنه معنویت و عرفانی که علیالدوام توسط «حسامبیکها»یی که دیگر امروز از صحرا به شهر آمدهاند و با بنزهای آنچنانی و بادیگارد و عطرهای فاخر مشغول غارتند منکوب شده و نیاز دارد قدری به بالا نگاه کند.

شاید بازپخش مکرر این سریال دیگر در فضای امروز اثر نخستین خود را نداشته باشد (که ندارد)، اما روح حاکم بر آن و عرفان ظلمستیزانه شیعی بازتابیافته در قاب تصویر احمدجو، میتواند تابلویی باشد برای راهی که باید سینما و تلویزیون ما برود.

علیرضا ملوندی/ روزنامهنگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها