گفت‌وگو با مختار سائقی، بازیگر سینما و تلویزیون

روی پیشانی‌ام نوشته‌اند؛ بازیگر نقش‌های کوتاه

از همان دهه شصت که سینمای بعد از انقلاب شکل گرفت، بازی در آثار سینمایی را شروع کرد و در فیلم‌هایی مانند ریشه در خون، شب شکن، گردباد، یکبار برای همیشه و... دیده شد.
کد خبر: ۱۱۴۳۹۳۱
روی پیشانی‌ام نوشته‌اند؛ بازیگر نقش‌های کوتاه

از اواخر دهه شصت با سریال عطر گل یاس به تلویزیون آمد و بازیگری در آثار متنوعی را در کارنامه خود ثبت کرد و حتی در مجموعه ساعت خوش به کارگردانی مهران مدیری هم بازی کرد و در ادامه همکاری‌اش با مدیری در پاورچین، نقطه‌چین، شب‌های برره، مرد دوهزار چهره هم بازی کرد.

زیر آسمان شهر، ترش و شیرین، سه در چهار، نردبام آسمان و‌... از دیگر کارهای تلویزیونی او هستند و این روزها او را در سریال «سِر دلبران» می‌بینیم. اما واقعیت این است که مختار سائقی با همه علاقه‌ای که به بازیگری دارد و با کارگردانان مختلفی که همکاری کرده، اما همیشه بازیگر نقش‌های فرعی بوده و هیچ‌گاه نقش اصلی به او داده نشده است.

با همه اینها او بازیگری را رها نکرده و به گفته خودش چون کار دیگری جز فعالیت در سینما و تلویزیون بلد نیست، طراحی صحنه را هم در کنار بازیگری تجربه کرده است.

با این بازیگر درباره افت و خیزهای چهل سال فعالیت در سینما و تلویزیون هم‌صحبت شدیم.

از کارهای جدید سینما و تلویزیون چه خبر؟

در سریال «خانواده دکتر ماهان» به کارگردانی راما قویدل بازی می‌کنم. برای مرکز فارس هم در یک تله‌فیلم بازی کرده‌ام به نام «عروسی خودمون». از اواسط این ماه بازی‌ام در سریال «ماجراهای آقا کمال» به کارگردانی قدرت‌ا... صلح‌میرزایی شروع می‌شود.

پس کم‌کار نیستید و اوضاع روبه راه است؟

سال گذشته تقریبا هشت ماه در یزد مشغول بازی در سریال «سر دلبران» بودم اما بعد حدود پنج ماه بیکار بودم. امسال هم روزهای بیکاری‌ام خیلی بیشتر از زمانی است که سرکار بوده‌ام. در کتاب فرهنگ بازیگران سینمای ایران نوشته‌اند، مختار سائقی؛ بازیگر نقش‌های کوتاه! شاید تصویربرداری یک سریال چندین ماه طول بکشد، اما به من نقشی می‌دهند که فقط چند روز مقابل دوربین می‌روم. در سریال سردلبران که آقای لطیفی کارگردان آن است و قبل از این در سه سریال دیگر هم با او همکاری داشتم، نقشم تقریبا بلند است.نقش‌های اصلی برای سوپراستارهاست که تعدادشان زیاد هم نیست، بقیه ته دنیای بازیگری له می‌شویم!

چندین سال است که بازیگر هستید و با کارگردانان زیادی همکاری کرده‌اید، چطور شد که شما نتوانستید بروید آن بالا و نقش‌های اصلی را بگیرید؟

نمی‌دانم نقش‌های اصلی بر چه اساسی انتخاب می‌شوند؛ چهره و ظاهر، بیان، تحصیلات و ....من بازیگر کم استعدادی نیستم، اما برچسبی که بهم زده‌اند، بازیگر نقش‌های کوتاه یا منفی و معتاد است! خدا نکند بازیگری در یک نقش کلیشه شود، دیگر رهایش نمی‌کنند! شاید به همین دلیل است که بیشتر بازیگران از نظر مالی شرایط خوبی ندارند.

چرا چندین سال قبل که متوجه شدید شرایط بازیگری خوب نیست و چرخ زندگی با این حرفه نمی‌چرخد، این کار را رها نکردید؟

هیچ‌وقت به این فکر نکرده‌ام که حرفه‌ام را تغییر بدهم.هر چند از نظر مالی و روحی و روانی خانواده‌ام آسیب زیادی دیدند. تنها کاری که توانستم برای بهتر شدن شرایط انجام بدهم این بود که در کنار بازیگری، طراحی صحنه و لباس را هم تجربه کردم و عضو انجمن طراحان صحنه و لباس هم هستم. فعالیت در سینما و تلویزیون عشق و علاقه من بود. وقتی عاشق هنر باشی دیگر با مغزت تصمیم نمی‌گیری و فقط با دلت جلو می‌روی! تا حالا دیده‌اید مثلا کسی که تار می‌زند یا نقاشی می‌کشد از خودش خانه داشته باشد؟

من زیاد با این تفکر موافق نیستم و معتقدم هنرمند در کنار علاقه به یک حرفه و شغل باید کیفیت زندگی‌ هم بالا باشد و هر آدمی خودش و خانواده‌اش لنگ مشکلات مالی نباشند.

دقیقا درست است! اما زمانی که من جوان بودم و وارد سینما شدم، نقاشی هم می‌کردم و کلا عاشق هنر بودم. وقتی استعداد و علاقه داشتم به نظرتان باید می‌رفتم و مثلا حرفه کیف‌سازی را انتخاب می‌کردم؟ یک دوره‌ای مخارج زندگی‌ام را از طریق کشیدن تابلو تامین می‌کردم. سه پسر و یک دختر ،دو عروس، یک داماد و چهار نوه دارم. درست است گاهی شرمنده خانواده‌ام شده‌ام، اما همه عمرم از راه هنر مخارج زندگی‌ام را تامین کرده‌ام. همه این سال‌ها منتظر هستم که اتفاق خوبی در زمینه بازیگری برایم رخ دهد. خدا رحمت کند زنده‌یاد کیومرث ملک‌مطیعی می‌گفت، من سال‌ها صبر کردم تا با نقش «غلام ششلول‌بند» زیر آسمان شهر به شهرت رسیدم و نقش‌های بلند بهم دادند! کار من هم بازیگری است، بازنشسته خانه سینما هستم و ماهی یک میلیون و شصت هزار تومان حقوق می‌گیریم که تقریبا همه‌اش را برای کرایه خانه می‌دهم. اما چاره دیگری ندارم، چون کار دیگری بلد نیستم. فقط امیدوارم اتفاقات خوبی برایم رخ دهد تا خستگی این همه سال را فراموش کنم.

فرزند شهید هستید؟

بله‌! 28 ساله بودم که پدرم شهید شد. متولد 1300 بود، مرد قوی و خوش‌بنیه‌ای بود. راننده ترانزیت و اتوبوس بود، اما به مرور که چشمانش ضعیف شد، به شرکت سایپا رفت در زمان جنگ، این شرکت 20 ماشین اهدایی برای جبهه داشت که پدرم، داوطلب شد راننده یکی از آنها باشد، رفت و شهید شد! اما واقعیت این است که پدر من شهید نشد که الان وضعیت کشور این باشد. به قول معروف الان در کشور رسیدن سهم آنهایی است که نمی‌دوند! ما هر چی زحمت می‌کشیم به هیچ جا نمی‌رسیم، اما یک گروهی هستند که بدون هیچ تلاشی به هر چه دوست دارند، می‌رسند! واقعا من که نزدیک به چهل سال است بازیگر این مملکت هستم نباید یک پراید و یک خانه کوچک از خودم داشته باشم؟ ما شهید دادیم که مساوات در جامعه به وجود بیاید نه این‌همه تبعیض!

چند روز قبل چهلمین سالگرد ازدواج‌تان را جشن گرفته‌اید و این نشان می‌دهد که خانواده موفقی دارید؟

بله! همسر خیلی خوبی دارم‌! پای همه چیز من ماند به عهدی که اول ازدواجمان بستیم پایبند ماند و خوب و بد را تحمل کرد و پای من و فرزندانمان ایستاد و خدا را شکر خانواده را به خوبی حفظ کرد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها