پرچم لیسانسه‌ها بالاست

پیاده کردن خلاقیت و نوآوری در مجموعه‌های طنز کار سخت‌تری است، زیرا مخاطب ایرانی براحتی نمی‌خندد و باید یک صحنه جالب و خنده‌دار را شاهد باشد تا از ته دل بخندد. مسلما همین موضوع، کار سازندگان آثار طنز را سخت‌تر می‌کند، زیرا باید ایده‌های خنده‌داری داشته باشند که با موازین و چارچوب‌های طنز در تلویزیون همخوانی کند؛ همه می‌دانیم تلویزیون یک رسانه عمومی است و همه نوع مخاطب از کودک گرفته تا بزرگسال و میانسال بیننده آثار آن هستند.

بی‌تردید ما تا امروز در عرصه کمدی شاهد کارهای متنوع در تلویزیون بوده‌ایم؛ از پاورچین گرفته تا شب‌های برره، پژمان و... و حالا این روزها شاهد فصل دوم مجموعه طنز لیسانسه‌ها هستیم. سروش صحت با بهره بردن از تجربیات قبلی خود در عرصه طنز، این مجموعه را کارگردانی کرده و با استفاده از ایده‌های تازه توانسته مخاطبان زیادی را هر شب پای تلویزیون بنشاند. گرچه تعداد مجموعه طنز خلاقانه چندان زیاد نیست، اما بی‌شک می‌توان لیسانسه‌ها را در این فهرست قرار داد. یک کمدی باارزش، قابل دفاع و مخاطب‌پسند که تماشاگر را به فکر هم وا می‌دارد.

از ایده‌های خلاقانه صحت می‌توان به قسمت‌های ابتدایی فصل دوم مجموعه لیسانسه‌ها اشاره کرد که در یکی از سکانس‌ها مسعود، حبیب و مازیار (امیرحسین رستمی، هوتن شکیبا و امیر کاظمی) تصمیم می‌گیرند به استخر بروند. در این سکانس، سروش صحت با یک ایده خلاقانه این صحنه را برای تماشاگران دیدنی کرد، زیرا هر سه آنها با لباس رسمی وارد استخر شدند و حتی شنا کردند. همین صحنه توانست واکنش مثبت مخاطبان را در پی داشته باشد. صحت با این سکانس هم موازین صداوسیما را رعایت و هم یک صحنه خنده‌دار را در ذهن مخاطب حک کرد.

از دیگر ایده‌های خلاقانه صحت در لیسانسه‌ها این است که وقتی جمله‌ای از زبان شخصیت‌های مختلف سریال شنیده می‌شود و امکان دارد به کسی بربخورد، بعد از تمام شدن جمله، شخصیت قصه روبه دوربین کرده و از کسانی که این جمله ممکن است به آنها بربخورد، عذرخواهی می‌کند. یا اگر قرار است یک حرف نادرست از زبان یکی از شخصیت‌های اصلی سریال زده شود در صحنه مربوط صدای بوق پخش می‌شود و جالب آن‌که همان لحظه خود شخصیت نسبت به صدای بوق واکنش نشان می‌دهد و حتی گاهی گلایه می‌کند که حرف زشتی نمی‌خواسته بزند!

شوخی با صداوسیما و نیروی انتظامی از دیگر ویژگی‌های فصل دوم لیسانسه‌هاست که برای مخاطب خیلی جذاب است. یکی از شخصیت‌های فرعی قصه یک پلیس موتورسوار است که صدای خاصی هم دارد و هر اتفاقی می‌افتد او با موتور خودش را به محل حادثه می‌رساند و استعلام می‌گیرد و... او با صدای خاصی که برای خودش خلق کرده، دیالوگ‌هایش را می‌گوید و همین موضوع باعث خنده مخاطب می‌شود.

در مجموع، صحت با بهره بردن از ایده‌های طنازانه، یک مجموعه طنز بانمک را روانه آنتن کرده است و باید به او دست مریزاد گفت، زیرا معمولا مجموعه‌های طنز در فصل دوم و سوم به لحاظ ایده‌پردازی ضعیف می‌شوند، اما صحت همچنان پرچم این مجموعه طنز را بالا نگه داشته است.

فاطمه عودباشی