گفت‌وگو با محمد ولی‌زادگان بازیگر سریال «سایه‌بان»

سعید برایم بیگانه نبود

مغرور است و حاضر نیست جلوی ناصر (کامران تفتی) خم و راست شود. اعتقاد دارد باید نان حلال خورد، به همین دلیل تن به هر کاری نمی‌دهد. از سوی دیگر با معرفت و لوطی است و دلش می‌خواهد زندگی‌اش را پای رفاقت بدهد.
کد خبر: ۱۱۰۴۳۵۲
سعید برایم بیگانه نبود

اینها ویژگی شخصیت سعید قصه مجموعه «سایه‌بان» کاری از برادران محمودی است که پخش آن از چندی پیش از شبکه دو شروع شده. با وجود این‌که سعید، شخصیت اول قصه نیست، اما نقش پررنگی در سریال دارد و زندگی‌اش پر از چالش‌های فراوان است. از یک سو نمی‌خواهد شرمنده همسرش نسترن (هستی مهدوی‌فر) شود و از سوی دیگر دوست ندارد پیش برادر همسرش (ناصر) کار کند. همه این موارد بهانه‌ای شد تا به سراغ محمد ولی‌زادگان بازیگر نقش سعید برویم و درباره نقشش در سریال با او هم صحبت شویم.

وقتی نقش سعید به شما پیشنهاد شد، چقدر با این نقش ارتباط برقرار کردید و این شخصیت را چگونه دیدید؟

فکر می‌کنم خیلی وقت‌ها ما نباید خودمان را درگیر نقش‌های اول، دوم، سوم و... کنیم. وقتی این نگاه را داشته باشیم، راحت‌تر با نقش ارتباط برقرار می‌کنیم و با آن عجین می‌شویم. راستش زمانی که من فیلمنامه سریال سایه‌بان را خواندم از نقش سعید خیلی خوشم آمد و برایم کاریزماتیک، چالش برانگیز و هیجان‌انگیز بود. حتی اگر قرار بود خودم حق انتخاب داشته باشم بازهم نقش سعید را انتخاب می‌کردم و به سراغ این کاراکتر می‌رفتم.

شما اشاره کردید نقش دوم یا سوم برایتان مهم نیست و آنچه که برایتان اهمیت دارد این است که نقش، چالش به همراه داشته باشد. با توجه به این‌که روحیات سعید در قصه منحصربه‌فرد است، روحیه‌اش برایتان خوشایند بود؟

بله، سعید خیلی لوطی، بامعرفت و رفیق باز است، حتی زندگی‌اش را پای رفیق می‌گذارد. از سوی دیگر غرور زیادی دارد و به قول معروف غد است و حاضر نیست جلوی هر کس خم و راست شود. ما در قصه می‌بینیم که رفتار سعید با سهراب، نسترن همسرش، پدر و برادرش و رفیقش و... تفاوت دارد. در واقع ارتباطش با هر یک از افراد خانواده و دوستانش رنگ جدیدی دارد و مخاطب رنگ‌های جدید شخصیت سعید را در قصه مشاهده می‌کند.

شما این رنگ‌ها را دوست دارید. فکر نمی‌کردید رفتارهای متفاوت سعید، شخصیت او را متناقض می‌کند؟

نه، به هیچ وجه تناقض ایجاد نمی‌کند، چون در راستای یکدیگر و تکمیل کننده است. همه ما در زندگی واقعی خودمان همین طور هستیم. مسلما رفتار ما در زندگی شخصی‌مان در قبال والدین، خواهر و برادر و رفیق فرق می‌کند. به نظرم مجموعه سایه‌بان روایتگر اتفاقات واقعی زندگی امروز ماست.

سعید از قشر جوانان پایین شهر تهران است. قبل از این‌که این نقش را بازی کنید، درباره جنس ادبیات جوانان این منطقه تحقیق کرده بودید که نسبت به آن شناخت داشته باشید؟

همه ما در مقاطع مختلف زندگی‌مان تجربه‌های گوناگونی داشته‌ایم و نمی‌توانیم بگوییم بی تجربه هستیم. حتی اگر تجربه هم نکرده باشیم، اما کاراکترهای مختلف را پیرامون خودمان زیاد دیده‌ایم و با آنها همکلام شده‌ایم. به نظرم این روزها تعریف کلاسیک و قدیمی پایین و بالای شهر تغییر کرده است. الان شما در هر محله‌ای هم فقیر می‌توانید ببینید و هم ثروتمند. با توجه به این‌که مبحث مالی از بین رفته، به لحاظ جغرافیا هم تغییراتی داشته‌ایم. در مجموع من نسبت به تیپ سعید به هیچ وجه بیگانه نبودم، چون از کودکی در محلات مختلف زندگی کرده‌ام و به همین دلیل تجربه زندگی در مناطق مختلف را دارم. بنابراین شخصیت سعید برایم قابل لمس و باور بود.

ولی من بر خلاف شما معتقدم جنس ادبیات در مناطق مختلف تهران فرق می‌کند. این در حالی است که شخصیت‌های قصه مثل سعید، سهراب و... خیلی لطیف با هم صحبت می‌کنند که با محله زندگی آنها تطابق ندارد؟

جسارتاً با شما موافق نیستم. کافی است برای خرید سری به بازار تهران بزنید. تجمع بازاری‌ها فقط مختص به یک منطقه نیست. بلکه 20 درصد از تجریش می‌آیند، 10 درصد از تهرانپارس، 20 درصد از غرب تهران، 10 درصد از شهرری و... و همه آنها با هم ادغام شده‌اند و جنس ادبیات همه یکی است و نمی‌توان تفکیک کرد که هر کس برای کدام منطقه است. به نظرم کلیشه‌ای که در ذهن ما وجود دارد باید شکسته شود، زیرا تعاریف قدیمی از بین رفته است.

اما خودم به عنوان خبرنگار به پایین شهر هم برای گزارش رفته ام و جنس ادبیات مردم آن منطقه با مناطق دیگر تفاوت دارد.

ببینید من از نیاوران و پاسداران زندگی کردم تا تجریش، جنت آباد، حسن آباد و... تقریباً اکثر محلات تهران را چرخیده‌ام. افراد تحصیلکرده و لات و علاف در همه جای تهران زندگی می‌کنند. کاملاً با نظر شما مخالف هستم. ضمن این‌که معتقدم شخصیت‌های قصه مجموعه سایه‌بان بدرستی شخصیت پردازی شده‌اند. این سریال نمونه زندگی واقعی ما آدم‌هاست. زندگی‌هایی که فراز و نشیب‌های زیادی دارد و همه ما آن را تجربه کرده‌ایم.

با پیشرفت قصه چالش شخصیت سعید در قصه بیشتر شده، آیا این روند ادامه‌دار خواهد بود؟

بله، داستان زندگی سعید ادامه دارد، حتی چالش‌های او تغییر می‌کند و می‌توانم بگویم روز به روز جذاب‌تر هم می‌شود و بیشتر مورد توجه مخاطب قرار می‌گیرد.

با وجود این‌که شخصیت سعید لوطی‌منش است، اما با نسترن خیلی سرد برخورد می‌کند، حتی در صحنه‌ای که سعید بعد از برگشت از چین با نسترن صحبت می‌کند، خیلی سرد و بی‌روح است.

من نمی‌دانم از چه شکل سردی صحبت می‌کنید، ولی به نظرم رابطه سعید و نسترن جذاب است و زوج‌های زیادی در زندگی واقعی مان مثل این دو هستند که عناصر زیادی در زندگی و رابطه‌شان نقش دارد. فرم دوست داشتن و عشق سعید و نسترن هم جذابیت‌های خودش را دارد. ضمن این‌که ناصر برادر نسترن (کامران تفتی) هم مشکلات زیادی در زندگی آنها ایجاد می‌کند و دغدغه‌اش این است که زندگی آنها را از هم بپاشد. طبیعی است وقتی این مساله چند بار تکرار شود، بخشی از رابطه آنها را سرد می‌کند.

صحنه‌های احساسی سعید در قصه سایه‌بان کم نیست. آیا صحنه‌ای بود که شما را به لحاظ حسی خیلی درگیر کرده باشد؟

بله، صحنه‌ای است که با مجتبی پیرزاده دارم که خیلی دوست داشتم، اما چون به آن صحنه نرسیدیم، نمی‌توانم درباره‌اش حرف بزنم.

فاطمه عودباشی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها