با بهروز رضوی در پنجمین سالگرد درگذشت فهیمه راستکار

سنگ بنای زندگی آنها، عشق بود

اگر بنویسیم «تنها صداست که می‌ماند» خیلی‌‌ها می‌گویند با یک شعر تکراری شروع کرد‌ه‌ایم، یک کلیشه که برای مناسبت‌های مختلف از آن استفاده می‌شود ! اما این‌بار این تک بیت کاملا مناسب این گفت‌وگوست. امروز پنجمین سالی است که فهیمه راستکار از میان ما رفت.
کد خبر: ۱۰۹۶۴۸۶
سنگ بنای زندگی آنها، عشق بود

دوبلور و بازیگری که بهترین نقش‌های سینمایی را گویندگی و برخی از خاص‌ترین نقش‌های سینمایی را بازی کرده است.

راستکار در دنیای دوبله به جای بازیگرانی چون سوفیا لورن، ملینا مرکوری، آوا گاردنر، کاترین هپیورن، اینگرید برگمان، بت دیویس، شرلی بوت، جسیکا تندی و... صحبت کرده است.

بازی او در فیلم‌های سینمایی پابرهنه در بهشت و شیرسنگی و سریال‌های کارآگاه شمسی و مادام و این راهش نیست در یاد‌ها مانده است.

فهیمه راستکار، همسر یکی از بهترین مترجمان ایرانی نیز بود؛ نجف دریابندری که معرف همینگوی و آثارش به ایرانیان بود.

مترجمی که با گردآوری و نوشتن کتاب مستطاب آشپزی همه را غافلگیر کرد؛ کتابی جامع که آن را با همکاری زنده‌یاد راستکار نوشت و به همه مردم ایران هدیه داد.

با بهروز رضوی هم‌صحبت شدیم تا درباره روحیات راستکار و سبک زندگی‌اش بیشتر برایمان بگوید.

با خانم راستکار و آقای دریابندری رفت‌ و آمد خانوادگی داشتید، از ویژگی‌‌های شخصیت آنها برایمان بگویید؟

زنده‌یاد راستکار یکی از هنرمندان قدیمی و بسیار باسواد بود که دارای تحصیلات آکادمیک بود و مطالعات آزاد هم بسیار داشت. او همسر مردی بزرگ به نام نجف دریابندری بود و مطمئن هستم که این دو نفر تا لحظه آخر عاشقانه کنار هم زندگی کردند. علاقه‌مندی آنها به یکدیگر در تمام لحظات زندگی‌شان جاری و قابل درک بود.

خانم راستکار در حرفه گویندگی نیز از درجه یک‌های حرفه دوبله بود. او قبل از این که دوبله در ایران پایه‌گذاری شود با دیگر همکارانش فیلم‌های خارجی را در ایتالیا به فارسی دوبله می‌کردند و به ایران می‌فرستادند. به ایران هم که آمدند، به دلیل صدای منحصر به فردی که داشت، دوبله بازیگران شاخص را به‌عهده می‌گرفت. صدای خاصش، آینه تمام نمای شخصیت و ذات درونی‌اش بود. مهارتش در دوبله شخصیت‌های خاص در بین اهالی فن، علاقه‌مندان سینما و عموم مردم زبانزد بود.

آقای دریابندری سال‌هاست بیمار هستند و دچار آلزایمر شده‌اند، خانم راستکار با بیماری و عارضه فراموشی همسرش چگونه کنار آمده بود؟

آقای دریابندری، چند سالی است که پرستار دارد، اما تا زمانی که خانم راستکار زنده بود و حالش خوب بود در نهایت محبت از همسرش مراقبت می‌کرد و آنقدر این دو نفر با هم مهربان بودند که به گمان من یکی از تاسف‌های مرحوم راستکار در زمان فوت این بوده که همسرش را تنها می‌گذارد.

بخشی از خاطرات این زن و شوهر مربوط به نوشتن و گردآوری کتاب آشپزی است، ازچگونگی تهیه این کتاب اطلاعی دارید؟

قبل از نوشتن این کتاب، تقریبا تمام کتاب‌های معروف آشپزی دنیا را مطالعه کرده بودند، غذاهای مختلف را بارها می‌پختند و تست می‌کردند و میزان مواد آخرین غذا را که از نظر خودشان عالی پخته شده بود، یادداشت می‌کردند. تمام غذاها را با دقت می‌پختند و نکته جالب در نوشتن آن، طنزی است که در آن دیده می‌شود که مختص آقای دریابندری است. مثلا در این کتاب غذایی هست به نام ساق داماد که انتخاب نام غذا و مواد آن خودش طنز است!

خانم راستکار معمولا نقش‌های جدی را گویندگی کرده‌اند، اما گویا در زندگی واقعی روحیه طنز داشته و خنده‌رو بوده‌اند.

بله! بسیار شوخ طبع و در عین حال بسیار مودب و با نزاکت بود. خانم راستکار آدم بسیار پرانرژی و مثبتی بود. چیدمان خانه آنها هم به گونه‌‌ای بود که این انرژی را به آدم منتقل می‌کرد. محیط خانه‌شان گرم و پر نور بود، شاید به این دلیل که این زن و شوهر بشدت مردمدار و مهربان بودند و این محبت را به دیگران هم منتقل می‌کردند. هر دو هنرمند بودند و در کنار هم رشد کرده و پله‌های موفقیت را با هم طی کرده بودند. سال‌های زیادی در کنار هم زندگی کردند بدون این که مانع پیشرفت هم باشند. هیچ‌کدام منیت‌ نداشتند و به جای سنگ‌اندازی در مسیر یکدیگر، همراه خوبی برای هم بودند. زندگی آقای دریابندری و زنده‌یاد راستکار می‌تواند برای همه مردم بخصوص جوان‌‌ها الگوی مناسبی برای داشتن خانواده‌ و زندگی مشترک موفق باشد. زندگی که سنگ بنای آن عشق و مهربانی بود.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها