آثار کودک و نوجوان و شخصیت‌های ماندگار

قهرمان‌های روزهای کودکی

از حدود دو دهه پیش طیفی از مجموعه‌های کمدی با تعداد قسمت‌های بین چهل تا نود قسمت با پخش شبانه روی آنتن رفته که برخی از آنها به محبوبیتی افسانه‌ای هم دست پیدا کرده‌اند.
کد خبر: ۱۰۵۱۵۳۹
طنز با موقعیت پنچری

در سال‌های اخیر روند تولید این دسته از آثار رو به کاهش گذاشته و گاه جای خود را به آثار ملودرام داده است.

حال پس از مدتی، شبکه سه سیما مجموعه تلویزیونی چهل قسمتی «پنچری» را به کارگردانی برزو نیک‌نژاد روی آنتن برده که درونمایه اجتماعی چاشنی قصه آن شده است.

مصائب ازدواج حمید

نیک‌نژاد که به عنوان نویسنده فیلمنامه و کارگردان، آثاری طنزآمیز را در کارنامه دارد، در آثارش نگاه خاصی به جامعه و آدم‌های پیرامونش دارد.

به همین دلیل، آثارش علاوه بر جنبه‌های کمیک، مایه‌های اجتماعی داشته و برای ارتباط برقرار کردن با مخاطب کار سختی پیش‌رو ندارد.

پنچری با قصه حمید در آستانه ازدواج با نگار آغاز می‌شود که برای آزمایش ژنتیک به آزمایشگاه رفته و در نتیجه آزمایش به مشکلی برمی‌خورند که از حمید موقتا مخفی نگه داشته می‌شود. در ادامه و با ورود پسرخاله حمید (قادر) به داستان، داستانک دیگری بر پایه او شکل می‌گیرد که وجه اشتراکش با داستان اصلی ازدواج و مشکلات بر سر راه آن است.

این تازه مربوط به قسمت‌های اولیه پنچری است که با توجه به چهل قسمتی بودنش قطعا داستانک‌های دیگری هم در راه است. با این حال می‌توان گفت این دو قصه با وجود بهره‌مندی از کلیشه‌ها، تا حدودی قابل قبول از کار درآمده و برای مخاطب علاقه‌مند به کمدی‌های روتین شبانه تلویزیون، جذابیت‌های خاص خود را دارد.

نقطه عطف و معضلی به نام بیکاری

یکی از موضوعاتی که مردم در سال‌های اخیر به نوعی با آن درگیر بوده‌اند، بیکاری و مشکلات ناشی از آن است تا جایی که ریشه‌کن کردن آن در راس برنامه‌های تمامی نامزدهای ریاست جمهوری امسال نیز قرار داشت. در پنچری، حمید که وضعیت کاری و مالی نسبتا خوبی دارد به دلیل مشکلات پیش‌آمده برای محل کارش، تعدیل شده و بیکار می‌شود.

نیک‌نژاد از این موضوع به عنوان نقطه‌عطف فیلمنامه خود در قسمت‌های نخست بهره گرفته که با توجه به در پیش بودن مراسم ازدواج قهرمان داستان، مخاطب را در بیم و امید نسبت به فرجام کار قرار می‌دهد. به موازات آن با قادر همراه می‌شویم که او هم به واسطه بیکاری در حال از دست دادن دختر خاله‌اش (افسانه) است و به نوعی قرینه حمید قرار گرفته است.

شخصیت‌های اصلی برگرفته از واقعیت با چاشنی اغراق

یکی از ویژگی‌های شخصیت‌پردازی در آثار کمدی، اغراق است که با سایر وجوه شخصیت تلفیق شده و پیش روی مخاطب قرار داده می‌شود. اندازه نگه داشتن یا زیاده‌روی در این امر است که کیفیت نهایی شخصیت خلق‌شده در این آثار را رقم می‌زند و مخاطب را به همذات‌پنداری یا دوری از آنها وامی‌دارد.

نیک‌نژاد در این مورد چندان موفق عمل نکرده و بعضا با شخصیت‌هایی مواجه می‌شویم که اغراق فراوانی در خلق آنها به کار گرفته شده است.

حمید به عنوان شخصیت مرکزی کار تا حدود زیادی شبیه نمونه‌های مشابه پیش از خود از کار درآمده، اما اغراق‌هایش بیش از اندازه نیست. بخصوص در مواجهه با عمو پرویز و خاله متانت که توامان رگه‌هایی از احترام و ترس در رفتارش به چشم می‌خورد.

قادر دیگر شخصیت کلیدی پنچری است که بخش مهمی از بار کمدی آن به دوشش گذاشته شده است.

پسر نازپرورده متانت که کار و کاسبی درست و مشخصی ندارد و برای ازدواج با دخترخاله‌اش لحظه‌شماری می‌کند.

میزان اغراق به کار رفته در شخصیت قادر بیش از حمید است، اما بخوبی با شخصیت او چفت شده و قابل قبول به نظر می‌رسد.

جریان تصادف او با اتومبیل پلیس نامحسوس رانندگی آن هم در حالی که گواهینامه جعلی در جیب داشته نیز ایده مناسبی برای کامل‌تر شدن پازل این شخصیت است که در عین حال به مخالفت بهشاد، شوهرخاله او با ازدواج دخترخاله‌اش سر و شکل منطقی‌تری بخشیده است.

مکمل‌هایی نه‌چندان متفاوت

عمو پرویز را می‌توان کپی کمرنگ از شخصیت‌هایی نظیر خشایار مستوفی در زیر آسمان شهر به حساب آورد که در رفتارش تضاد فراوانی به چشم می‌خورد. برای مثال تنها کافی است به نحوه برخورد با حمید و قادر نگاه کنید که تفاوت بسیاری در آن موج می‌زند.

در این بین ایده کلیدساز بودن او که گاهی اوقات در آسایشگاه سالمندان به سر می‌برد، منجر به شوخی‌های بامزه‌ای می‌شود که امتداد پیدا نمی‌کند.

متانت هم‌قرینه پرویز در سمت زنان این مجموعه تلویزیونی است که برای راه افتادن کار خود اغلب به داد و فریاد متوسل شده و کارش را هم تا حدود زیادی پیش می‌برد.

با این حال نیک‌نژاد سعی کرده در لحظاتی خلوت او را به تصویر کشیده و مخاطب را با لایه دیگری از این شخصیت آشنا کند که بد هم از کار درنیامده است.

در کنار این دو باید به افسانه و نگار هم اشاره کرد که تا به اینجای کار در سایه قرار داشته و نقش مهمی در شکل‌گیری شوخی‌های کار نداشته‌اند.

در عین حال گاه ظرافت‌هایی در شکل‌گیری شخصیت‌های مکمل صورت گرفته که یکی از آنها شوخی با نام متانت و دو خواهرش (ماندگار و آشفته) است که با شخصیت آنها جور درآمده است.

پنچری و تلفیقی از بازیگران امتحان پس داده

استفاده از بازیگران نام‌آشنا که مخاطب خاطره خوبی از نقش‌آفرینی آنها دارد، ایده امتحان پس داده و نسبتا مطمئنی است که نیک‌نژاد هم در پنچری از آن سود جسته است.

این امر بخصوص در آثار کمدی بیشتر رواج داشته و نویسنده و کارگردان روی ذهن مخاطبان و خاطره ذهنی آنها از بازیگران حساب خاصی باز می‌کنند.

یوسف تیموری که در مجموعه‌های کمدی بسیاری ایفای نقش کرده، انتخابی از همین جنس برای نقش حمید است با این تفاوت که با نقش‌های قبلی وی به لحاظ میزان حرکت و میمیک چهره تفاوت‌های زیادی دارد. به همین دلیل هم بازی تیموری در پنچری تا حدودی متفاوت جلوه می‌کند.

رضا داوودنژاد هم انتخاب خوبی برای نقش شوخ و شنگ قادر بوده و به باور مخاطبان خود می‌نشیند.

وی در عین حال با توجه به تجربه‌اش در این گونه، روی زمان‌بندی هنگام اجرای شوخی‌ها نیز خوب و مسلط عمل کرده است.

برای مثال به سکانس گفت‌وگوی تلفنی او با افسانه و واکنش‌هایش هنگام شنیدن حرف‌های اهل خانه از آن ور خط توجه کنید.

حمید لولایی که سال‌ها پیش با نقش خشایار مستوفی به محبوبیتی کم‌سابقه دست پیدا کرد، در سال‌های بعد به ندرت از این تیپ خارج شده و همچنان تکه‌هایی از آن را با خود داخل نقش‌های دیگر می‌برد.

عمو پرویز سریال پنچری هم از این قاعده مستثنا نبوده و عصبانیت‌های انفجاری لولایی شباهت زیادی با مستوفی زیر آسمان شهر دارد.

تنها در این بین گاه تک‌جرقه‌هایی نشان می‌دهد که لولایی استعداد بسیار خوبی در گونه کمدی است که باید نقش‌های متفاوت‌تری به او محول شود. مریم سعادت هم در نقش متانت به یک بازی کاملا بیرونی روی آورده و تغییراتی هم به تن صدا و لحن همیشگی خود بخشیده که به خوبی با نقش جفت و جور شده است.

کسری همایونی افشار

ضمیمه قاب کوچک جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها