گفت‌وگو با گوهر خیراندیش، بازیگر سریال «دیوار به دیوار»

دشواری بازی در نقش زنان خانه‌دار

گوهر خیراندیش در این سال‌های اخیر کمی بدشانسی آورد؛ تقریبا سه سال پیش سر صحنه فیلم سینمایی «آذر، پرویز، شهدخت و دیگران» دچار آسیب شد. هنوز جابه‌جایی مهره‌های کمرش بعد از آن تصادف به‌طور کامل بهبود نیافته بود که چندی پیش هنگام تصویربرداری سریال «دیوار به دیوار» زمین خورد و پایش شکست.
کد خبر: ۱۰۳۳۴۸۷
دشواری بازی در نقش زنان خانه‌دار

او چند قسمت از این سریال را در حالی بازی کرد که لازم بود برای اندکی جابه‌جا شدن، کمک بگیرد اما صبورانه تمام صحنه‌هایی را که در فیلمنامه نوشته شده بود با سختی و مشقت بسیار به صورت نشسته بازی کرد تا نویسندگان فیلمنامه بتوانند روند قصه را تغییر دهند و شرایطی را فراهم کنند که این بازیگر بتواند با آسودگی خاطر به درمان و استراحت برسد.

خیراندیش، بازیگری فعال و پرانرژی است که برای بازی در فصل دوم فیلم «نان، عشق و موتور هزار» قول‌هایی به ابوالحسن داوودی داده و پیشنهادی برای بازی در تئاتر هم دارد که باید برای آنها آماده شود. با او درباره بازی‌اش در سریال «دیوار به دیوار» در نقش یک زن خانه‌دار اما مقتدر و مدیر به نام «مهری خانم » گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

در سریال دیوار به دیوار نقشی را برعهده دارید که به نوعی سهل و ممتنع است؛ یک زن خانه‌دار و یک مادر مهربان مثل خیلی از زن‌ها و مادرهای این سرزمین. برای ایفای این نقش چه طرحی داشتید و چه کردید؟

نقش‌هایی که به روزمرگی و آدم‌های معمولی جامعه نزدیک باشند و بسیار متداول و بدون پیچیدگی، سخت‌تر از نقش‌های خاص هستند. بازی کردن در نقش زنی مانند مهری کار سختی است، زیرا به عنوان بازیگر باید روی یک لبه باریک راه‌ بروید. اگر قرار بود کمی ادای چنین زنی را در بیاورم، باسمه‌ای می‌شد و از سویی باید مراقب می‌بودم که شبیه همه مادرهایی نباشم که تا امروز بازی کرده‌ام. فرار از این کلیشه کار ساده‌ای نبود. برای همین در طراحی این زن برعکس کارهای قبلی‌ام، او را تلفیقی بین زن خانه‌دار و شاغل در نظر گرفتم؛ یعنی زنی که خانه‌دار است اما می‌خواهد به اقتصاد خانواده هم کمک کند. همان‌طور که از اسم این زن پیداست او بسیار مهربان است و البته نسبت به هرچیزی خوشبین. زنی که هم ساده‌ است و هم زبل و زرنگ و برای خانواده‌اش کارهای مهمی می‌کند.

شما یک زن خانه‌دار نیستید. چقدر چنین زنی را می‌شناسید؟

همسر این زن یعنی آقای خلیل‌زاده مرد بسیار ساده و بی‌شیله ‌پیله‌ای است. کارمندی سربه‌زیر بوده و هیچ‌وقت غل و غش نداشته است. او مرد خوبی است اما یک حقوق کارمندی دارد که بالطبع کفاف زندگی‌اش را نمی‌دهد. مهری انگار وظیفه خودش می‌داند که از مظلومیت این مرد دفاع کند، به او هشدار بدهد که دارند از تو سوء استفاده می‌کنند یا مثلا نباید به جای حقوقش بلورجات دریافت کند. خلیل‌زاده از آن دست مردهایی است که نمونه‌اش را زیاد دیده‌ایم؛ از آن مردهایی که عقیده دارند ادب مرد به ز دولت اوست و به دنبال کسب درآمد از راه غیرحلال نیستند. او دستش به جایی نمی‌رسد و به حق خودش راضی است، اما این حق خیلی کم است؛ به اندازه یک زندگی بخور و نمیر ساده و برای همین است که مهری‌خانم زرنگ و زبل شده و به ترفندهایی برای بهبود شرایط خانواده فکر کرده است.

فکر می‌کنم حق با شما باشد. از این دست آدم‌ها در سطح جامعه زیاد می‌بینیم.

این یعنی شخصیت‌های این سریال ما به ازای بیرونی دارند. این آدم‌ها نمونه‌ای از طبقه کارمند و تقریبا غیرمرفه جامعه هستند که به سختی پول در می‌آورند و با دشواری می‌توانند آلونکی برای خودشان تهیه کنند. البته در کنار این زن و شوهر، رابطه پدر و مادر با فرزندانشان هم از نظر من واقعی و پذیرفتنی است.

فکر می‌کنم رابطه مهری‌ خانم با آرمان و آتوسا قابل لمس است و مردم این طراحی را دوست داشته‌اند.

این‌که شما و حسن زارعی هر دو اهل شیراز هستید، چقدر در ایفای این نقش موثر بوده است؟

بازی در سریال دیوار به دیوار زمانی به من پیشنهاد شد که برای مداوای بعد از تصادف فیلم قبلی‌ام به آمریکا رفته بودم. وقتی آقای سامان مقدم و بعد تهیه‌کننده تماس گرفتند، نقشی را به من پیشنهاد دادند که اکنون خانم تیموریان دارد آن را بازی می‌کند. من حتی برای آن نقش لباس‌هایی تهیه‌ کردم، اما وقتی برگشتم ایران، آقای مقدم گفتند من با آقای زارعی صحبت کردم و دیدم اگر شما نقش خانم و آقای خلیل‌زاده را بازی کنید بسیار بهتر می‌توانید به من کمک کنید و به نفع کار خواهد بود. دیدم خیلی هم بد نمی‌گویند و قبول کردم نقش مهری خانم را بازی کنم. احساس می‌کنم این انتخاب خیلی درست‌تر بود.

قبلا هم با آقای زارعی همکاری کرده بودید؟

آقای زارعی در زمان دانشجویی برای من در پایان‌نامه تحصیلی‌ام بازی کرده بودند. ایشان را می‌شناختم و کارهایشان را دیده بودم. برای همکاری در این سریال کمی دغدغه داشتم، برای این‌که نمی‌دانستم در کنار جوان‌هایی که نقش فرزندان را دارند، چقدر می‌توانیم خانواده خلیل‌زاده را ملموس و قابل قبول از کار در بیاوریم ولی همه چیز واقعا شگفت‌انگیز پیش رفت. حضور یاسمینا باهر و علی شادمان قابل توجه بود و خیلی زود هم من و هم آقای زارعی و هم بچه‌ها در نقش‌مان جا افتادیم، همدیگر را پذیرفتیم و به همین جهت بازتاب بیرونی خوبی هم دریافت کردیم.

شـــما بـارهـا در نقش‌های طنز ظاهر شده‌اید اما به گمانم این اولین بار است که در یک کمدی آپارتمانی و یک سریال هر شبی بازی می‌کنید!

یک بار در سریال «خانه ما» تقریبا چنین نقشی را برعهده داشتم و آقای رضا بابک نقش مقابل مرا بازی می‌کردند اما آن مجموعه کمدی نبود و این سریال از ابتدا قرار بود کمدی باشد. با این حال برای من خیلی سخت نبود چون جنس کمدی آقای الوند را می‌شناختم.

شما یک بار هم در سریال «ساخت ایران» بازی کرده‌اید که فیلمنامه‌اش را خشایار الوند نوشته است و چندی پیش از شبکه آی‌فیلم پخش شد.

بله همین‌طور است. با نوشته‌های آقای الوند راحت ارتباط برقرار می‌کنم و همدیگر را خوب می‌فهمیم. ایشان هم وقتی برای ما می‌نوشتند، جنس بازی مرا می‌شناختند. از نظر خودم این هماهنگی به اجرای خوبی منجر شده است. تنها نگرانی من این است که نتیجه کار بخصوص از نظر بصری به اندازه کافی خوب نشده باشد، زیرا تولید سریع و پخش هر شبی، هم آقای مقدم و هم دستیارشان را بسیار محدود کرده است. هر سه خیلی حرفه‌ای هستند و نگاه سینمایی دارند، اما این ضرب‌العجل‌ها برای پخش و زودتر تولید شدن سریال، محدودیت‌هایی به‌دنبال داشته و به گروه هم فشار زیادی وارد کرده است. فکر می‌کنم آقای مقدم هم دوست داشت فرصت بیشتری در اختیارش می‌گذاشتند تا بتواند ایده‌هایش را عملی کند و قصه را از زوایای مختلف به نمایش بگذارد.

ام البنین دیوسالار

رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها