نوآوری، یکی از مختصات هنر است و در هنر تولید برنامه‌ها برای تلویزیون در درجه اول، شناخت مخاطب و هدف از تولید برنامه را باید تعریف کرد. همچنین روان‌شناسی تاثیر، بسیار مهم است. گویندگان تلویزیون که در خط اول تماس با تماشاگران هستند، زیر ذره‌بین نگاه مخاطبان گوناگون قرار دارند. گویندگان، نماد و نشانه سلیقه یک ملت محسوب می‌شوند. گاه نوع لباس آنها از نگاه کارگردان هنری یا تهیه‌کننده مغفول واقع می‌شود.
کد خبر: ۹۷۸۷۳۷
الزامات گویندگی در رادیو و تلویزیون

در کلام و گویش (گویش رسمی مانند برنامه‌های خبر، برنامه‌های صمیمی و خودمانی) اشتباه‌های زیادی را شاهد هستیم. در برنامه خبر، از واژه فله یا فله‌ای استفاده کردن صحیح نیست! با کمال تعجب در برنامه هواشناسی خبر، مجری به سیاست آمریکا اشاره کرد که کار بسیار ناپسندی بود. حتی در برنامه‌های خودمانی و صمیمی هم نباید از واژگان لغو مانند خفن، گاف، رو کم‌کردن، بچه پررو، سوتی، سه سوت، از این داستان چی به من می‌ماسه؟!، کف‌کردن و ترش کردن استفاده کرد که براستی نابخشودنی است. فراموش نمی‌کنیم که سرتاپای تمام برنامه‌های تلویزیونی فرهنگساز است و اگر از شیوه تبلیغات مستقیم استفاده کنیم، تلویزیون به صحنه نصیحت و فرمایش‌ تبدیل می‌شود. همیشه نصیحت کردن را به هنرمندان واگذار کنید. برنامه‌سازی در تلویزیون، همانند راه رفتن روی لبه تیغ است. کلام همانند آبشار باید بر زبان مجری برنامه‌های تلویزیون جاری باشد. پدران و معلمان ما یادآور می‌شدند که برای ادای کلمه، یادتان نرود که گلو چهل پله دارد و این به آن معناست که واژگان دارای معنای بیرونی، میانی و درونی هستند. برایتان مثالی می‌آورم: سی و چند سال پیش، یک گوینده ناشی که گزارشگر تلویزیون بود و حتی لباس پوشیدن بلد نبود، به سراغ استاندار یکی از استان‌های کشور رفت و سوال خودش را با این عبارت آغاز کرد: «آقای استاندار، برای بهتر برگزار شدن انتخابات در حوزه این استان، شما چه تمهید یا تمهیداتی اندیشیده‌اید؟» حال آن که به جای واژه تمهید که دوپهلوست، باید می‌گفت تدبیر یا تدابیر. متاسفانه با گذشت چند دهه، گویندگان همچنان به جای واژه زیبا و ارزشمند تدبیر، از تمهید استفاده می‌کنند! گناهی نابخشودنی است اگر به جای واژه بخش، بگوییم آیتم، یا در عوض هنر مفهومی، بگوییم کانسپچوال آرت، اسنایپر و هزاران واژه نامانوس دیگر؛ که استفاده نابجا از واژگان غربی، یک گناه فرهنگی است. بدون تعصب و با تکیه بر واقعیت‌های تاریخی در ادبیات فارسی، واژگان عربی، وارد و بومی شده‌اند. همین‌طور واژگانی مانند تلفن، رادیو یا تلویزیون... و نمی‌توان آنها را از زبان فارسی اخراج کرد، همان‌گونه که کالسکه و سماور را نمی‌توانیم کنار بگذاریم. هنگامی‌که که هجوم واژگان عربی رخ داد، به همت ایرانیان واژگان عربی هم دچار دگردیسی شدند یا بهتر است بنویسم، بومی شدند و ایرانیان آنها را هضم کردند تا شاید دگرگون شوند، اما تا جایی که مقدور است، باید از واژگان فارسی استفاده کنیم؛ اگر نبود، عربی و اگر ناچار بودیم، فرانسه و سپس از انگلیسی می‌توانیم استفاده کنیم. اولین تحصیلکرده‌های ما و دانشجویان ایرانی در دوران امیرکبیر به فرانسه رفته بودند. واژگانی مانند گیشه، بلیت، اکران، همه و همه از آن دوران است. فرهنگستان زبان، واژه‌های زیبا و خوش آوا را به جامعه پیشنهاد کرد و چه زیبا جا افتادند؛ مانند: بیمارستان، زایشگاه، کودکستان، دانشگاه و ورزشگاه. اما درباره توطئه‌ای کثیف علیه فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی در روزگار مدیریت شادروان دکتر حسن حبیبی و لودگی آدم‌های نابخرد و این که معادل کش لقمه یا دراز آویز زینتی را به استادان فرهنگستان نسبت دادند، در مقوله‌ای جداگانه به این اتهام کثیف اشاره می‌کنم. پس تا آن زمان موضوع را مسکوت می‌گذارم و دراین فرصت اندک مطلب دیگری را یادآور می‌شوم: تا جایی که ممکن است، نگویید گاها، بعضا یا خواهشا که اگر این‌گونه سخن بگویید، به منزلت و جایگاه و شخصیت خودتان لطمه می‌زنید. بگویید گاه، گاهی، بعضی یا برخی. بگویید: خواهش می‌کنم یا خواهش می‌کنیم. در مقوله‌ای دیگر، یادمان باشد که عبارت: می‌تونم سوال کنم؟ می‌تونم کمک کنم؟ می‌تونم نگاه کنم؟ در گویش خودمانی صحیح است و نباید از ساختار من درآوردی استفاده کرد. افعال کمک کردن و نگاه کردن را برای تمام ضمایر صرف کنید تا منظور نظر من آشکار شود. حتی در برنامه‌های صمیمی و خودمانی نباید از ضمیر اول شخص مفرد استفاده کنیم. سعدی می‌گوید: تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد.

دکتر اکبر عالمی

دانشیار رشته سینما و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها