پاییز برخلاف استعاره‌های شاعرانه و حرف و حدیث‌هایی که همیشه پشت سرش در کتاب‌ها نوشته‌اند، فصل زیبای دور هم نشستن‌ و با هم بودن‌است. برگ‌ریزان که آغاز می‌شود، عمر روزها آرام‌آرام آب می‌رود و شب‌ها عجولانه از راه می‌رسند، هرچند فصل درس و مدرسه هم فرا می‌رسد و زحمت آموختن و در کلاس نشستن اما مغناطیس خانه، قوی‌تر از همیشه تک‌تک اعضا را جذب می‌کند و از هر گوشه شهر و روستا به زیر سقف خانه و بر سر سفره شام می‌نشاند.
کد خبر: ۹۴۷۹۶۸
خنکای پاییز با برنامه‌های گرم

شب‌های پاییز آنچنان مقدمات شب‌نشینی‌ و دورهمی را فراهم می‌کند که انگار همزمان با برگ درختان، فرصت گشت و گذار و گردش‌های بیرون از خانه هم یکی‌یکی از دست می‌رود و زیر پا قرار می‌گیرد. حالا چندسالی است که ساعت رسمی کشور با شب‌های پاییز همدست شده و فرصت بیشتری برای با هم بودن فراهم کرده است.

روزی روزگاری شب‌های بلند پاییز و زمستان به شب‌نشینی‌ سپری می‌شد و شنیدن قصه‌ها و افسانه‌هایی که مادربزرگ‌ها روایت می‌کردند؛ با آمدن رسانه‌ها، رادیو و بعد از آن تلویزیون‌ جای مادربزرگ‌ها را گرفتند. حالا دیگر سال‌های سال است که خود مادربزرگ‌ها همراه با نوه‌ها و دیگر اعضای خانواده مشتری قصه‌های رادیو و عمدتا تلویزیون شده‌اند و به جای گنبدکبود، به تماشای جعبه جادو می‌نشینند.

برای تلویزیون چه شانس و فرصتی بهتر از پاییز و فرصت حضور در مهمانی‌ها و دورهمی‌های خانوادگی؛ چه موهبتی ارزشمندتر از سهیم شدن لحظه‌های همدلی با میلیون‌ها مخاطب؟! بیراه نیست اگر تصور کنیم، شانس هر پاییز در خانه تلویزیون را می‌زند و به او فرصتی برای تجدید بیعت با مخاطبان می‌دهد.

خوشبختانه تلویزیون پاییز امسال قرار است سفره‌ای رنگین‌تر از همیشه برای تماشاگرانش پهن کند و پذیرایی شاهانه‌ای از آنها داشته باشد؛ قاصدک‌ها از پاییز پرسریال تلویزیون خبر داده‌اند و قصه‌های رنگ به رنگی که به همت هنرمندان در گوشه و کنار ایران برای شب‌های پیش‌رو ضبط و ثبت می‌شوند، اما شاید همین کافی نباشد؛ رسانه‌های مجازی و شبکه‌های اجتماعی در کمین همراهی‌ها و همدلی‌ها نشسته‌اند. مجال با هم بودن‌ها هر روز کمتر از دیروز می‌شود و تنهایی آدم‌های زیر یک سقف، بزرگ و بزرگ‌تر. انگار بازگرداندن اعضای خانواده بخصوص جوان‌ترها برای رسانه آنقدرها ساده‌ نیست؛ ترفندهایی هوشمندانه نیاز دارد و همدلی‌ و بی‌ریایی بی‌سابقه یا شاید دست پر و تدارک اساسی و سنگین.

بهانه همدلی و همراهی و شیوه‌های آن را کارشناسان و متخصصان علوم ارتباطی، اجتماعی، تربیتی، روان‌شناسی و جامعه‌شناسی کاربلد، می‌دانند و ابزارش در دست مدیران و برنامه‌سازان تلویزیونی است.

آنچه روشن و هویداست، اهمیت جلب مخاطب است و ضرورت آن، اما نکته اینجاست که مخاطب گریزپا شده و شاید همیشه بهانه‌هایی رنگین مثل پاییز در اختیار نباشد.

فصل‌ها که می‌آیند، حال و هوای تازه می‌آورند؛ حس شادمانی و سرخوشی، میل سفر و گشت و گذار یا حال و هوای دیدن، شنیدن و تماشا کردن. این پاییز هم مثل تمام پاییز‌هایی که گذشته و رفته است، با خودش حال و هوای شنیدن روایت‌ها و تماشای قصه‌ها را می‌آورد که اگر روایتی برای شنیدن و قصه‌ای برای تماشا نباشد، ممکن است تا پاییز‌های بعد و بعدی مجال بهتری حاصل نشود.

آذر مهاجر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها