فقط بازیگر نیست؛ پژوهشگر و محقق هم هست و این روزها در حال پژوهش درباره چهارشنبه‌ سوری است که می‌خواهد آن را بزودی منتشر کند.
کد خبر: ۹۳۰۳۵۹
مردم فرصتی برای یادگیری صبر ندارند / الان زندگی شده کار، کار و کار

باید پای صحبت‌‌های جواد انصافی بنشینی تا باور کنی که او محققی است که تلاش می‌کند زوایای پنهان زندگی اصیل ایرانی - اسلامی را به مردم نشان دهد.

این بازیگر که رشته اصلی‌اش سیاه‌بازی است و کتابی هم دراین باره منتشر کرده، آسیب جدی زندگی امروزی را عجله و شتاب می‌داند.با او درباره سبک زندگی هم صحبت شدیم.

از خودتان برایمان بگویید. در چه محله‌ و خانواده‌ای متولد و بزرگ شده‌اید؟

در منطقه شمیران بین سلطنت‌آباد و رستم‌آباد به دنیا آمدم و بزرگ شدم که سلطنت‌آباد، الان شده منطقه پاسداران.

یعنی بچه بالاشهر هستید؟

الان بالای شهر است اما در زمان ما این مناطق، روستا بود. البته منظور از سلطنت‌آباد این نیست که سلطان آنجا را آباد کرده بلکه نام خانمی است که در آن منطقه اسم و رسمی داشته و از آدم‌های بانفوذ بوده است. تمام دوران تحصیلم را در همین منطقه سپری کردم. مدرسه بهرام می‌رفتم که الان در میدان اختیاریه قرار گرفته است. در خانواده‌ای تقریبا مذهبی رشد کردم، پدرم مذهبی بود و ما همراه او به هیات‌های مذهبی می‌رفتیم. بعد از این‌که پدرم فوت کرد، زنجیرش به من رسید که در ایام عزاداری زنجیر می‌زنم. اعتقادات مذهبی‌ام سرجایش است اما فعالیت هنری و فرهنگی هم دارم.

والدین شما با ورودتان به دنیای هنر مخالفت کنند؟

برای من چنین شرایطی پیش نیامد اما با برادرم مخالفت کردند. در طول سال‌های تحصیل که فعالیت هنری هم انجام می‌دادم به خانواده‌ام ثابت کردم نگاه جدیدی به هنر دارم که پشتوانه آن علمی است، لوث نیست و ربطی به مطربی ندارد!‌ پدرو مادرم پذیرفتند که من می‌توانم وارد دنیای هنر شوم. در دوران مدرسه با تئاترهایی که اجرا کردم، نشان دادم، نگاه انسانی و اخلاقی در کارها می‌تواند پررنگ باشد و مورد توجه قرار گیرد.

آموزه‌های دینی چگونه باید به بچه‌ها منتقل شود تا آنها را در سایه امنیت قرار دهد؟

اگر نگاهی واقعی به مذهب داشته باشیم در آن به وضوح پیام‌هایی را پیدا می‌کنیم که انسانیت،‌اخلاق، کمک به همنوع و ... را آموزش می‌دهد و همه اینها به ما می‌آموزد که پاک باشیم و با همین نگاه پاک به مردم و جامعه نگاه کنیم و از همه چیز سیرچشم باشیم، یعنی به اموال دیگران نگاه متجاوزانه نداشته باشیم و به حق خود راضی باشیم، چون بنا به تلاشی که انجام می‌دهیم به ما روزی می‌رسد.

یعنی مذهب به ما کمک می‌‌کند که با اخلاق زندگی کنیم؟

بله. اگر اصول مذهبی و دینی به شکل درست به ما منتقل شود، حتما در زندگی‌مان تاثیرگذار است.یادم می‌آید وقتی بچه بودیم، روحانی مسجد می‌گفت پای صحبت آدم‌های بی‌سواد ننشیند، چون نمی‌توانند مفاهیم را درست به شما منتقل کنند. آدم‌هایی که سواد و آگاهی کافی نداشته باشند، مسائل را ناقص و اشتباه تفسیر می‌کنند و اینجاست که مشکل به وجود می‌آید. اگر اصول و فروع دینی بدرستی تفسیر شود از نظر علمی هم جامعیت پیدا می‌کند. پدر و مادرم به من اجازه می‌دادند درباره هنر و دین مطالعه کنم و صاحب دیدگاه شوم و این موضوع در زندگی و حرفه‌ام خیلی کمکم کرد. بزرگان ادب و دین همیشه به ما توصیه می‌کنند که آگاهی و دانش خود را راجع به همه چیز افزایش بدهیم تا بتوانیم بهتر و موفق‌تر زندگی کنیم. آنها مدام به ما یادآوری می‌کنند که به دنبال علم و صبر باشیم و آهسته و پیوسته حرکت کنیم.

نسل شما درباره هنر و زندگی این‌گونه فکر می‌کنند اما هر چه جلوتر می‌آییم،می‌بینیم نسل‌های بعد دچار عجله‌ای شده‌اند که دوست دارند خیلی زود به همه چیز برسند. به نظرتان چرا چنین اتفاقی افتاده است؟

به دو دلیل. اول این‌که مدیران و مسئولان هم در بیشتر کارها عجله دارند و برنامه‌ریزی بلندمدت نمی‌کنند. آنها دوست دارند خیلی سریع به نتیجه برسند. این دیدگاه هم به مردم منتقل می‌شود و هم به بدنه جامعه می‌رسد و همه را دچار عجله و شتاب می‌کند.

دوم این که متاسفانه در کشور ما فناوری و علم باعث شتاب‌زدگی در زندگی و حتی نوع تفکر مردم شده است. قدیم‌ها ما با خودرو و اتوبوس مثلا تا تبریز می‌رفتیم و ساعت‌ها طول می‌کشید تا به مقصد برسیم. همین مسیر و حرکت باعث می‌شد تا صبر را در عمل بیاموزیم اما الان با هواپیما یک ساعته از تهران به تبریز می‌رویم و دیگر فرصتی برای یادگیری صبر نمی‌‌ماند.

اما جلوی پیشرفت را که نمی‌توان گرفت؟

نمی‌توان مانع پیشرفت فناوری شد اما این شتاب همه زندگی ما را دگرگون کرده است. نگاه ما به همه چیز سریع شده و روی رفتار تک‌تک ما تاثیر گذاشته است طوری که همه در حال دویدن هستند! قبلا مردم در خیابان نمی‌دویدند اما الان همه عجله دارند چه پیاده باشند و چه سواره! انگار اگر آهسته حرکت کنند، دچار ضرر می‌شوند. غذاها سریع و آماده شده و مردم حتی هنگام غذا خوردن هم عجله دارند. در صورتی ‌که آداب غذا خوردن ما ایرانی‌ها خیلی اصیل و بر اساس فکر و تجربه بود و مثلا باید یک ساعت طول می‌کشید. اما الان مردم در ساندویچی‌ها به زور نوشابه، غذا را قورت می‌دهند تا زودتر تمام شود. این شتاب روی روحیه و رفتار آدم‌ها تاثیر خیلی بدی می‌گذارد.

این سبک زندگی روی احساسات ما هم تاثیر گذاشته؛ روی غم و شادی. یکی از آسیب‌هایی که جامعه ما را تهدید می‌کند، این است که مردم دیگر نمی‌توانند عمیقا شاد باشند، به‌نظر شما که تئاتر شادی‌آور تدریس می‌کنید، چرا دچار این بحران و آسیب شده‌ایم؟

مشکلات اجتماعی و اقتصادی آنقدر زیاد شده که دیگر فرصت شادی نمانده است.قدیم‌ترها مرد سر کار می‌رفت و پول در می‌آورد و زن در خانه می‌ماند و کارهای خانه را انجام می‌داد و محیطی را برای همسرش فراهم می‌کرد که وقتی به خانه برمی‌گردد، بتواند انرژی خود را بازیابی کند و فردا با اعصاب راحت‌تری به سر کار برود اما الان دیگر تقسیم کاری وجود ندارد، زن و مرد هر دو برای تامین مخارج زندگی بیرون از خانه کار می‌کنند، هر دو با اعصاب خرد به خانه می‌آیند و با یکدیگر می‌جنگند و فردا باز به سرکار می‌روند و ... توقعات جور دیگری شده است.زن و شوهرها و اعضای خانواده‌‌ فرصت ندارند با هم حتی حرف بزنند، چه برسد به این که بخواهند مشکلات خود را بیان و آنها را حل کنند.دورهم جمع شدن‌ها کم شده. مردم قبلا دور هم جمع می‌شدند، می‌گفتند و می‌خندیدند و این یعنی شادی. 24 ساعت به هشت ساعت خواب، هشت ساعت کار و هشت ساعت تفریح تقسیم شده بود اما الان شده کار، کار و کار و ... این روش زندگی، بیشتر مردم را نابود کرده است.عجله باعث شده تا نگاهمان به زندگی منفی شود و نیمه خالی لیوان را می‌بینیم، چون فکر می‌کنیم دیر شده است.در صورتی که باید نگاهمان کاملا مثبت باشد. باید به جای نفرین دعا کنیم. به جای عجله صبر داشته باشیم. باید بیشتر کتاب بخوانیم، بیشتر مطالعه کنیم و با تعمق بیشتری به مسائل بنگریم تا عمق زندگی را بیشتر درک کنیم. معتقدم باید به زندگی اصیل خودمان برگردیم که به همه چیز نگاه مثبت داشتیم، حتی پشت خانه تکانی شب عید، کلی فلسفه خوب زندگی وجود دارد. گرد و غبار را از همه چیز بگیریم، خانه را از نو بچینیم تا روحمان تازه شود. فرهنگ غنی ایران آنقدر خوب است که می‌تواند زندگی‌ ما را زیبا کند.

طاهره آشیانی - جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها