پلانکتون‌هایی که حرکت می‌کنند، شخصیت دارند، تغییر می‌کنند و حتی حرف می‌زنند و ماجرا خلق می‌کنند، ایده اولیه مجموعه انیمیشنی به نام «ماجراهای پلانکی» را شکل داده‌اند.
کد خبر: ۹۱۶۱۷۹
پلانکی؛ ایده خوب و اجرای بد

این انیمیشن به کارگردانی اهورا شهبازی و نویسندگی شیوا حاجیانی و مهدی مداحی‌گیوی ماجراهای یک پلانکتون باهوش و دانا را در اعماق دریا روایت می‌کند. این بستر ویژه که با شناخته‌ها و ناشناخته‌هایش به عنوان جهانی از رازها و زیبایی‌ها دستمایه ساخت ماجراهای پلانکی قرار گرفته بجز این که برای داستان‌سازی و خیال‌پردازی به غایت گشاده‌دستی می‌کند به لحاظ بصری نیز طراحان و سازندگان انیمیشن را در مضیقه قرار نمی‌دهد. از این منظر انتخاب فضای زیر دریا به‌عنوان بستر رویدادها و ماجراهای پلانکی که با ایده اولیه مانی وطن‌دوست اتفاق افتاده، طرحی هوشمندانه است هرچند که پیش از آن باب اسفنجی به عنوان یک نمونه موفق با ایده‌ای مشابه ساخته و ماجراهایش در اعماق آب روایت شده است.

مجموعه انیمیشنی ماجراهای پلانکی بر ایده‌ای جذاب استوار است، با این حال امکاناتی که همین ایده اولیه در اختیار سازندگان اثر قرار می‌دهد، به‌لحاظ داستان‌پردازی و بیشتر از آن از منظر بصری چندان موفق نیست. خوشبختانه قصه‌ها و روایت‌های این انیمیشن سالم و استاندارد است، اما نکته اینجاست که سازندگان اثر به قدر کفایت از امکاناتی که یک زیستگاه دریایی به‌عنوان جهانی کمتر شناخته شده در اختیار قرار می‌دهد، بهره نبرده‌اند و این کم مایه بودن بیشتر در ساختار بصری اثر مشهود است؛ اگر چه در طراحی فضا از اشکال متفاوت و رنگ‌های بسیار متنوع استفاده شده و فضای بصری تازه‌ای پدید آمده، اما این فضا دست‌کم برای مخاطب کودک کارآمد نیست. فضای بصری انیمیشن ماجراهای پلانکی متاثر از نقاشی‌های خوان میرو و البته بدون توجه به تناقض موجود بین ویژگی‌های آثار میرو و کارکردهای یک مجموعه انیمیشنی کودکانه، طراحی شده است؛ به عبارت دیگر مخاطب کودک باید براحتی مختصات فضایی که شخصیت‌ها در آن حضور دارند و ابعاد آن را درک و تجسم کند در حالی که نقاشی‌های میرو به عنوان یک هنرمند اکسپرسیونیست تداعی‌گر لکه‌های رنگی، فضایی کم‌عمق و ابهام بصری است. این ویژگی‌ها اگرچه بخشی از ماهیت اکسپرسیونیسم را شکل داده‌ است، لزوما برای یک مجموعه انیمیشنی که با هدف سرگرم کردن و آموزش مخاطب کودک ساخته می‌شود، مناسب نیست.

الهام از آثار میرو، در ماجرای پلانکی تصاویری تازه و بدیع ایجاد کرده، اما این تصاویر به اندازه کافی گویا نیست؛ شخصیت‌ها بخشی از پس زمینه یا در آن گم شده‌اند و عمق و ابعاد فضا به کمک تکنیک‌های بصری به تماشاگر القا نمی‌شود.

اشکال نامتعارف در نقاشی‌های خوان میرو، می‌توانست در این انیمیشن هویت پیدا کند و در شمایل یک پلانکتون یا هر موجود دریایی دیگری نمود داشته باشد، در عین حال این امکان وجود داشت که با ایجاد سایه روشن، فلو یا فوکوس کردن سوژه‌ها و ارائه زوایای مختلف از یک نما که حرکت دوربین را تداعی می‌کند، این انیمیشن را به‌لحاظ بصری گویا‌تر و ملموس‌تر کرد.

لایه‌بندی، انیمیت و القای حجم در این انیمیشن که بسادگی با تکنیک‌های طراحی و نرم‌افزارهای موجود در کشور قابل اجراست، می‌توانست از ماجراهای پلانکی یک اثر بسیار موفق بسازد.

آذر مهاجر‌

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها