به بهانه پایان پخش «کیمیا»

تجربه بزرگ تلویزیون

مجموعه 110 قسمتی «کیمیا» به کارگردانی جواد افشار نخستین تجربه طولانی تلویزیون در تولید سریال‌های چند فصلی است. این سریال که در سه فصل پیش از انقلاب، آغاز جنگ تحمیلی و دوران معاصر تولید شده از چند وجه قابل بررسی و تامل است؛ فیلمنامه، کارگردانی، بازیگری، کیفیت تولید و جذب مخاطب که در این نوشته به آن پرداخته می‌شود.
کد خبر: ۸۸۱۱۶۵
تجربه بزرگ تلویزیون

به گزارش جام جم سیما،فیلمنامه: مسلما نگارش یک فیلمنامه 110 قسمتی با گستره زمانی حدودا 35 سال احتیاج به تحقیق و مکث فراوان روی جزئیات دارد.

مسعود بهبهانی‌نیا که سابقه نگارش آثاری همچون سریال «نرگس» و «خاک سرخ» را دارد، در این مجموعه شخصیت‌ها و قصه‌های اصلی و فرعی فراوانی خلق می‌کند که اتفاقا مخاطب را همچون دو اثر گفته شده جذب می‌کند.

نکته اینجاست که نویسنده قصه را از یک بحران (درگیری کیمیا با یک آمریکایی) آن هم در کشاکش انقلاب شروع می‌کند و به عبارتی از نقطه‌ای ساکن آغاز نمی‌شود و از همان ابتدا مخاطب متوجه می‌شود با قصه‌ای پر افت و خیز سر و کار دارد.

این شروع توفانی برای یک مجموعه 110 قسمتی در حقیقت حرکت ریسکی است که البته نویسنده باتجربه بخوبی از عهده آن برمی‌آید.

در حقیقت فیلمنامه کیمیا براساس یک درام دوران طراحی شده است. به عبارتی قصه اصلی بهانه‌ای است برای بررسی یک دوران تاریخی خاص از تاریخ معاصر که دو مقطع انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی را شامل می‌شود.

در میان سه فصل قصه به نظر فصل دوم دارای جذابیت‌های داستانی فراوانی است و این نکته البته به کاشت‌های درست و مناسب در فصل اول بازمی‌گردد که با ازدواج آرش و کیمیا به اوج خود می‌رسد.

نکته اساسی این فصل اتفاقا به همین ازدواج غیرمنتظره بازمی‌گردد، زیرا آرش و کیمیا دو شخصیتی هستند که کنش‌ها و رفتارهایشان باعث ایجاد این درام طولانی می‌شود.

این ازدواج در حقیقت آغازی است برای شروع قصه تفاوت‌ها و تضاد‌ها در سال‌های آغازین انقلاب و پس از این موضوع و آغاز جنگ تحمیلی این دو شخصیت هر کدام در سویی از قصه می‌ایستند.

یکی دیگر از ویژگی‌های فیلمنامه سریال کیمیا داستان‌های فرعی آن است که هر کدام بدرستی با قصه اصلی پیوند می‌خورد و باعث می‌شود در ریتم کلی قصه خللی وارد نشود.

این قصه‌های کوچک همگی سرانجامشان به کیمیا و زندگی او بازمی‌گردد که البته نکته درستی است.

فیلمنامه این مجموعه نشان داد برخلاف سریال‌های شبکه‌های ماهواره‌ای که اساسا فاقد قصه پویا هستند و صرفا بر روابط سطحی آدم‌ها بنا شده، می‌توان به سراغ موضوعات قابل درک برای مخاطب ایرانی بر اساس فرهنگ دینی و ملی برای تعداد طولانی حرکت کرد و از این جهت کیمیا تجربه بسیار ارزشمندی در حوزه فیلمنامه‌نویسی و متن است.

کارگردانی: اصولا کارگردانی سه فصل و بیش از 100 قسمت از یک سریال احتیاج به یک تمرکز و حفظ تداوم بصری و ریتم دارد.

در قسمت عمده‌ای از این مجموعه و بخصوص فصل‌های اول و دوم این نکات بدرستی رعایت شده است، اما اوج کار جواد افشار فصل دوم و صحنه‌های نبرد و دفاع از خرمشهر است که دارای میزانسن‌های حرفه‌ای و در برخی صحنه‌ها همچون اسیر شدن کیوان یا نبرد روی پل خرمشهر مخاطب را احساساتی می‌کند.

این نکته در رهبری بازیگران و تداوم حرکتی آنان هم به چشم می‌خورد. این تداوم لازمه مجموعه‌های طولانی است و اندک تغییری می‌تواند باعث واکنش منفی بیننده شود.

کیمیا اصولا کارگردانی یکدستی دارد و توانسته این یکدستی را حفظ کند و البته جواد افشار نشان داده در طراحی صحنه‌های جنگی و اصولا روایت دفاع مقدس حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.

بازیگری: کیمیا شاید یکی از مجموعه‌هایی است که توانسته نام‌های بزرگی در حوزه سینما و تلویزیون را در کنار هم قرار دهد.

حسن پورشیرازی، رضا کیانیان، آزیتا حاجیان، نیکی کریمی، مهدی سلطانی و محمدرضا شریفی‌نیا نسلی از بازیگرانی هستند که بدون شک در کنار جوانانی مانند مهراوه شریفی‌نیا، مهدی پاکدل و پوریا پورسرخ و... توانسته‌اند یکی از پر و پیمان‌ترین فهرست‌های بازیگر را در یک سریال شکل دهند.

بدون شک این بازیگران حرفه‌ای هر کدام دارای ویژگی‌هایی هستند که در این سریال به شکل درستی بروز کرده است.

به عنوان مثال، رضا کیانیان در نقش مشفق یکی از بهترین نقش‌های این سال‌های تلویزیون را خلق می‌کند که در برخی قسمت‌ها بیننده از این میزان بدی او به حیرت می‌افتد و بی شک این نکته به بازی استادی همچون کیانیان بازمی‌گردد.

در میان سه نقش اصلی، پورسرخ بخوبی از پس ایفای نقشش برآمده، اما یک نکته در بازی مهراوه شریفی‌نیا وجود دارد که شاید بیش از آن که به او برگردد به نقش مقابل او در بسیاری از صحنه‌ها بازمی‌گردد.

در تمام سکانس‌هایی که او با مادرش همبازی است، رابطه واقعی مادر و فرزندی بشدت مشهود است و این نکته در بازی در سایر سکانس‌ها به چشم نمی‌خورد، البته به نظر ستاره دو فصل اول این مجموعه علی شادمان در نقش کیوان است که بازیگری را با فیلم میم مثل مادر مرحوم ملاقلی‌پور شروع کرد و خوشبختانه به شکل آهسته و پیوسته در سینما و تلویزیون فعالیت می‌کند.

بی‌تردید کیمیا از ظرفیت‌های بازیگرانش بخوبی استفاده می‌کند و این مساله نقطه قوت مهمی برای این مجموعه است.

کیفیت تولید: تمام حاشیه‌های زمان پخش در مورد طراحی صحنه، لباس و گریم فصل سوم ناشی از یک نکته است؛ این که این اولین تجربه تلویزیون مسلما آغازی است بر یک راه طولانی و مسلما هر آغازی نکاتی با خود همراه خواهد داشت.

این مجموعه یکی از منظم‌ترین آثاری است که همیشه بموقع به پخش رسیده و تقریبا به غیر از ایام خاص دارای مناسبت، همواره بموقع روی آنتن رفته است.

این نظم و وقت‌شناسی تیم تولید و کارگردان مسلما در برخی سکانس‌ها ابهاماتی را به وجود آورده که البته بر کلیت کار تاثیر چندانی نداشته است، اما حاصل این سریال حداقل در درازمدت تربیت نیروهای متخصصی است که برای تولید در شرایط سخت و زمان طولانی تربیت می‌شوند.

نکته‌ای که سال‌هاست تلویزیون از کمبود آن رنج می‌برد و این سریال گام مهمی در این راه است. یکی دیگر از نکاتی که می‌توان به آن توجه کرد ساخت شهرک مناسب آثار دوران انقلاب اسلامی و دهه 60 است تا مانند شهرک غزالی و دفاع مقدس بتوان برای آثاری همچون کیمیا از آن استفاده کرد.

جذب مخاطب: ضرب المثلی هست که می‌گوید هیچ‌کس به قطار ایستاده سنگ نمی‌زند. در مورد سریال کیمیا هم باید گفت با وجود همه نکات مثبت و منفی، این اثر مخاطب فراوانی داشته و دیده شده است.

این حجم واکنش‌ها در فضای مجازی و نقد‌های موافق و مخالف نشان می‌دهد این سریال توانسته طیف وسیعی از مخاطبان و کارشناسان را با خود درگیر کند و این دقیقا هدف نهایی این مجموعه بوده است.

مسلما سریالی که برای پخش در شش روز از یک هفته و چند ماه از سال به شکل متوالی طراحی شده باید دارای فاکتور‌های جذب مخاطب باشد که کیمیا از این نکته سود می‌برد و البته‌ای کاش پخش این اثر مانند دیگر آثار و به دلیل تعطیلات آخر هفته‌ها صرفا از شنبه تا چهارشنبه اتفاق می‌افتاد، اما به هر روی این مجموعه طبق نظرسنجی‌های سازمان پرمخاطب‌ترین برنامه تلویزیون در پاییز و زمستان بوده است.

ساخت سریال‌های طولانی براساس درام‌های خانوادگی در بستری تاریخی یکی از روش‌هایی است که در جهان و در تلویزیون‌های مهم اتفاق می‌افتد و البته این حرکت اگر چه کمی با تاخیر، اما به شکل درستی در ایران هم در حال اتفاق است.

مسلما سریال‌هایی مانند کیمیا می‌تواند جهت نگاه مخاطب ایرانی را در شبکه‌های داخلی نگه دارد و به جای داستان‌های ضعیف و روابط غلط سریال‌های ماهواره‌ای، راوی زندگی واقعی مردم کشورمان باشد.

سال‌های دفاع مقدس و پیروزی انقلاب اسلامی معدن بزرگی از داستان و حوادث جذاب و در عین حال انسان‌ساز است که می‌تواند دستمایه آثار تلویزیونی قرار گیرد. اتفاقی که به درستی مبنای اولین قصه چند فصلی تلویزیون قرار گرفته است.

کیمیا اثری شریف و جذاب است که حدودا پنج‌ماه توانست مخاطبان ثابتی را برای خود داشته باشد. مخاطبانی که قصه‌ای دیدند از مردانگی و شرف مردان و زنانی که خاک این کشور تا همیشه مدیون بزرگی و غیرتشان است.

ضمیمه قاب کوچک

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها