گفت‌وگو با بازیگر سریال «زیر لب بشمار»

انگیزه امیرحسین صدیق از پذیرفتن نقش روحانی

در مقایسه با تعداد سال‌هایی که از انقلاب اسلامی ایران گذشته، آثار نمایشی قابل توجهی برای کودکان و بخصوص نوجوانان ساخته نشده است و کمتر فیلم یا سریالی بوده که همه توقعات این گروه سنی را برآورده کند و ضمن ایجاد سرگرمی، نظر این گروه سنی را به انقلاب جلب کند.
کد خبر: ۷۷۰۸۸۱
«زیر لب بشمار» روایتی شاداب از انقلاب

در میان همین تعداد معدود، سریال «زیرلب بشمار» به نویسندگی و کارگردانی بهمن شهروان یکی از بهترین‌هاست؛ سریالی که در ایام دهه فجر از شبکه دو به نمایش در آمد و توانست تصویری واقعی و سرگرم‌کننده از تلاش چند نوجوان برای درک مفهوم انقلاب به نمایش بگذارد. «زیر لب بشمار» را کارگردانی جوان و خوش ذوق ساخته که البته از همراهی و حمایت پروین شمشکی به عنوان یک تهیه‌کننده باسابقه و متخصص در حوزه کودک و نوجوان برخوردار بوده است. شوق و انگیزه کارگردان جوان به همراه تجربه و پختگی یک تهیه‌کننده کاربلد دست به دست هم داده تا زیر لب بشمار اثری با طراوت و عمیق از کار در بیاید.

سریال زیر لب بشمار به انقلاب می‌پردازد که مفهومی عمیق و سنگین است و برای مخاطب نوجوان ساخته می‌شود که خواهان نشاط و پویایی است. شاید جمع این اضداد در یک اثر نمایشی کار ساده‌ای نباشد اما خوشبختانه تماشای چند صحنه یا حتی تیتراژ که نوعی بازی با پرسپکتیو است، کافیست که این هر دو در سریال دیده شود و نگاه جستجوگر و خلاق کارگردان را آشکار کند.

شادابی و طراوت این سریال فقط به شخصیت‌های اصلی آن که پنج پسر بازیگوش و پرانرژی هستند، مرتبط نیست. چیدمان صحنه‌ها، شیوه نمابندی، داستان‌پردازی، طراحی شخصیت‌ها و نوع بازی بازیگران دست به دست هم داده‌اند تا زیر لب بشمار از افتادن به ورطه شعارزدگی نجات یافته و اثری دیدنی و پذیرفتنی باشد.

ماجرای سریال از این قرار است که پنج همشاگردی که هم محله‌ای هم هستند، قصد دارند برای مسابقه دهه فجر یک کار متفاوت انجام بدهند. آنها به ایده ساختن فیلم می‌رسند و مربی پرورشی مدرسه که روحانی جوانی به نام حاج‌آقا حائری است کمک می‌کند تا مسیر درست را پیدا کنند. این پسربچه‌ها با همسن و سالان خود در دنیای واقعی تفاوتی ندارند، به همان اندازه بلندپرواز، خام ولی پرانرژی و جستجوگر هستند. آنها همچنان که قصد انجام یک کار بزرگ دارند و می‌خواهند فیلم بسازند، دست گل هم به آب می‌دهند و اشتباه می‌کنند.

کارگردان در ساختار تکنیکی سریال به همه این موارد توجه کرده و بازیگوشی‌های بصری کم ندارد. حتی آدم‌های فرعی این قصه هم به شیوه کاملا برنامه‌ریزی شده معرفی می‌شوند و به نمایش در می‌آیند. اطرافیان این بچه‌ها به دو دسته تقسیم می‌شوند، آدم‌هایی که باید بر اساس منطق داستانی وجود داشته باشند اما کارکردی در قصه ندارند و کسانی که بچه‌ها را یاری می‌دهند و در پیشبرد قصه سهم دارند.

شخصیت‌های دسته اول که شامل پدر، مادر و دیگر اعضای خانواده هستند، وضوح چندانی در سریال ندارند و حتی تصویر کامل و دقیقی از آنها به نمایش در نمی‌آید. دسته دوم که حاج آقا حائری، معاون او، آقای صمدپور و حاج خانوم از آن جمله هستند حضوری جدی دارند و اجرای این نقش‌ها به بازیگرانی سپرده شده که برای مخاطب آشنا هستند.

حاج‌آقا حائری با بازی امیرحسین صدیق و معاونش با بازی امیررضا میرآقا از جمله شخصیت‌های موثر سریال هستند که بخوبی هم اجرا شده‌اند. امیرحسین صدیق در کسوت یک روحانی، تصویری واقعی از حاج‌آقا حائری ارائه کرده است؛ رفتار و گفتارش نه کلیشه‌ای و کسالت‌بار است و نه بیش از اندازه ساختارشکن و متفاوت. او تصویر یک روحانی جوان، آشنا به رایانه و فناوری، مهربان و صمیمی اما جدی و مدیر را به نمایش گذاشته و با لهجه نیشابوری به این روحانی جوان هویت ویژه‌ای بخشیده است. بازیگران کودک و نوجوان هم در این سریال سنگ تمام گذاشته‌اند؛ علاوه بر شخصیت‌پردازی‌های خوب که به این بازیگران در ارائه یک تصویر واقعی از نوجوان‌های قصه کمک می‌کرد، راحتی و آرامش مقابل دوربین چه هنگام ادای جدی‌ترین دیالوگ‌ها چه هنگام شیطنت و بازیگوشی، تصویری باورپذیر ارائه می‌دهد که به همذات‌پنداری مخاطب بسیار کمک می‌کند.

زیر لب بشمار اثری است که از همه امکاناتش بجا و بموقع استفاده می‌کند؛ لحظه‌های کمدی این سریال مانند زندگی واقعی، گاهی در میانه ماجراهای تلخ و گاهی در کنار اتفاقات شیرین جای گرفته‌اند، حرف‌ها و اتفاق‌های جدی هر لحظه و از همه جای قصه سر بر نمی‌آورند که مخاطب را دلزده و آزرده کنند، شعارها و پیام‌ها در کنار واقعیت‌های جاری و ساری به متن زندگی و بازیگوشی‌های کودکانه پیوند خورده‌اند و همه اینها دست به دست هم داده که سریال «زیر لب بشمار» یک اثر شاداب و دوست داشتنی باشد.

بهمن شهروان در نویسندگی و کارگردانی این سریال به ارائه یک اثر جستجوگر توجه داشته و کوشیده عوالم، احساسات و روحیات نوجوانان را مد نظر داشته باشد. او در عین حال برای ارائه جذابیت‌های بصری و تکنیکی هم طراحی داشته و هر جا لازم بوده از نماهای بازگشت به گذشته، خیالپردازی و تکنیک‌های تصویری و تدوین بهره جسته تا روایتی شاداب از انقلاب اسلامی ایران به نمایش بگذارد.

آذر مهاجر / گروه رادیو و تلویزیون

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها