با حمید ابراهیمی‌بازیگر باسابقه تلویزیون و تئاتر

سرم برای نقش‌های چند لایه درد می‌کند

گفت‌وگو با حمید ابراهیمی، بازیگر سریال «سال‌های ابری»

نقش‌های منفی را خاکستری بازی می‌کنم

حمید ابراهیمی را این روزها در سریال تلویزیونی «سال‌های ابری» در نقش سرگرد مصلح می‌بینیم؛ پلیسی که خیلی دقیق است و به جزئیات توجه ویژه‌ای دارد. او حتی حاضر نیست از یک لحظه غفلت کند و خیابان به خیابان و کوچه به کوچه به دنبال فردی به نام جاسم (علیرضا اوسیوند) است که همیشه دردسرهای زیادی را به وجود می‌آورد.
کد خبر: ۷۶۰۴۵۸
نقش‌های منفی را خاکستری بازی می‌کنم

سرگرد مصلح بسیار جدی است و با کسی شوخی ندارد. او مدام به دستیارش تذکر می‌دهد که پلیس نباید نسبت به مظنون پرونده بی‌توجه بوده و باید هر لحظه مراقب باشد. بازی ابراهیمی به نوعی باعث شده‌ مخاطب در این سریال با یک پلیس متفاوت روبه‌رو باشد که ویژ‌گی‌های خاصی در ‌دنبال‌کردن مظنونین دارد و همین اجرا او را برای مخاطبان باورپذیر کرده است.‌ ابراهیمی بیش از این که بازیگر سینما و تلویزیون باشد، بازیگر تئاتر است. چهار نمایشنامه با نام‌های آوای باد، سیاریحون، پندار زنده گفتار مرده و ته خط از او به چاپ رسیده است. حمید ابراهیمی با بازی در سریال «صاحبدلان» به مردم معرفی شد و بعد از آن در مجموعه‌های متعددی از جمله مثل هیچ‌کس، گاوصندوق، تا صبح، فرات، یه تیکه زمین و هوش سیاه 2‌ ‌ نقش‌آفرینی کرد. با او درباره سریال سال‌های ابری به گفت‌وگو نشستیم.

ویژگی‌های رفتاری و شخصیتی سرگرد مصلح متفاوت‌ از پلیس‌هایی است که مخاطبان در آثار نمایشی تلویزیون او را دیده‌اند. او به جزئیات توجه دارد. این جزئیات نتیجه تجربیات خودتان در عرصه بازیگری است یا از ابتدا در فیلمنامه بود؟

من همیشه تلاش کرده‌ام مخاطب شاهد تفاوت‌ها در جنس شخصیت‌هایی که بازی می‌کنم، باشد. به همین دلیل به دنبال نقش‌هایی هستم که جای کار داشته باشد. از ایفای نقش‌های یکنواخت و تخت لذت نمی‌برم، به همین دلیل آنها را نمی‌پذیرم.

آنچه برایم اهمیت دارد این است که بتوانم نقشم را بدرستی ایفا کنم تا مخاطب از دیدن آن لذت ببرد. به همین دلیل علاقه‌مند هستم نقش‌هایی را بازی کنم که پیچیدگی‌ داشته باشد. تا به امروز هم مخاطب در آثار نمایشی مختلف، پلیس‌های زیادی دیده است. البته من قضاوتی درباره آن نقش‌ها نمی‌کنم که چقدر خوب بود‌ یا بد، اما من تلاش کردم سرگرد مصلح را برای مردم واقعی کنم.

دوست داشتم وقتی بیننده سرگرد را می‌بیند، متوجه شود که شخصیت او خیلی دور از افراد جامعه نیست و با خودش بگوید‌ شخصیت او را در کوچه و محله دیده‌ و برایش قابل لمس است. درباره این‌که چقدر از ویژگی‌های سرگرد مصلح نتیجه تجربیات و سوابق کاری خودم است و چقدر در فیلمنامه به او پرداخت شده بود، باید بگویم در کدام فیلمنامه ایرانی نویسنده تا این اندازه ‌به جزئیات می‌پردازد؟

شکل‌گیری این جزئیات نتیجه سال‌ها تئاتر کار کردن است. در فیلمنامه سال‌های ابری نوشته شده بود ‌ سرگرد مصلح یک فرد جدی‌ و نسبت به دستیارش هم سختگیر است. سعی کردم با توجه به برداشت‌هایی که از قصه و شخصیت او داشتم، ویژگی‌های متفاوتی را در او قرار بدهم تا برای مخاطب جذاب باشد.

یکی از ویژگی‌های جذاب سرگرد مصلح، نصب نقشه‌ای در دیوار خانه‌اش است و این‌که عکس متهمان را روی آن نصب کرده و قدم به قدم پیشرفت‌هایش را می‌نویسد. این ویژگی را در پلیس‌های ایرانی ندیده بودیم. آیا ما به ازایی برای این شخصیت داشتید که برای بازی از او الهام بگیرید؟

به هر حال ما در سینمای آمریکا و اروپا خیلی از پلیس‌ها را این گونه دیده‌ایم که چنین طراحی‌هایی برای مظنونین و متهمان پرونده دارند. البته نمی‌دانم که پلیس‌های ایران هم در خانه‌شان چنین طراحی دارند یا نه؟ اما ما به عنوان بازیگر موظف هستیم نقش را برای مخاطب باورپذیر کنیم.

سرگرد مصلح هم انگیزه‌های زیادی درباره دستگیری جاسم دارد که به سال‌ها قبل برمی‌گردد. شخصا برای ایفای شخصیت سرگرد ما به ازایی نداشتم و ندیده بودم، اما سعی کردم با اندوخته‌هایم نقش را برای مخاطب جذاب به تصویر بکشم.

با توجه به همزمانی نگارش، تولید و پخش، در آوردن این جزئیات برایتان دشوار نبود؟

اگر قرار باشد بازیگر راحت جلوی دوربین قرار بگیرد و نقش‌اش را خیلی هم ساده بازی کند که دیگر بازیگر نمی‌شد. من همیشه در تدریس به هنرجویانم تاکید می‌کنم که به جزئیات دقت کنند، چون معتقدم بازیگری یعنی استحاله در جزئیات و من عاشق در آوردن این جزئیات هستم، چرا که همین مساله به شخصیتی که قرار است بازی کنیم رنگ و لعاب می‌دهد و آن را از حالت تک‌بعدی خارج می‌کند.

اتفاقا دوست و همکار عزیزم داریوش ارجمند هم همیشه به این مساله تاکید دارد و می‌گوید که بازیگری یعنی استحاله در لحظات. اگر ما در لحظات غرق نشویم که نمی‌توانیم نقش‌مان را خوب اجرا کنیم. ضمن این‌که بازیگر فقط مشکلات همزمانی نگارش فیلمنامه، تولید و پخش را ندارد. گاهی بازیگر ماه‌هاست که مشغول بازی در یک اثر نمایشی است، حتی کارش هم پخش می‌شود، اما دستمزدش را دریافت نکرده و با وجود این هنوز کارش را انجام می‌دهد. متاسفانه مشکلاتی که ما در طول کار داریم، کم نیست.

این شرایط سخت را در سریال سال‌های ابری هم داشتید؟

بله، از روز اول این سختی‌ها وجود داشت.

ما تا به امروز چیزی از زندگی شخصی سرگرد مصلح ندیدیم، آیا با جلو رفتن قصه این اتفاق می‌افتد؟

نه، متاسفانه به زندگی خصوصی سرگرد پرداخته نمی‌شود.

با توجه به ویژگی‌های شخصیتی سرگرد بهتر نبود به زندگی خصوصی او هم پرداخت می‌شد؟

اتفاقا من از همان روز اول و قبل از ضبط سریال سال‌های ابری این نکته را به آقایان کرم‌پور کارگردان و نقیبی نویسنده گفتم، چون معتقدم زمانی شخصیت برای مخاطب جذاب‌تر می‌شود که ما او را در خلوت‌اش هم ببینیم. این‌که او در خلوت‌اش چگونه است، چطور رفتار می‌کند، چقدر رفتارهای کاری او با زندگی شخصی‌‌اش متفاوت است؟ و...

ولی متاسفانه به دلیل زمان کم و فشردگی کار این امر میسر نشد، اما جای خالی آن احساس می‌شود حتی خودم احساس می‌کنم بیننده در قسمت‌هایی دوست دارد دوربین وارد زندگی شخصی سرگرد شود، اما این اتفاق نمی‌افتد. نمی‌دانم چرا دوستان نمی‌خواستند به زندگی خصوصی سرگرد بپردازند، اما من به نویسنده، کارگردان و تهیه‌کننده این مساله را بارها گفتم که وقتی سرگرد می‌گوید من زنم را سر این پرونده از دست می‌دهم! مخاطب دوست دارد بداند در خلوت سرگرد به او چه می‌گذرد.

پس چطور با این شرایط بازی در این سریال را پذیرفتید؟

حقیقت‌اش را بخواهید وقتی فیلمنامه را خواندم نقش سرگرد مصلح را دوست نداشتم و قرار بود نقش پوردلجو را بازی کنم، حتی همه چیز آماده شد؛ اما با صحبت‌هایی که با کارگردان داشتم، ایشان گفتند چون در سریال قبلی‌اش با نام یه تیکه زمین نقش منفی بازی کرده‌ام، در این سریال نقش مثبت داشته باشم.

البته من این حرف را نمی‌پذیرم، چون هر نقش منفی ویژگی‌های خاص خودش را دارد و من همیشه سعی کردم نقش‌های منفی را متفاوت بازی کنم. به عنوان مثال شخصیت احمد در سریال یه تیکه زمین با شخصیت محمود سریال صاحبدلان اصلا قابل مقایسه نیست و زمین تا آسمان با هم فرق دارند.

از سوی دیگر من نقش‌های منفی‌ام را خاکستری بازی کردم که هر کدام ویژگی‌های خاص خودش را داشته است.

بیننده هم همیشه شاهد این تفاوت در نقش‌هایم بوده است. به هر حال با توجه به دوستی‌ای که با تهیه‌کننده و کارگردان داشتم، تصمیم گرفتم در این سریال بازی کنم و آن را هم متفاوت در بیاورم. در واقع با خودم کنار آمدم که با وجود کمبودها و خستگی‌ها به اندازه کافی انرژی برای ایفای نقش سرگرد بگذارم تا مخاطب آن را دوست داشته باشد و با تک تک لحظات او همذات‌پنداری کند.

برایتان سخت نبود نقشی را بازی کنید که از ابتدا آن را دوست نداشتید؟

نه، چون وقتی متعهد می‌شوم کاری را انجام بدهم، دیگر با نقش زندگی می‌کنم و همه چیزهای گذشته را از یاد می‌برم. این اتفاق هم برای ایفای نقش سرگرد مصلح افتاد و من تلاش کردم با فراموش کردن این که دوست داشتم چه نقشی را بازی کنم نقش سرگرد را خوب بازی کنم. البته در این مدتی که از پخش سریال می‌گذرد فقط چند قسمت از سریال را دیدم، اما امیدوارم مخاطبان از تماشای سریال راضی باشند و لذت ببرند.

البته وقتی پخش یک سریال شروع می‌شود باید چند قسمت از آن بگذرد تا بینندگان با شخصیت‌های سریال همراه شوند که با پیشرفت قصه سریال سال‌های ابری، این اتفاق هم خواهد افتاد.

آیا در این سریال لحظاتی در بازی داشتید که به لحاظ عاطفی شما را درگیر کرده باشد؟

بله، لحظات بسیار سختی میان من و علی عمرانی که نقش حسین سالار را بازی می‌کند، می‌افتد. حس این لحظات نه‌تنها قشنگ بود، بلکه تجربه خوبی هم بود.

فاطمه عودباشی ‌‌/‌‌ جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها