تاریخ معاصر ایران، بستر مناسبی برای هنرهای نمایشی بویژه سینما و تلویزیون است تا از این طریق مخاطبان خویش در طیف‌های سنی مختلف را با حوادث یاد شده، آشنا کنند.
کد خبر: ۷۰۳۸۱۳
تصویر کمرنگ مشروطه در آینه رسانه

برخی از برهه‌های تاریخی نظیر انقلاب اسلامی سال 1357 که بحق آخرین انقلاب مردمی قرن بیستم لقب گرفته، با توجه به معاصرتر بودنش بیش از دیگر وقایع صدساله اخیر مورد توجه فیلمسازان سینما و تلویزیون قرار گرفته و آثار متعددی در این زمینه تولید شده است؛ البته این روند در پنج سال اخیر کندتر از گذشته شده است. نهضت مشروطه که این روزها سالگرد آن را پشت سر گذاشتیم، یکی از حوادث مهم تاریخ معاصر است که سایه روشن‌های موجود در آن بسیار به کار سینماگران و سازندگان مجموعه‌های تلویزیونی می‌آید. در حقیقت عناصر اصلی تشکیل‌دهنده درام همراه با شخصیت‌هایی جذاب که برخی از آنها کاملا خاکستری به نظر می‌رسند، مصالح لازم را در اختیار فیلمسازان قرار داده، اما به دلایلی که برخی از آنها در بالا به آن اشاره شده چندان مورد توجه‌شان قرار نگرفته و فقط تعداد کمی فیلم و سریال با‌محوریت مشروطه تولید شده است.

جستجو در تولیدات تاریخ سینمای ایران ما را فقط به یک فیلم یعنی «ستارخان» ساخته علی حاتمی می‌رساند. فیلمی بشدت مهجور که هنگام نمایش عمومی در سال‌1351 با توجه به جو استبدادی حکومت پهلوی در بدترین فصل اکران (اسفند) روی پرده رفت و تنها پس از گذشت پنج روز از اکران برداشته شد که دلیل اصلی آن، مخالفت مجلس شاهنشاهی با فیلم فوق بود.

حاتمی در این فیلم به روایت بی‌طرفانه دوره مهمی از تاریخ پرداخته و تمام تمرکز خود را روی ستارخان به عنوان شخصیت اصلی کار گذاشته است. مردی ساده و عامی که از استبداد قجری به تنگ آمده و برای رسیدن به آزادی پا به میدان نبرد با حکومت ناصرالدین‌شاه می‌گذارد. حاتمی هنگام نگارش فیلمنامه، تحقیقات گسترده‌ای انجام داد و دلایل شکست نهضت مشروطه را به تصویر کشید. در این میان برخی نقاط عطف مهم تاریخ مشروطه همچون شکست مشروطه‌خواهان در تبریز و خلع سلاح مبارزان و... نیز به تصویر کشیده شده و مخاطب هرچه بیشتر با‌ریشه‌های تاریخی این دوره آشنا می‌شود. حاتمی در کنار این امر از شخصیت‌پردازی درست و اصولی نیز دور نشده و بشدت شخصیت‌های یاد شده را به ما به ازاهای واقعی‌شان نزدیک کرده است. برای مثال می‌توان به ستارخان، حیدر عمواوغلی و... اشاره کرد که هریک روایتگر بخشی از تاریخ به حساب می‌آیند.

در این میان نباید از بازی‌های درخشان علی نصیریان در نقش ستارخان و عزت‌الله انتظامی در نقش حیدر عمواوغلی بسادگی گذشت که کیفیت متمایزی به فیلم بخشیده و جذابیت دیالوگ‌های جاندار علی حاتمی را دوچندان کرده‌اند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی با وجود برداشته شدن محدودیت‌ها در پرداختن به شخصیت‌هایی نظیر ستارخان، سینمای ایران گامی در این جهت برنداشته و از این حیث سینمای ایران به این بخش از تاریخ معاصر بدهکار است.

سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز در این ایام به تولید و نمایش مجموعه‌های مختلف تلویزیونی براساس شخصیت‌های معاصر تاریخی مبادرت کرده و تا حدودی هم به مشروطه در چند مجموعه پرداخته است. کمال تبریزی در مجموعه «شهریار» در قسمت‌های ابتدایی که به دوران کودکی این شاعر بزرگ اختصاص داشت، برش‌های کوتاهی از روزهای پایانی مشروطه و درگیری پدر شهریار با نیروهای دولتی را به تصویر کشید؛ تصویری نه‌چندان پررنگ و در حاشیه که به زندگی قهرمانان مشروطه (ستارخان و باقرخان) نپرداخته و صرفا نگاهی گذرا به این موضوع داشته است. در سال‌های اخیر محمدرضا ورزی که علاقه زیادی به تاریخ معاصر و شخصیت‌های تاثیرگذار آن دارد، در مجموعه تلویزیونی «سال‌های مشروطه»، دوران سلطنت ناصرالدین شاه و صدارت امیرکبیر تا انقلاب مشروطه را به تصویر کشید و برش‌هایی از این دوره طولانی را پیش روی مخاطبان خویش قرار داد که البته با طیف متنوعی از واکنش‌ها مواجه شد.

تمرکز نداشتن روی بخش‌هایی از این دوران را می‌توان مشکل اصلی کار قلمداد کرد که نوعی شتابزدگی را بر کلیت آن حاکم و مخاطب را سردرگم کرده است. تعدد شخصیت‌ها نیز به کیفیت کار لطمه وارد کرده و روند گسترش قصه را با مشکل مواجه کرده است. برای مثال می‌توان به شخصیت‌های مهم و اثرگذار این دوره یعنی امیرکبیر و شیخ فضل‌الله نوری اشاره کرد که هریک به شکلی در راه مبارزه با استبداد قجری به شهادت رسیدند؛ البته ورزی می‌توانست روی شیخ‌فضل‌الله و افشاگری‌هایش در باب مشروطه مانور بیشتری داده و بیش از پیش مخاطبان را با عوامل استعماری محکوم شدن ایشان به اعدام آشنا کند. این کارگردان جوان در سال‌های مشروطه به سمت یک ملودرام تاریخی با شخصیت‌های متعدد رفته و بخش مهمی از تاریخ مشروطه را در دل آن روایت کرده است. حضور جمعی از بهترین بازیگران سینما و تلویزیون ایران، یکی از مهم‌ترین نقاط قوت کار بوده که در بسیاری لحظات برخی از ضعف‌های فیلمنامه را بخوبی پوشانده‌اند. برای نمونه می‌توان از آزیتا حاجیان در نقش مهدعلیا، ایرج راد در نقش ناصرالدین شاه و حضور کوتاه اما تاثیرگذار جمشید مشایخی در نقش کمال‌الملک اشاره کرد. با همه اینها سال‌های مشروطه با همه نقاط قوتش می‌توانست بهتر از آنچه که دیدیم از کار دربیاید.

شبکه‌های مختلف تلویزیونی می‌توانند با یک برنامه‌ریزی حساب شده گام‌های بلندی برای تولید آثاری در باب انقلاب مشروطه بردارند؛ البته به شرط آن‌که پیش از نگارش فیلمنامه دست به تحقیقی جامع و کامل بزنند. (ضمیمه قاب کوچک)

محمد جلیلوند

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها