رمضان امسال، تلویزیون ساخت سریال‌‌های مناسبتی خود را به کارگردانان متفاوتی سپرد. شبکه یک کارگردانی سریال مدینه را به سیروس مقدم واگذار کرد که یکی از پرکارترین و مطرح‌ترین کارگردانان تلویزیون است و تاکنون آثار متفاوتی را ساخته است.
کد خبر: ۶۹۶۲۹۳
تصویر رمضانی از جدال خیر و شر در سریال‌های امسال

شبکه دو ساخت سریال فاخته را به محمود معظمی داد که قسمت‌های زیادی از مجموعه شاید برای شما هم اتفاق بیفتد را کارگردانی کرده و ساخت سریال تکیه بر باد را هم در کارنامه دارد به همین دلیل توانایی ساخت سریالی که هم وجه اجتماعی داشته باشد و هم مذهبی را داراست.

شبکه سه هم هفت سنگ را برای پخش رمضانی انتخاب کرد که علیرضا بذرافشان کارگردانش هم در زمینه فیلمنامه‌نویسی فعال است و هم سریال نابرده رنج را در کارنامه دارد به همین دلیل می‌توان به او اعتماد کرد که سریالی مناسب با فضای رمضان بسازد سریالی که هم کمیک، هم اجتماعی و خانوادگی باشد. با این اوصاف می‌توان سریال‌های ماه رمضان امسال را از دیدگاه‌های مختلف مورد ارزیابی قرار داد.

مدینه؛ خط‌کشی بین سیاه و سفید

مسلم است که در بین سریال‌های ماه رمضان، «مدینه» بیشترین تماشاگر را به خود جذب کرده است. هر چند اگر مدینه را با سریال‌های دیگر سیروس مقدم مقایسه کنیم، حتما متوجه ضعف‌هایی در آن خواهیم شد. مثلا شخصیت‌های سریال، یا آدم‌هایی مثل عبدی و افلاطون هستند که آن‌قدر منفی‌اند که انجام یک حرکت انسانی از آنها غیرمعقول به نظر می‌رسد یا مثل مدینه آن‌قدر مثبت هستند که اگر اشتباهی از آنها سر بزند قابل چشمپوشی است چون یا پیش‌بینی‌نشده بوده یا بر اساس خطا یا تصادف است. دسته‌بندی آدم‌ها به این شکل، شخصیت‌ها را با آنچه در سریال‌های سیروس مقدم می‌بینیم (که همه معمولی هستند و هم وجه خوب دارند و هم بد) آن‌قدر فاصله دارد که عجیب به نظر می‌رسد.

اما نکته مثبتی که در این سریال وجود دارد، داستانی پر از فراز و نشیب و غافلگیری است که تماشاگر را به تماشای ادامه آن دعوت می‌کند. مثلا چه کسی فکرش را می‌کرد که همان اول کار، شخصیتی مثل عبدی (مهدی سلطانی) که آن‌قدر مهم به نظر می‌رسید، از بازی کنار گذاشته شود؟ یا داستان قتل او به همین سادگی ختم به خیر شود؟ در سریال‌های دیگر معمولا شخصیت‌های پررنگ داستان در انتهای قصه حذف می‌شوند. بسیار راحت‌تر است که عبدی در آخر کار بمیرد یا چگونگی به قتل رسیدن او آخرین معمایی باشد که حل می‌شود؛ اما در مدینه، نویسنده و کارگردان از این مسائل بسادگی و طی چند قسمت کوتاه می‌گذرد وگره دیگری را مطرح می‌کند که مخاطب انتظار آنها را ندارد. به همین دلیل است که احتمالا تا پایان سریال، روال کار به شکلی پیش می‌رود که مسیر اصلی داستان به طور کامل تغییر می‌کند و اتفاقات این قسمت‌های اول هم جزئی کوچک از ماجرای زندگی چند شخصیت اصلی خواهد بود.

بنابراین شاید به نظر برسد که مدینه با این خط‌کشی‌ها و پیش‌فرض‌هایی که به مخاطب می‌دهد، تکرار تجربیات پیشین کارگردان (مثل سریال تا ثریا که موضوع محوری آن هم در مورد نزول بود) باشد، اما ریتم تند کار، هر چند قسمت یک بار موضوع جدیدی را پیش می‌کشد که قضاوت درباره آن را سخت می‌کند. شبکه یک، یکی از جدی‌ترین سریال‌های ماه رمضان امسال را پخش می‌کند که احتمالا به یاد مخاطب تلویزیون باقی خواهد ماند.

فاخته؛ جدال خیر و شر

«فاخته» به کارگردانی محمود معظمی، سریال امسال شبکه دو است که قرار است هم خانواده‌ها را پای خود بنشاند و هم به کودکان و نوجوانان راهکارهای روزه‌داری را نشان دهد. شاید در رقابت میان شبکه‌ها، شبکه دو و سریال فاخته مظلوم‌تر از همه قرار گرفته باشند، زیرا با وجود چند بار بازپخش باز هم ساعات پخش به گونه‌ای است که مردم کمتر موفق به دیدن آن می‌شوند.

سریال فاخته چند داستان را به موازات هم به تصویر می‌کشد. با این که به نظر می‌رسد یکی از این داستان‌ها از دیگری قوی‌تر باشد و خط اصلی سریال را شکل دهد، اما این داستان‌ها جایی با هم تلاقی پیدا می‌کنند و به هم وصل می‌شوند.

گاهی بعضی از داستان‌ها از هم پیشی می‌گیرند و به ماجرای محوری تبدیل می‌شوند، اما تراز آنها در مقایسه با دیگری حفظ می‌شود. مثلا اگر در قسمت‌های اول به نظر می‌رسد که ماجراهای بدهی محسن (شهرام عبدلی) موضوعی است که قرار است محور سریال باشد، در قسمت‌های بعدی به حاشیه رانده می‌شود و داستان فرزندخواندگی لیلا و ادعای پدربزرگش برای پس گرفتن او از خانواده مادری، اصل ماجرا می‌شود. داستان‌های مطرح شده در فاخته منصفانه در کنار هم پیش می‌روند. این‌طور نیست که داستانی تمام شود و ماجرای دیگری شروع شود. این باعث می‌شود که هرچه جلوتر می‌رویم، ماجراها مثل شاخه‌های به هم تنیده‌ای بیشتر با هم مرتبط و مخلوط شوند؛ اما نقطه ضعفی که در فاخته وجود دارد، لحن تکراری آن است. مخاطب آگاه تلویزیون براحتی می‌تواند شکل کلیشه‌ای و تکراری انتقال یک پیام اخلاقی را دریافت کند. این که دختربچه‌ای که برای به دست آوردن او بحث و درگیری به وجود می‌آید، اتفاقی به سن تکلیف می‌رسد و به همین بهانه آموزه‌های اخلاقی در سریال مطرح می‌شود، شیوۀ خوبی برای آموزش غیرمستقیم به مخاطب نیست. از همان اولین جملات سعی و تلاش سازندگان سریال در به فکر فرو بردن مخاطب دریافت می‌شود و مخاطب هم به این نتیجه می‌رسد که قرار است این پیام‌ها به شکل شعار به بیننده منتقل شود. دوری از دروغ و غیبت و انجام تکالیفی مثل کمک به بزرگ‌ترها و مهربان بودن، وقتی در قالب جملات کلیشه‌ای بین بازیگران رد و بدل می‌شود مخاطب نسبت به آن واکنش نشان می‌دهد. هر کدام از این اهداف، مثلا این که دروغ بد است یا غیبت می‌تواند باعث نابودی یک زندگی شود، می‌تواند هدف اخلاقی یک سریال چند قسمتی باشد. نمی‌شود همه اینها را در چند جمله خلاصه کرد و انتظار داشت مخاطب آنها را آویزه گوش کند.

بنابراین سریال فاخته با وجود نقاط قوتی که دارد، از سطح سریال‌هایی که دغدغه اصلی‌شان ارائه پیام‌های اخلاقی به مخاطب است، گیر می‌کند و نمی‌تواند آن‌طور که لازم است مخاطب را با خود درگیر کند.

در این سریال هم خط‌کشی‌ بین شخصیت‌ها به دو گروه خوب و بد وجود دارد. شخصیت‌هایی مثل رحیم نوروزی (طلبکار محسن)، عبدالرضا اکبری (پدرخوانده لیلا)، ثریا قاسمی (مادربزرگ لیلا)، فرخ نعمتی (پدربزرگ لیلا) و... از همان ابتدا موضع خود را مشخص می‌کنند و نبرد بین خیر و شر را شکل می‌دهند که پایان آن هم مشخص است. درست است که به صورت واضح معلوم نیست آخر داستان چه می‌شود، اما می‌توان پیش‌بینی کرد قوم رستگار در این داستان چه کسانی خواهند بود و قوم ملعون چه کسانی. فاخته داستانی مربوط به کودک و نوجوان را با داستان‌هایی از درگیری‌های بزرگسالان با مسائلی مربوط به خودشان مخلوط می‌کند و در نتیجه داستانی را به تصویر می‌کشد که نه مخاطب آن منحصرا کودکان و نوجوانان هستند و نه بزرگسالان.

هفت سنگ؛ فانتزی پرحاشیه

بدون شک بحث‌برانگیزترین سریال ماه رمضان «هفت سنگ» است. ماجرای کپی کردن این سریال از روی سریال «خانواده مدرن» کل این سریال را در حاشیه قرار داد و در واقع اصل را فدای حاشیه کرد. این که سریالی از یک الگوی معرفی‌شده و شناخته شده و موفق الهام بگیرد و داستان خودش را تعریف کند، به خودی خود بد نیست. اما ضوابطی دارد که باید رعایت شود.شاید اگر سازندگان سریال هفت سنگ به این ضوابط توجه می‌کردند سریال هفت سنگ به این میزان دچار حاشیه نمی‌شد. ایرانیزه کردن سریال هفت سنگ یکی از نکاتی است که می‌توان به آن توجه کرد. این‌که چند خانواده در کنار هم زندگی کنند و هر کدام ماجرا و داستان خود را داشته باشند، اما نکته مهم در آن توجه به خانواده و نوع برخورد و رفتار با فرزندان و زن و شوهر با یکدیگر است. سریال هفت سنگ نماها و صحنه‌‌های بامزه‌ای دارد که برای کسانی که سریال اصلی را ندیده‌اند یا به آن اهمیتی نمی‌دهند و سریال هفت سنگ ایرانی را تماشا می‌کنند، جذاب است. برای آن گروه از مخاطبانی که سریال خانواده مدرن را ندیده‌اند سریال هفت سنگ اثری دیدنی است، چون در هر قسمت آن اتفاقات زیادی رخ می‌‌دهد و پدر و مادر را مقابل بچه‌‌ها قرار می‌دهد یا زن و شوهر‌ها را با چالشی جدید روبه‌رو می‌‌کند که باید با آن دست و پنجه نرم کنند تا به راه‌حل قانع‌کننده‌‌ای برسند.

/Media/Image/1393/04/23/635409713076352452.jpg

هفت سنگ، زندگی سه خانواده مدرن را روایت می‌کند که دغدغه‌های رایج جامعه و خانواده‌‌ها را ندارند. مثلا مشکل مسکن ندارند یا مشکل رو به راه کردن امور زندگی آنها را رنج نمی‌دهد، بیکاری مرد خانه چندان مساله مهمی نیست که خانواده را با مشکل روبه‌رو کند به همین دلیل هر سه خانواده هفت سنگ که با هم فامیل هم هستند درگیر مشکلاتی می‌شوند که می‌توان نام فانتزی را برای آن انتخاب کرد.پیش از این هم تلویزیون چنین تجربه‌ای را داشت. سریال خانه سبز که یکی از ماندگارترین سریال‌‌های تلویزیونی است هم درست در چنین فضایی روایت می‌شد، اما چون نه کپی از سریال دیگری بود و نه حرف‌ها و آدم‌هایش تکراری بودند، توانست به یکی از ماندگارترین سریال‌های تلویزیونی تبدیل شود.

با همه اینها می‌توان سریال هفت سنگ را اثری فانتزی دانست که برخی مردم از تماشای آن لذت می‌برند. هفت‌سنگ سریالی خوش‌آب و رنگ و خوش‌ساخت است که بازیگران خوبی نقش‌های اصلی آن را بازی می‌کنند و همه آنها هم تلاش می‌کنند که بهترین بازی خود را ارائه دهند.

البته این نکته هم نباید نادیده گرفته شود که چند سالی است که تلویزیون روی تولید سریال‌های واقع‌گرایانه متمرکز شده است. حتی سریال‌های کمدی هم فضایی واقعی و تا حدی بومی دارند، در چنین شرایطی هفت سنگ کمتر به این رویکرد و فضا نزدیک است.

شروینه شجری‌کهن ‌/‌ جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها