گزارش پشت صحنه سریال «روزای بد به در»

بیژن بنفشه خواه: با این گریم مرا در خیابان نمی شناسند

باید نام منطقه‌ای به نام اُزگل که حوالی شمال تهران است را برای یکبار هم که شده شنیده باشیم. منطقه‌ای تقریباً خارج از شهر و حوالی اتوبان. برای تهیه گزارش از سریال نوروزی سعید آقاخانی به نام «روزای بد به در» راهی اُزگل می‌شوم،
کد خبر: ۶۵۷۸۶۰
بیژن بنفشه خواه: با این گریم مرا در خیابان نمی شناسند

مدتی است که تهیه کنندگان آثار نمایشی، مناطقی که دنج و دور از هیاهوی شهر، ترافیک و مردم است را برای تصویربرداری کارهای خود انتخاب میکنند.

جدیداً هم باب شده که مناطقی در غرب یا شمال شرق تهران بیشتر به لوکیشن خانههای سریالها بدل شده است. باید نام منطقهای به نام اُزگل که حوالی شمال تهران است را برای یکبار هم که شده شنیده باشیم. منطقهای تقریباً خارج از شهر و حوالی اتوبان. برای تهیه گزارش از سریال نوروزی سعید آقاخانی به نام «روزای بد به در» راهی اُزگل میشوم،

منطقهای خلوت و بی سر و صدا. از فاصله اتوبان تا خانهای که لوکیشن امروز گروه است، مسافتی نسبتاً طولانی را طی کردم تا بالاخره به خانه مورد نظر میرسم. وارد خیابان که میشوم، دیگر احتیاجی به جست و جوی پلاک خانه نیست، چرا که تمام گروه بیرون از خانه و جلوی درب ورودی ساختمان مشغول ضبط هستند. بازیگرانی که قرار است امروز جلوی دوربین سعید آقاخانی بروند، هومن برق نورد، بیژن بنفشهخواه، امیررضا میرآقا، محمدرضا شیرخانلو، مهرناز بیات، مهران غفوریان (برادر زن اکبر)، سیامک اشعریون و... هستند. در پیاده روهای این خیابان، چند صندلی خالی دیده میشود که برای استراحت عوامل است. ریحانه ابوالحسنی، مادر محمدرضا شیرخانلو را می بینم وکنار او روی صندلی مینشینم. ابوالحسنی که هر روز همراه با پسرش سر صحنه تصویربرداری حاضر می شود، مدام مراقب شرایط جسمانی پسرش است و چشم از او بر نمیدارد. سکانسی که گروه مشغول تصویربرداری اش هستند، مربوط میشود به فروش ماهی توسط خانواده اردشیر که شخصیت اصلی داستان را دارد. درست جلوی درب ورودی خانه، یک وانت آبی رنگ قرار دارد و از بدنه ماشین پیداست که پشت وانت، بدنه وانت را با برچسبهایی که شکل ماهی دارند پوشاندهاند.دو آکواریوم پر از ماهی وجود دارد، محمدرضا شیرخانلو به همراه امیررضا میرآقا داخل ماشین و هومن برق نورد و بیژن بنفشه خواه از ماشین پیاده شدهاند. در این سکانس محمدرضا باید چند بار یکی از ماهی ها که اتفاقاً مرده هم هست را از آب سردی که داخل آکواریوم قرار دارد بگیرد و چند دقیقهای در دستانش نگه دارد. در همین حین مادر محمدرضا میگوید: جالبه که محمد از ماهی میترسید، اما الان دیگر با قضیه کنار آمده و برای اولین بار است که ماهی را در دستانش میگیرد. نکته دیگر اینکه دستهای محمد از شدت سردی هوا و آب سردی که مدام باید دستش را به خاطر گرفتن ماهی داخل آن ببرد، سرخ شده و گروه همگی بعد از کات دادن به فکر خشک و گرم کردن دستان پسر بچه بازیگر این سریال هستند. اکبر (بیژن بنفشه خواه)، پرویز (هومن برق نورد) و محمدرضا (محمدرضا شیر خانلو) پسران خانواده اردشیر (مهران رجبی و مریم امیرجلالی) هستند که پدرشان سرایدار یک مدرسه است. در همین فاصله کات دادن کارگردان، گروه در حال استراحت هستند. مسوول پذیرایی چای و شیرینی تعارف می کند. مادر محمد به دنبال پسرش میرود و از عقب وانت او را بغل میکند و به سمت پیاده رو می آورد و فوری دستکش بافتنی دستش میکند تا او را گرم کند. سعید آقاخانی در کنار چند نفر از بازیگران ایستاده و چای میخورد، به سمتش میروم و پس از خسته نباشید با او چند کلمهای صحبت میکنم. کارگردان این سریال که دومین سریال نوروزی خود را میسازد درباره کلیت مجموعه تلویزیونی جدیدش به «بانی فیلم» گفت: خوشبختانه تصویربرداری طبق برنامهریزی انجام میشود و در ایام عید نیز قطعاً مشغول کار خواهیم بود.

سعید آقاخانی با اعلام این مطلب گفت: «از ماه گذشته تصویربرداری «روزای بد به در» را آغاز کردهایم و تاکنون همه چیز طبق برنامه از پیش تعیین شده پیش رفته است. خدا را شکر شرایط تولید مطلوب بوده و به احتمال فراوان در ایام نوروز نیز تصویربرداری خواهیم داشت». او اضافه کرد: «طی یکی- دو روز آینده فشار کاری بیشتری خواهیم داشت و تمام تلاش گروه بر این است که کار برای پخش در ایام نوروز آماده نمایش شود». وی درباره تفاوت «روزای بد به در» نسبت به سایر کارهای خود نیز گفت: «به هر حال در این کار از نویسندهای استفاده کرده ایم که پیش از این تجربه همکاری را با او نداشتهایم. متن برزو نیکنژاد حال و هوای جدیدی را در کار ایجاد کرده و با توجه به بازی خوب بازیگران و داستان جذاب، امیدوارم مخاطب نیز از آن استقبال کند». این کارگردان در پایان درباره رقابت امسال خود با سایر تولیدات شبکهها در ایام نوروز نیز گفت: «اطلاع چندانی از سایر پروژهها ندارم. با این حال به هیچ وجه به رقابت فکر نمیکنم و تنها امیدوارم امسال مردم از سریالهای نوروز لذت کافی را ببرند. همین که مخاطبان با تماشای «روزای بد در» لبخند بر لبانشان بنشیند برای من و تمام گروه این سریال کافی است». بعد از اتمام گفت و گویم با آقاخانی، دستیار کارگردان، مصطفی تنابنده با کنداکتوری که در دست دارد، بازیگران را صدا میزند تا برای شروع سکانس آماده شوند. هرکدام از بازیگران در داخل حیاط خانه و فضای بیرون از خانه مشغول استراحتند. ایرج محمدی و مهران مهام که حالا به دو قلوهای جدانشدنی در حوزه تهیهکنندگی تلویزیون بدل شده اند، در این سریال هم در کنار یکدیگر تهیهکنندگی را بر عهده دارند. یکی از خصیصههای بارز این دو فرد پیگیریهایشان در تمام مدت تصویربرداری کارهایشان است. آندو هر روز سر صحنه سریالهایشان حضور دارند. امروز نیز این دو نفر، میزبان چندین مهمان از شبکه سه سیما هستند که بعد از استقبال و پذیرایی از مهمانانشان، محمدی پاسخگوی سؤالات ما شد.

ایرج محمدی:

تا قسمت هفتم 60 لوکیشن داشتهایم

محمدی، یکی از تهیهکنندگان این مجموعه درباره سریال در حال تولید خود به «بانی فیلم» گفت: پیش تولید این مجموعه نوروزی را از دی ماه آغاز کردیم و از اوایل بهمن ماه هم ضبط شروع شد. در حال حاضر 8 قسمت از فیلمنامه را رج زدهایم.

وی افزود: امیدوارم سریال مورد قبول مخاطبان واقع شود. احساسم این است که هیچ رقابتی بین ما و دیگر سریالهای نوروزی وجود ندارد. من به شخصه از طرف خودم و سایر گروه آرزوی توفیق و کار خیلی خوب برای سایر گروههای سازنده سریال دارم و دوست دارم که همه سریالهای نوروز 93 به مذاق مخاطبان خوش بیاید و همه را دوست داشته باشند.

وی درباره اینکه آیا سریالهایی که در این ایام و با سعید آقاخانی کار کرده، برتری خاصی دارد یا نه؟ افزود: کارگردان به نسبت متنی که در اختیارش قرار می گیرد، کاری را میسازد. ما در نگارش متن هایمان که توسط برزو نیک نژاد نوشته شده تا حدودی به نسبت سابق متفاوتتر عمل کردهایم. نیک نژاد شیوه خاصی در نگارش متن دارد و همین هم در کلیت اثر تأثیر گذار است. فکر میکنم جنس کار هم با سایر آثاری که سعید آقاخانی ساخته متفاوت باشد.

تهیهکننده سریال «متهم گریخت» ادامه داد: لوکیشن اصلیمان مدرسه است، اما تا قسمت هفتم که جلوی دوربین بردیم حدود 60 لوکیشن داریم مثل کلانتری، راه آهن و....

او درباره تخمین زمان تصویربرداری این سریال گفت: طوریکه ما تخمین زدیم، در ایام نوروز هم مشغول به کار خواهیم بود. محمدی درباره همکاری مشترک با مهران مهام گفت: سالهای سال است که با یکدیگر کار می کنیم و از این همکاری هم راضی هستیم.

بعد از صحبتهای ایرج محمدی درباره این اثر، به گروه ملحق میشویم. هنوز سکانسهای مربوط به داخل وانت و فروش ماهی در حال ضبط است. جریان از این قرار است که پسران اردشیر برای قبول سفارش به این خانه آمدند. صاحب خانه سیامک اشعریون) که فردی متمول و پولدار است، با همسرش مشکل دارد و جریاناتی را برای آنها بوجود میآورد. بعد از قبول این سکانس توسط کارگردان، سراغ برق نورد که یکی از کاراکترهای اصلی است میروم. هومن برق نورد در حیاط داخل خانه ایستاده و با عوامل گروه مشغول صحبت است.

با او کمی صحبت کرده و پس از آن سوالاتم را درباره بازیاش در نقش پرویز این سریال از او می پرسم.

هومن برق نورد:

کمدی یا جدی فرقی ندارد

برق نورد یکی دیگر از بازیگران اصلی سریال در مورد همکاریاش با سعید آقاخانی گفت: در این سریال نقش پسر بزرگ خانواده را دارم که از طرفی درگیر مسائل خانواده خودش است . از طرفی دیگر درگیر ازدواج است و درگیریهای بسیاری را با خانواده همسرش دارد. به هر حال موقعیت جالبی برایشان پیش میآید و بامزه خواهد شد.

وی افزود: برایم فرقی ندارد که نقش کمدی بازی کنم یا جدی. متنی که پیشنهاد میشود را میخوانم و اگر نقش و فیلم نامه را دوست داشتم، ایفایش را قبول خواهم کرد. کارهای جدی من خیلی بیشتر از کارهایم در قالب کمدی است، اما به دلیل اینکه مخاطب با آثار کمدی بیشتر ارتباط برقرار میکند، بالطبع نقشهایی که من در قالب کمدی بازی کردهام را بیشتر دوست دارد. بازیگر نقش پرویز در این سریال افزود: اصولاً در بازیهایم از بداههگویی استفاده نمیکنم و این کار را دوست ندارم، اما در حد یک کلمه یا یک جمله استفاده میکنم و اگر بخواهم به بداههگوییام اکتفا کنم و مبنای کارم را روی بداههگویی بگذارم، اصلاً دوست ندارم، آنهم به این خاطر که در اینصورت پس نویسنده چه کاره است؟! و من بعد از نگارش متن باید وظیفهای که محول شده را به درستی انجام دهم و نباید در متن نویسنده دخالت کنم. بازیگر سریال «زمانه» گفت: این کار متن خوبی دارد و تا به اینجای کارهم دوستش داشتیم و اگر متنی بود که دوستش نداشتم، قطعاً بازی نمیکردم. اگر مسئلهای هم باشد که آزارمان دهد، آنهم به صورت مقطعی طی گفت و گو با نویسنده تغییرش میدهیم. این سریال هم جزو کارهای خوب نوروز 93 است.

اصولاً به رقابت هیچ اعتقادی ندارم، مخصوصاً در کشور ما که رقابت هیچ معنایی ندارد. همیشه هم به بازنده وهم به برنده جایزه میدهند؛ من هیچ وقت به عنوان برنده از دریافت جایزهام لذت نبردم، چرا که شصت نفر دیگر هم در کنار من جایزه گرفتهاند

او درباره رقابت با سریالهای دیگر بیان داشت: اصولاً به رقابت هیچ اعتقادی ندارم، مخصوصاً در کشور ما که رقابت هیچ معنایی ندارد. همیشه هم به بازنده وهم به برنده جایزه میدهند؛ من هیچ وقت به عنوان برنده از دریافت جایزهام لذت نبردم، چرا که شصت نفر دیگر هم در کنار من جایزه گرفتهاند و از این رو برایم اهمیتی ندارد. او از همکاری با آقاخانی گفت: این دفعه سوم است که با او کار میکنم. در اولین کار با او هم بازی بودم، دومین کارمان سریال «دزد و پلیس» بود و این هم سومیاش. از کار با او حس خوبی دارم، چرا که کمدی را به خوبی میشناسد و من به عنوان بازیگر از همکاری با او آرامش و اطمینان بیشتری دارم.

برق نورد در پایان گفت: برای بار هزارم به طرفدارانم میگویم که من اصلاً در فضای مجازی حضور ندارم و این را در تمام گفت وگوهایم نیز گفتهام. در ادامه هم از مدیران تلویزیون میخواهم که بیشتر هوای بازیگران را داشته باشند، چرا که ما بازیگران، بیننده ها را به تماشای آثار تلویزیونی ترغیب میکنیم و هنوز بعد از سریال «دودکش» که برای ماه رمضان بازی کردم، با من تسویه حساب نشده است، نه تنها من بلکه سایر همکارانم هم وضعیتی مشابه با من دارند. همینها میشود که ما هم فرسوده میشویم، در حالیکه ما هم میتوانیم خیلی سرحال و سرزنده مشغول به کار شویم، اما خب این مسائل نمیگذارد و همه آنها هم بستگی به مدیران این رسانه دارد.

بیژن بنفشه خواه:

با این گریم مردم در خیابان مرا نمی شناسند!

بیژن بنفشه خواه بازیگر نقش اکبر درباره این سریال می گوید: نقش برادر دوقلوی پرویز با بازی هومن برق نورد را دارم که دوقلوهای ناهمسان هستیم. یک برادر کوچکتر هم داریم که محمدرضا شیرخانلو آن را بازی میکند. کلیت سریال کمدی است و نقشی را که من بازی میکنم نیز فردی شوخ طبع و دائم در حال شوخی کردن و خنده است.

وی ادامه داد: این نقش با سایر نقشهایی که تا به حال ایفا کردهام تفاوت آن چنانی ندارد و بیشتر وجه تمایزش بر میگردد به گریم من. در این کار و در همین مدتی که سریال را کلید زدیم، خیلی از افرادی که در خیابان مرا میبینند، متوجه نمیشوند که بیژن بنفشه خواه هستم. علاوه بر گریم، لباسم هم خیلی متفاوت است.

او درباره ارتباطی که با گریماش برقرار کرده، ادامه داد: از گریم خودم در این کار که توسط مانی اسکندری (پسر عبدا... اسکندری) طراحی شده بسیار راضی هستم و معتقدم به برقراری ارتباط با نقشم کمک دو چندانی کرده است. او در مورد تجربه همکاریاش با سعید آقاخانی گفت: سالهای دور با ایشان هم بازی بودهام و در سریال «دزد و پلیس» هم نقش کوتاهی را ایفا کردم. او به خوبی کمدی را میشناسد و من هم سالهاست که او را میشناسم و با هم دوست هستیم.

اولین کار مشترکمان هم یک کار عروسکی بود. در کار با یکدیگر مشورت میکنیم. در این کار فضا، کاملاً دوستانه است. خیلی دوست داشتم با فرشاد گل سفیدی کار کنم که این فرصت در سریال «روزای بد به در» پیش آمد و از این بابت خوشحالم. نوع و سبک تصویربرداری ایشان را خیلی دوست دارم. بازیگر سریال «پژمان» افزود: وجود مناسبتها در سریالهای مناسبتی به موفقیت و برقراری ارتباط مردم با اثر کمک بسزایی میکند، ضمن اینکه مردم ما با سریالی که در مورد مسائل روز اجتماعشان باشد، به خوبی ارتباط برقرار میکنند.

ساعت حدود یک بعد از ظهر است. گروه تدارکات و پذیرایی مشغول چیدن میز و صندلی برای صرف نهار داخل حیاط هستند. قبل از اینکه زمان دقیق صرف نهار برسد، کارگردان، دستیارش و سه بازیگر اصلی دور میز مینشینند و متنها را با هم تمرین میکنند تا دقایقی بعد جلوی دوربین بروند. لحنها و نوع گفتن تمامی دیالوگها بارها توسط کارگردان چک میشود.

یکی از بازیگران اصلی این مجموعه همان جوانی است که در نوروز سال گذشته در سریال «آب پریا» بازی کرده بود. امیررضا میرآقا که در «آب پریا» نقش فیروز (سرایدار خانه استاد بهار با بازی امیرحسین صدیق) را ایفاگر شده بود، در سریال نوروزی سعید آقاخانی نیز بازی کرده و این دومین بار متوالی است که سریال نوروزی بازی میکند. میرآقا متولد سال 66 و کارشناس بازیگری است. او که توسط برومند به دنیای بازیگری آمد، قبل از صرف نهار پاسخگوی سوالاتم میشود.

امیررضا میرآقا:

از «آب پریا» آمدم

میرآقا که نوروز 92 با سریال «آب پریا» مرضیه برومند روی آنتن شبکه دو بود، درباره نقش خود در این سریال به «بانی فیلم» گفت: نقش تقی پسر خاله اکبر و پرویز را ایفا میکنم که به بهانه اینکه بلیط برای برگشت به شهرستان پیدا نمیکند، دائماً و تا آخر داستان کنار این خانواده است. او شخصیتی سر به زیر و تو سری خور است و در کل نقشی کمدی دارد.

او درباره استفاده از بداهه در نقشهایش گفت: تا جایی که به کار لطمه نزند از بداهه استفاده میکنم، البته بداهه را در تمرینهایمان در میآوریم. این بازیگر ادامه داد: اصلاً به این نقش نزدیک نیستم و شاید کمی خجالتی بودنم در محیط کار به ارتباطم با تقی کمک کرده باشد. بازیگر فیلم «عصبانی نیستم» در ادامه افزود: در کار اولم »آب پریا«، شانس خیلی در انتخابم دخیل بود آن هم به این خاطر که خانم برومند داور تئاتری بودند که من بازیگرش بودم و همانجا مرا دیدند و انتخابم کردند.

او درباره همکاری با سعید آقاخانی گفت: همکاری خیلی لذت بخشی است، ایشان فرد بسیار صبوری هستند و من تا الان عصبانی شدنشان را ندیدم و همین یک امتیاز مثبت به شمار میرود. ترجیحاً گزیدهکاری را میپسندم، اما به این دلیل که اوایل کارم است، خیلی هم نمی توانم گزیده کار باشم اما همانطور که پیشتر هم اشاره کردم، شانس با من همراه بوده تا با کارگردانان خوبی همکاری کنم. بازیگر فیلم «آزمایشگاه» در مورد استقبال مخاطب از این سریال نوروزی گفت: تا الان که تصویری ندیدم، اما افرادی که تصاویر ضبط و یا مونتاژ شده را دیده اند، میگویند خیلی خوب شده. از طرفی میبینم که بازیگری و کارگردانی و متن خوب این اثر باعث دیده شدن آن خواهد شد. به عقیده من یکی از سریالهای خیلی خوب نوروزی خواهد شد

مادر محمدرضا شیرخانلو قبل از اینکه زمان نهار برسد، به پسرش میوه و خوراکی میداد. زمان نهار هم مطلع شدیم مادر محمد هر روز برای پسرش غذای خانگی میآورد، چراکه گویا محمد غذای گروه را دوست ندارد!

محمدرضا شیرخانلو:

بار خورده بود!

کوچکترین بازیگر این سریال، محمدرضا شیرخانلو است که همراه با مادرش امروز در لوکیشن حاضر شده است.

محمدرضا شیرخانلو پسر بچه 10 ساله ای که حدود سه سال از بازیگری اش می گذرد و تا به حال در سریال هایی چون: «دیوار»، «دودکش» بازی کرده است. اوج شکوفایی استعداد او به بازی در فیلم سینمایی «دهلیز» بر میگردد. طی صحبت کوتاهی که با محمد داشتم به این نتیجه رسیدم که او هنوز هم از تکه کلامهایی که در سریال «دودکش» استفاده میشد، در صحبتهایش بهره میگیرد، این را از اولین سوالی که از او پرسیدم متوجه شدم. در سکانسی که قبلاً شرح داده شد، محمد باید برای چندمین بار ماهی سفید مردهای را در دستانش میگرفت! از او سوال کردیم که نترسیدی؟ و او در پاسخ گفت: به قول عمو بهروز دیگر بار خورده بود و باید هر چی کارگردان میگه قبول کنیم.

محمد که در این سریال، نام کاراکتری که ایفایش میکند همان نام اصلی خودش است، درباره نقشش به «بانی فیلم» گفت: در «روزای بد به در» پسر کوچک یک سرایدار با بازی مهران رجبی هستم. از همکاری با سعید آقاخانی خیلی خوشحالم و دوست دارم که دوباره با ایشان کار کنم.

همین زمان سیامک اشعریون که یکی از بازیگران مهمان این قسمت از سریال است، در مورد نقش خود به «بانی فیلم» میگوید: در این سریال نقش مرد پولداری را دارم که به عبارتی زن ذلیل است و می خواهد برای مهمانهایش ماهی بخرد، اما در آخر طور دیگری میشود. اشعریون ادامه میدهد: از همکاری با سعید آقاخانی راضی هستم و تا الان در سریال «زن بابا» و چند تله فیلم با او کار کردهام.

حاشیهها:

اواسط ضبط گروه، مهران مهام طی صحبت هایی که با ما داشت، به نکته جالبی اشاره کرد.

او گفت: خانهای که امروز گروه در آن مستقر هستند، لوکشین خارجی خانه «شوکت» در سریال «نرگس» به کارگردانی سیروس مقدم است. این جمله از مهام من را به یاد این سریال و زندهیاد پوپک گلدره انداخت.

حوالی ظهر آرش ظلی پور مدیر روابط عمومی پروژه به همراه امیر غفارمنش سر صحنه سریال آمدند. غفارمنش که دوستی دیرینهای با سعید آقاخانی دارد، برای دیدن دوستانش راهی ازگل شده بود!

مادر محمدرضا شیرخانلو قبل از اینکه زمان نهار برسد، به پسرش میوه و خوراکی میداد. زمان نهار هم مطلع شدیم مادر محمد هر روز برای پسرش غذای خانگی میآورد، چراکه گویا محمد غذای گروه را دوست ندارد!

در جریان شنیدن جواب یکی از سوالاتم از محمد شیرخانلو، فهمیدم او هنوز خاطرات سریال «دودکش» و تکیه کلامهای بازیگران این سریال را در ذهنش دارد.

مائده میرفندرسکی/ بانی فیلم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
vahab
Iran, Islamic Republic of
۱۷:۱۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
۰
۰
سلام یه انتقاد كلی دارم همیشه سعی دارن كه فیلم ها یه جورایی از مشكلات مردم باشه گاهی اغراق تو این قضیه به حدی هست كه واقعا به چشم میاد كه پایین شهری بودن خودش بار طنز داره ولی خب تضاد ها باعث خلق زیبایی هنری هست به همون نسبت زیادیه تضاد هم باعث ضعف میشه و تضاد ها رو لوس میكنه نكته مهم اینه بویژه تو سریال شبیه این:اگه نیت اینه كه مردم كه گرفتاری دارن نگن زندگی مرفه بیدرد جذاب نیست ... مخاطب باشن چرا بر خلاف واقعیت یه خانم كه تو حالت واقعی به پولدار و خوش تیپشم به راحتی قانع نیست و بسیار از نظر ظاهری كم نظیره تو همچین خانواده ای میگنجونن یا اینكه رو چه حسابی زن این ادم تو این نقش میشه... اخه هنرمندا غالبا بدبخت ترین ها هم هستند میدونم كه این نظر منتشر نمیشه اما اگه اهل هنری فكر كن بهش

نیازمندی ها