کد خبر: ۵۸۴۴۶۳
سیما تیرانداز، بازیگر سریال «دودکش»: شوخی‌ها و خنده‌ها در سینما و تلویزیون مردانه است

نامزد جایزه بهترین بازیگر زن از یازدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم «سایه‌های هجوم»، همکاری با داریوش مهرجویی در فیلم‌های «هامون» و «بانو»، بازی در فیلم‌های «پاداش سکوت»، «جاده عشق» و... را اگر شما به سال‌ها فعالیت روی صحنه تئاتر (کارگردانی و بازیگری) و مجموعه‌های تلویزیونی (سی‌امین روز، خانه‌ای در تاریکی، جوانی، آژانس دوستی، وکلای جوان و...) اضافه کنید، متوجه خواهید شد سیما تیرانداز می‌تواند سر کلاس بازیگری حرف‌هایی برای شاگردانش داشته باشد.

این مدرس بازیگری که اخیراً سریال «ستایش» را نیز با سعید سلطانی تجربه کرده است، این روزها در تجربه‌ای نو با شخصیت «عفت» ژانر طنز تلویزیونی را در فضایی جدید نسبت به «ویروس 2000» با «دودکش» تجربه می‌کند. بازیگر سریال «در چشم باد» مهمان یک فنجان چای «بانی فیلم» شد تا از اولین تجربه همکاری‌اش با محمدحسین لطیفی و البته وضعیت کلاس‌های بازیگری و تدریس این رشته پرطرفدار بگوید:

خانم تیر انداز قبل از اینکه  برویم سراغ سریال دودکش، کار تدریس که کماکان در رأس برنامه‌هایتان هست؟

ـ بله تدریس کماکان در رأس برنامه‌های من است. در واقع تدریس جزو فعالیت‌های روتین و همیشگی من محسوب می‌شود. جالب است بدانید من درست از زمانی که بازیگر شدم، معلم هم شدم. تدریس بازیگری کار خاصی است و بسیار انرژی‌بر، اما من بدون توقف آن را در برنامه دارم.

کار تدریس در مملکت ما به‌خصوص در رشته بازیگری باید کار مشکلی باشد؛ آن هم در روزگاری که همه علاقه‌مندان این حرفه دوست دارند غوره نشده مویز شوند و ره صد ساله را یک شبه طی کنند.

ـ بله درست می‌گویید، کار تدریس بازیگری به خاطر اینکه الان سطح توقعات خیلی با قبل فرق کرده بسیار مشکل است. من می‌توانم ادعا کنم در زمان خود ما بچه‌ها مدام در حال فعالیت و یادگیری بودند و کسی در فکر این نبود که همان ابتدای راه مطرح شود. اما الان تنها چیزی که برای همه بچه‌های وارد شده به این حرفه حرف اول را می‌زند، مطرح شدن است. دوست دارند خیلی زود مشهور شوند. هیچ کس به خاطر عشق بازیگری وارد این حرفه نمی‌شود و این کار را سخت می‌کند. همه منتظر هستند یک قرص بخورند یا چیزی تو سرشان بخورد و با یک کلاس شش ماهه یا یکساله بازیگر شوند که  این امکان‌پذیر نیست. الان همه ما می‌دانیم که هرچه در دانشگاه‌ها و کلاس‌ها تدریس می‌شود یک مبنای اولیه است، بقیه می‌ماند به تلاش و فعالیت خود بچه‌ها. نباید به کلاس‌های آموزش بازیگری به عنوان یک سکوی پرتاب نگاه کنیم. من الان می‌بینم که بچه‌ها فقط وارد کلاس بازیگری آقای Xیا خانم Yمی‌شوند که وارد یک کار سینمایی یا تلویزیونی شوند. هیچ کس نمی‌آید آنجا چیزی را یاد بگیرد.

شما به شاگردانتان این مسئله را گوشزد می‌کنید که بازار کار در این حرفه بسیار محدود است و شرایط ورود به دنیای حرفه‌ای در سینما بسیار طاقت‌فرساست؟ در واقع سالیانه کلی دانشجوی بازیگری و کارگردان در رشته‌های مختلف فارغ‌التحصیل می‌شوند اما تولیدات محدود، شرایط خاص کار در کشور ما و... اجازه نمی‌دهد خیلی از نیروهای با استعداد حتی ورود پیدا کنند.

ـ در تاریخ سینمای ایران، این همه آدم‌ها آمدند بازیگری خواندند یا یاد گرفتند و... چند نفر آمدند و جذب کار شدند و ماندگار شدند؟ خودمان می‌دانیم خیلی از فاکتورها در ماندن و نماندن آدم‌های این حرفه موثر است. اخلاق خوب پشت دوربین، اخلاق حرفه‌ای جلوی دوربین، استعداد و خلاقیت بازیگری و خیلی فاکتورهای دیگر است که می‌تواند بازیگر را بسازد و ماندگار کند. به نظر شما چند درصد از آدم‌های حتی تحصیلکرده رشته بازیگری این خصوصیات را دارند؟! نه! ما زمانی با آقای حبیب رضایی صحبت می‌کردیم و می‌گفتیم شاید هر دو سال یک بار یک بازیگر را بتوان به سینما معرفی کرد. به هر حال مهم تنها جذب شدن نیست. به هر حال کسی که می‌آید و وارد دنیای بازیگری می‌شود هم باید پارامترهای مختلفی داشته باشد. خیلی‌ها در حد و اندازه‌های متوسط می‌آیند وارد کار می‌شوند، اما در ادامه فعالیت‌شان پیشرفت می‌کنند. شما می‌توانید این پیشرفت را در کارشان ببینید و این خیلی مهم است. آیا همه آدم‌هایی که وارد این حرفه می‌شوند این شرایط را دارند، همه حس می‌کنند دارند ولی متأسفانه ندارند؟

از منظر دیگری به این ماجرا نگاه کنیم. شما وضعیت تدریس را چگونه می‌بینید؟ آیا به لحاظ نیروی مدرس داریم افرادی را که بتوانیم روی آنها حساب کنیم یا در این حرفه هم هستند افرادی که تنها برای پر کردن جیب‌شان وارد عرصه شده‌اند و این حرفه را نیز مثل خیلی از کارهای دیگر تنها یک بیزنس می‌دانند؟

ـ ببینید! در اینجا هم مثل خیلی از کارهای دیگر ما دارای یکسری نقاط ضعف و قوت هستیم. نمی‌توانیم بگوییم اینجا همه چیز عالی است و شرایط تدریس بازیگری در تمام آموزشگاه‌ها ایده‌آل است. استادهای کاربلد و باسوادی داریم، استادهای بدی هم داریم! شما در مورد هر حرفه‌ای که بخواهید آسیب‌شناسی بکنید، این ماجرا وجود دارد. به هر حال شرایط اقتصادی هم مثل تمام حرفه‌ها در تدریس بازیگری نقش دارد. گاهی به خاطر ندادن پول منطقی و نرمال می‌روند اساتیدی را می‌آورند که اصلاً معلم نیستند و فقط دستمزد پایینی می‌گیرند. ایشان را می‌آورند و سر کلاس می‌فرستند. یکسری دانشجو نیز زیر دست این دوستان آموزش می‌بینند و بیرون می‌آیند. وقتی که آن آدم تجربه تدریس نداشته و معلم نبوده چه توقعی دارید که شاگردان او چیزی یاد گرفته باشند. از سوی دیگر هم استادهای بسیار خوبی داریم که حق است دستمزدهای خوبی به آنها پرداخت کنیم. به هر حال ما اگر طاووس می‌خواهیم باید جور هندوستان را هم بکشیم. ما وقتی که استاد خوب می‌خواهیم باید دستمزد مناسب نیز به او پرداخت کنیم. دستمزد در دانشگاه‌ها که اصلاً قابل گفتن نیست، بیشتر شبیه این است که برای رضای خدا کار می‌کنی! (اگر حق‌التدریس باشی) بعضی وقت‌ها نمی‌دانم این اساتید خوب چرا می‌روند و در فلان دانشگاه تدریس می‌کنند. با این دستمزد پایین!

و در مورد کلاس‌ها یا بهتر بگویم آموزشگاه های بازیگری نظرتان چیست؟

ـ در کلاس‌های بازیگری هم به ندرت آموزشگاهی را پیدا می‌کنی که دستمزد درستی پرداخت کند. در حالی که اگر دستمزد خوب در یک آموزشگاه پرداخت شود پس استاد بهتری خواهد داشت و اگر استاد بهتر بیاید اعتبار آموزشگاه‌ها حفظ می‌شود و بالاتر می‌رود و نتیجه‌اش می‌شود شاگردانی که واقعاً سر کلاس یاد گرفته‌اند. به هر حال اقتصاد یک مسئله مهم در زندگی امروز است که در بحث آموزشگاه بازیگری نیز بدون شک موثر است. اکثر افرادی که آموزشگاه افتتاح می‌کنند اول از همه به دنبال کسب درآمد هستند. در صورتی که تو باید بدانی وقتی می‌توانی پول خوبی دربیاوری که کارت را درست انجام داده باشی. در واقع یک آموزشگاه موفق در معرفی بازیگران باشی و این نیز نیازمند دعوت از اساتید کاربلد است. من همیشه به شاگردانم می‌گویم سر کلاس بازیگری شما همه می‌توانید برداشت خوب و مفیدی داشته باشید، چون اولین چیزی که در کلاس بازیگری یاد داده می‌شود درس انسانیت است، یعنی درس زندگی، این درس اول بازیگری است.من به شاگردانم می‌گویم مهم نیست که شما حتماً بعد از کلاس و گذراندن این دوره بازیگر خوبی شوی. ممکن است بروی و فروشنده خوبی شوی، خوب حرف بزنی، خوب بیان کنی و ارتباط اجتماعی درستی با مردم داشته باشی. من معتقد هستم بازیگری با تمام زندگی ما عجین است. یک کلاس بازیگری با اساتید خوب و مجرب هم شاید بتواند سالی یک بازیگر را معرفی کند، ولی می‌تواند پنجاه شصت انسان را تحویل جامعه بدهد که بتوانند در شغل خودشان موفق باشند. یکبار دیگر باید بگویم این آسیب‌شناسی در تمام حرفه‌ها وجود دارد که بخش اعظم آن را باید در مسائل اقتصادی جست‌و‌جو کرد. در مورد سریال‌های ضعیف هم شما می‌توانید به بحث استفاده از بازیگران کم تجربه و ناکاربلدی برسید که دستمزد پایین‌تری می‌گیرند و...

واما دودکش جدیدترین فعالیت تلویزیونی تان، بعد از  این سریال که مشغول کار جدید نشدید؟

ـ نه بابا ،فعلاً عرقم خشک نشده... (می‌خندد)

با نگاهی  اجمالی به کارنامه تان می توان دریافت اصولاً شما گزیده کار هستید تا پرکار؟

ـ‌ بله سعی می‌کنم گزیده‌کار باشم تا اینکه هر کاری را بپذیرم. البته برای حضور در چند کار صحبت شده اما هنوز چیزی قطعی نیست، همه چیز در حد صحبت بوده است. گزیده کار بودن سختی‌های خودش را هم دارد. به همین دلیل مجبور هستید گاهی تمام پیشنهادهایتان را جدی بگیرید اگر در غیر این صورت عمل کنید، حتی ممکن است مدتی بیکار باشید. البته خدا تا الان مرا یاری کرده و نگذاشته در آمپاس (به قول فیروز) بمانیم.

فکر می‌کنیم «دودکش» اولین حضور سیما تیرانداز در عرصه طنز تلویزیونی باشد؟

ـ من چندین سال پیش سریال ویروس 2000 را هم در ژانر طنز کار کردم که برمی‌گردد به نوروز چندین سال قبل، اما طنزی با ساختار دودکش را تا به حال کار نکرده بودم.

البته در تئاتر چند نمایش از جمله «بدنسازی و پف» (به کارگردانی مرحوم هوشنگ حسامی) را در ژانر کمدی کار کرده‌اید؟

ـ بله در تئاتر چند تجربه از جمله همین بدنساز و پف، حیاط خلوت و... در ژانر طنز داشته‌ام. در دنیای نمایش در این ژانر من تجارب خوبی دارم.

سریال «دودکش» چه فاکتورهایی داشت که شما را علاقه‌مند کرد تا به این ژانر تا حدودی پرخطر نیز ورود کنید؟

ـ آقای نیک‌نژاد دوست چندین و چند ساله من در این حرفه هستند، تجارب همکاری بسیار خوبی در این سالها با هم داشته‌ایم. من همیشه مطمئن هستم وقتی که برزو نیک‌نژاد با من تماس می‌گیرد کار خوب و قابل دفاع خواهد. او هرچه بگوید من می‌پذیرم چون می‌دانم و اطمینان دارم که قطع به یقین کار شرایط مساعدی داشته که او با من تماس گرفته است.

به خصوص اینجا که خودش نه تنها در مقام دستیار کارگردان به عنوان نویسنده نیز مشغول به کار بوده است؟

ـ اینکه آقای نیک‌نژاد نویسنده این کار هستند را البته بعداً متوجه شدم. جالب اینکه من فیلمنامه نخوانده با این پروژه قرارداد بستم. وقتی که رفتم دفترشان، دیدم آقای لطیفی حضور دارند، آقای نیک‌نژاد هم هستند، برزو همان ابتدا گفت من مطمئن هستم تو از این نقش خوشت خواهد آمد اطمینان دارم. او جزو صادق‌ترین افراد این حرفه است که رک و پوست‌کنده هر چه باید را همان اول می‌گوید. من هم آقای لطیفی را که آنجا دیدم با خودم گفتم حتماً این کار سریال خوبی خواهد شد. به هر حال آقای لطیفی جزو کارگردانانی بود که همیشه دوست داشتم با ایشان همکاری داشته باشم.

در واقع شرایط ابتدایی برای یک همکاری مهیا بود؟

ـ بله دقیقاً، حضور یک کارگردان کاربلد و یک دوست خوب که خودش این بار قلم به دست گرفته در یک پروژه، به نظرم کافی است که آدم چشم بسته قرارداد ببندد.

و وقتی که فیلمنامه را خواندید کماکان نظر قبل را داشتید؟

ـ وقتی که آمدم خانه و فیلمنامه را خواندم شگفت‌زده شدم از فیلمنامه‌ای که بسیار خوب نوشته شده بود. فیلمنامه را خیلی دوست داشتم و بسیار خوشحال بودم از اینکه با این پروژه وارد فاز همکاری شدم.

نوع قصه و سبک روایت در سریال «دودکش» طوری طراحی شده که در اجرا بازیگر را بیشتر به سمت زندگی جلوی دوربین سوق می‌دهد، شما در مورد عفت چه تمهیدی اندیشیدید؟

ـ من همیشه این را مدنظر دارم که غیرواقعی‌ترین لحظات یک اثر نمایشی هم باید چیزی شبیه زندگی باشد تا تماشاگر آن را باور کند. ما می‌گوییم که آثار فانتزی هم بایستی یک اتفاق قابل باور برای مخاطب باشند تا تماشاگر آن را بپذیرد و با آن ارتباط برقرار می‌کند، پس باید زندگی در آن جریان داشته باشد.

اما گاهی اوقات فیلمنامه‌ای مثل نوشته برزو با عنوان «دودکش» ساختاری دارد که در آن زندگی به شکل ریز به ریز با جزئی‌ترین حالات نوشته شده و بازی در آن نیازمند توانایی یک بازیگر در نمایش واقعی‌تری از زندگی است؟ (به نظرم بازیگری که یک نمایش محسوس در جنس بازی‌اش موجود است در این نوع آثار، کارش توی ذوق می‌زند و مشخص است)

ـ بله به نظرم نوشته برزو خیلی درست فضای زندگی را به تماشاگر منتقل می‌کند. به همین دلیل است که در لحظه لحظه کار تماشاگر احساس می‌کند خودش را می‌بیند و با تمام لحظات کار زندگی می‌کند. این نشان از آن دارد که فیلمنامه خیلی درست به نمایش واقعی یک زندگی پرداخته است.

از ایفای نقش عفت هراس نداشتید؟ به هر حال شما در تجربه های پیشین تان با این شکل و شمایل و نقش کمتر ظاهر شده بودید ؟

ـ واقعاً من تا آخرین لحظه که خودم را در قاب تلویزیون دیدم، می‌ترسیدم چون تا به حال کاری با این شکل و شمایل را تجربه نکرده بودم. طنز سریال «ویروس 2000» یک طنز فانتزی بود، اما اینجا ماجرا متفاوت بود و عفت فرق می‌کرد. مدام با خودم می‌گفتم من می‌توانم عفت را دربیاورم؟! آقای لطیفی عزیز مدام به من دلگرمی می‌دادند که تو خیالت راحت باشد عفت خیلی هم خوب خواهد شد و حتی واقعاً تا یکی - دو ماه اول کلی استرس داشتم و گیج بودم از اینکه کاری که انجام می‌دهم درست است یا خیر؟نمی‌خواهم حمل بر خودستایی شود ولی بازخوردها نشان از آن دارد که عفت درآمد و نتیجه داده است. به هر حال تجربه‌ای بودکه برای من بسیار شیرین و دوست‌داشتنی بود و نتیجه‌اش هم خدا را شکر مخاطب را راضی کرده است.

انتخاب  اکثربازیگران در سریال «دودکش» به درستی اتفاق افتاده و این در کلیت کار مشهود است. از بازی کنار این تیم تئاتری هم صحبت کنید.

ـ من در مورد خودم صحبت نمی‌کنم، ولی به نظرم تیم بازیگری در سریال «دودکش» بسیار فکورانه انتخاب شده بود. یک جورهایی هم نفسی ما (تیم بازیگری) کار را به جایی رساند که پاسکاری‌ها بسیار خوب و حرفه‌ای و البته برای تماشاگر قابل باور از آب درآید و این نشان از انتخاب درست بازیگران دارد. شما شک نکنید، هرچند من بازیگر خوبی باشم و بتوانم پاس درستی بدهم، اما نتیجه‌ای از بازیگر مقابلم نگیرم کار دست از آب درنخواهد آمد. ما مجموعه‌ای از اکشن‌ها و ری‌اکشن‌ها هستیم، در نتیجه اگر رفتاری اتفاق بیفتد که بازخورد درستی نداشته باشد، کل کار لطمه خواهد دید. همه بچه‌های ما درست و بجا در این سریال انتخاب شده‌اند.

خطوط قرمز یا بهتر بگویم محدودیت های سیما در این سالها کمتر  اجازه داده در فیلمنامه‌های طنز شاهد این باشیم که بار طنز کار روی کاراکترهای خانم و آقا به درستی تقسیم شود. معمولاً قلم نویسنده‌های ما کمتر به سمت طنز زنانه می‌رود ....

ـ بله موافقم من جای دیگر هم گفتم که ما اصلاً طنز، برای خانم‌ها نداریم و در میان این همه آثار سینمایی و تلویزیونی در ژانر طنز انگشت‌شمار هستند آثاری که در آن زنان حضور محوری داشته باشند مثل فیلم‌های مومیایی، مرد عوضی و ...؛ آن هم با یک شخصیت محوری مرد و... دیگر چیزی به ذهنم خطور نمی‌کند. این اواخر فیلم ورود آقایان ممنوع هم ساخته شد. ما معمولاً طنز خوب برای خانم‌ها نمی‌نویسیم. همه شوخی‌ها و خنده‌ها در سینما و تلویزیون مردانه است. به نظرم این هوشیاری یک نویسنده است که توانسته طنز را در کل سریالش پخش کند و هر یک از شخصیت‌ها به اندازه جایگاه محوری‌شان در خلق موقعیت‌های طنز نقش داشته باشند. واقعاً برزو نیک‌نژاد برای تک تک دیالوگ‌ها  و شخصیت‌ها فکر کرده اندیشه داشته و نتیجه‌اش شده یک فیلمنامه خوب، فیلمنامه خوب هم نتیجه کار را قابل قبول می‌کند. البته منکر جایگاه کارگردان نمی‌شوم. حضور یک کارگردان خوب قطعاً نقش اساسی خواهد داشت.

این اولین تجربه همکاری شما با محمد حسین لطیفی در اولین تجربه سریال‌سازی‌اش در ژانر طنز برای تلویزیون بود، او را چقدر در این ژانر موفق دیدید ؟

ـ نکته‌ای که در اکثر آثار آقای لطیفی به چشم می‌خورد، متفاوت بوده است. به نظرم ایشان جزو یکی از کارگردانان  با تفکر و کاربلد سینما و تلویزیون ما هستند. من سریال «نردبام آسمان» ایشان را خیلی دوست داشتم، چرا که یک اثر نو و جدید در ژانر تاریخی محسوب می‌شود. من فیلم «سرعت» ایشان را خیلی دوست داشتم، آن کار هم در ژانر اکشن یک اتفاق خوب بود. ما به عنوان بازیگر، حتی طراح صحنه، گریمور و...، یک چشم داریم به عنوان کارگردان؛ او ضمن هدایت، کار ما را قضاوت نیز می‌کند. برای خود من بارها پیش آمده که نکته‌ای در کارم وجود داشته، جمله‌ای را نباید می‌گفتم، حسی را کم و زیاد می‌گذاشتم یا... که ایشان تذکر بجا دادند. قطعاً حاصل کار ما با هدایت آن چشم ایجاد می‌شود. در واقع  یک بازی خوب بدون هدایت درست اتفاق نمی‌افتد.

سریال «دودکش» تا پایان تماشاگرش را همین‌گونه حفظ خواهد کرد؟

ـ از من نپرسید! معتقد هستم سریال «دودکش» می‌تواند یک نوآوری در ژانر طنز تلویزیون باشد، چون مدل آن نداشتیم. سریال ما لحظات بسیار درخشان‌تری دارد که خواهید دید.

و به عنوان سوال آخر بقیه سریال‌های ماه رمضان امسال را هم دنبال کردید؟

ـ بخش‌هایی از سریال «مادرانه» و تعداد کمی از قسمت‌های «خروس» را دیدم. امیدوار هستم سریال‌های ما به حدی از کیفیت برسد که در هنگام انتخاب نتوانیم هیچکس را رد کنیم. امیدوار هستم همه آثار تلویزیون ما در جلب نظر مخاطب موفق باشند. این دعای من از صمیم قلب است. برای سریال‌های «خروس» و «مادرانه» و دست‌اندرکارانشان هم آرزوی موفقیت دارم و به همکارانم در آن دو مجموعه نیز خسته نباشید می‌گویم.

منبع: بانی‌فیلم آنلاین، مجتبی احمدی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها