با پسرش فقط یک طبقه فاصله دارد اما از وقتی که او ازدواج کرده، حس می‌کند کیلومترها از یکدیگر دور شده‌اند. همیشه توی دلش اضطراب دارد که نکند زنش او را بردارد و به یک جای دور ببرد؛ نکند این فاصله کیلومتری تبدیل شود به فاصله‌ای غیر قابل دسترس؛ نکند عروسش رابطه آنها را به هم بزند؛ نکند...
کد خبر: ۵۴۵۰۵۲

وقتی می خواستند به او یک طبقه آپارتمان بدهند تا با همسرش زندگی کند مادر گفت: ما به طبقه پایین می رویم و بچه ها طبقه دوم را بردارند. من پایم درد می کند و نمی توانم تا طبقه دوم بروم. در اصل با این هدف این جابه جایی را انجام داد که پسر و عروسش از مقابل در آپارتمان او به خانه خود بروند و او از چشمی در رفت و آمدشان را ببیند. حالا هم گاه و بیگاه تا پسرش می رسد به او خبر می دهد: می دانی خانمت هنوز نیامده؟ می دانی میهمان دارید؟ شام برایت همان چیزی که دوست داری گذاشته ام بیا یه لقمه بخور بعد خانه خودت هم می خوری.

همین کارها مایه دلخوری عروس خانم را فراهم کرده است و این روزها زمزمه همان چیزی که مادر داماد از آن می ترسید شروع شده است: می خواهم برویم یک آپارتمان نزدیک مادرم اینها بگیریم. از اینجا رفت و آمد خیلی مشکل است. به محل کارم نیز دور است و...

هرقدر میزان وابستگی عاطفی مادر با پسر بیشتر و بیشتر باشد، سپردن او به عروس سخت تر می شود.

برخی از مادران ماه ها و بلکه سال ها پس از ازدواج پسرشان هنوز نمی توانند نگرانی شان را از وضعیت فرزندشان پنهان دارند و حتی گاه نسبت به غذا خوردن پسرشان، دستپخت عروس و نحوه پرستاری او وقتی بیمار است شک و تردید دارند و گاه این تردید ها را به صورت آزار دهنده ای بروز می دهند.

مادر که همیشه آرزو می کرده پسرش داماد شود امروز نگران این است که هیچ کس بخوبی او نتواند از پسر دردانه اش مراقبت کند.

این گونه پندارها و حمایت های زمینه ساز پدید آیی بازخوردها، نگرش ها و رفتارهای نه چندان مطلوب نسبت به شخصیت عروس خانواده می شود. همه این اتفاق ها در حالی رخ می دهد که عروس خانم دارد نهایت سعی و تلاش خود را می کند تا همسرش خوشبخت باشد.

توصیه های همیشگی مادرشوهر در مورد مراقبت از پسرش باعث می شود به عروس حس یک خدمتکار دست دهد و جایگاه همسرش نیز به عنوان یک مرد بچه ننه در نظر او جلوه کند و از کنترل همیشگی مادر شوهر فاصله بگیرد. چون خانم ها ترجیح می دهند در زندگی همسرشان زن اول باشند. تنها کسی که مسوول رسیدگی به مرد زندگی شان است.

مشاوران خانواده به زوج های جوان و والدین آنان توصیه می کنند از دخالت مستمر در زندگی زوج جوان بپرهیزند و تنها وقتی از آنان کمک خواسته شد توصیه ها و تجربیات خود را در اختیار آنان قرار دهند. رفتارهای کنترلی ابراز ناراحتی و دلتنگی و گریه برخی مادران برای دوری از فرزند و دعوت کردن او به هر بهانه بدون حضور همسر و کم محلی به همسر او سبب می شود در زندگی زوج کدورت ایجاد شود و در ذهن مرد نیز تعارض پدید بیاید و احساس گناه به او دست دهد بدخلقی ها، سردی ها و ستیزهای ناشی از آن می تواند زندگی زوج را تا سرحد جدایی سوق دهد.

متخصصان خانواده و روانشناسی، جایگاه خانواده را در حد یک الگوی قابل استفاده در مراحل مختلف زندگی و میانجی در مسائل دشوار و پایگاه و حامی می دانند که در مراحل سخت و مورد نیاز به یاری فرزندان می شتابند.

این حمایت وقتی باید بروز کند که خانواده مستقل زوج جوان تقاضای کمک داشته باشند و در آن صورت نیز بیشتر حمایتی که توقع می رود حمایت مصلحانه و معنوی می باشد.

نوع دیگری از اختلال در رابطه خانواده پدری و خانواده جوان روابط سرد و منفعلانه است. برخی والدین خصوصا مادران برای جلوگیری از مداخله در زندگی زوج جوان کلا آنها را به حال خود رها می کنند و حتی از رفت و آمد با آنان نیز خودداری می کنند.

این نوع مادر شوهر ها گاه به رغم میل باطنی و با وجود دنیایی از نگرانی ها و دلواپسی ها، سیاست در کنار بودن و سکوت کردن را پیشه خود می سازند.

نادره ص در مورد روابط خانواده همسرش می گوید: حس می کنم والدین همسرم از من خوششان نمی آید زیرا از وقتی ما ازدواج کرده ایم به خانه مان رفت و آمد نمی کنند و فقط انتظار دارند ما به خانه آنان برویم و مزاحمت را بهانه می کنند.

آنها انگار به خاطر من از فرزندشان نیز بریده اند. من احساس طرد شدگی می کنم و نمی دانم فکری که می کنم درست است یا نه. آنها همیشه به خانه دخترشان رفت و آمد می کنند ولی با کار ما کاری ندارند.

مشاوران خانواده مهم ترین نقش مادران زوج جوان را آموزش های مورد نیاز عروس جوان در صورت درخواست و رفتار صادقانه برای تحکیم روابط میان عروس و داماد و آرامش آنان می دانند. مادر شوهر باید با کارها و سخنان خود سبب شود زمینه دوستی، مودت و محبت میان پسر و عروسش بیشتر شود زیرا چیزی که او پس از ازدواج نیاز دارد زندگی آرام با همسرش است نه شنیدن بدگویی در مورد او و مخدوش کردن تصویر او.

یک مادر شوهر منصف و خردمند عروس را همراه و یار پسر عزیزش می بیند نه رقیب خود در جلب محبت او. رفتار وگفتار مادر شوهر الگویی برای رفتار سایر افراد خانواده می شود پس در این زمینه مادر شوهر ها در حفظ جایگاه و تکریم همسر پسرشان نقش مهمی ایفا می کنند. کما این که عروس خانواده نیز متقابلا رفتار چنین مادر شوهر خردمندی را الگوی رفتار خود خواهد کرد و باعث افتخار خود می داند که به او کمک کند و از او درس بگیرد.

به مادر شوهر های عزیز توصیه می شود به عروسشان مثل یک دختر خوانده، یک دوست و یک انسان نگاه کنند و روابط خود را با او بر این معیار استوارکنند نه به عنوان یکی از متعلقات و ضمائم پسرشان که چه بخواهد چه نخواهد باید دنباله رو او باشد. این دیدگاه همیشه روابط را مشکل می کند.

زهره زیارتی / جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها