پیر‌ترین مرد تبریز از زندگی و راز طول عمرش می‌گوید

مرد تبریزی در ۱۱۳ سالگی: وفادار و عاشق

چشمانش را که باز کرد، خود را درمیان بوته‌های تمشک دید. درد تمام وجودش را فرا گرفته بود. تنها چیزی که پیرمرد به خاطر داشت زمانی بود که پایش را روی یک تخته سنگ گذاشت و ناگهان سقوط کرد. او باید خود را نجات می‌داد اما در آن ارتفاع چطور امکان داشت نجات یابد؟ تلفن همراهش فرشته نجاتش شد و توانست یک بار دیگر طعم زندگی را بچشد.
کد خبر: ۷۱۲۰۰۹

جام جم سرا: تیم کوهنوردی‌شان را چندین‌ سال پیش تشکیل داده بودند. هروقت فرصتی پیدا می‌کردند پیر و جوان گروه، راهی کوه و دشت می‌شدند. این‌بار برنامه‌شان بند هلو‌کله ٢٠٠٠ در تنکابن بود. همه قرارومدار‌هایشان را گذاشته بودند. قرار بود ١٢کوهنورد که در بین‌شان موسی امیریان ٦٢ساله هم بود، سحرگاه جمعه از تنکابن راهی منطقه شوند.

ساعت ٤صبح روز جمعه ٧شهریورماه موسی و دوستانش وارد منطقه ٢٠٠٠هلو کله شدند. کوهپیمایی تا ظهر ادامه پیدا کرد تا این‌که موسی ٦٢ساله به‌خاطر کاری که داشت تصمیم گرفت از گروه جدا شود و دوباره به شهر بازگردد اما پیرمرد تنکابنی نمی‌دانست تصمیمی که گرفته او را به درد سر بزرگی می‌اندازد.

وقتی او از گروه جدا شد و راه میان‌بر را برای رسیدن به پایین کوه انتخاب کرد ناگهان به منطقه‌ای رسید که شیب تندی داشت و باعث سقوطش شد اما شانس با او یار بود و پیرمرد با تلاش امدادگران هلال‌احمر و مردم روستای هلو کله از مرگ حتمی نجات یافت و به آغوش خانواده‌ بازگشت.

اتفاق چطور رخ داد؟
صادق پسر کوهنورد حادثه‌دیده گفت: متاسفانه پدرم به خاطر آن حادثه نمی‌تواند به درستی صحبت کند. او آن روز عینکش را با خودش نبرده بود به همین خاطر وقتی از گروه جدا شد تا خودش را به شهر برساند تصمیم گرفت از یک راه میانبر برود اما متاسفانه این راه میانبر او را به منطقه زرد تبه مکانی که شیب‌های تندی حدود ٨٠درجه دارد، رساند. پدرم عینک همراهش نبود، وقتی قصد داشت از روی یک تخته سنگ بگذرد ناگهان پایش را در موقعیت نامناسبی می‌گذارد و به همین خاطر به سمت پایین پرت می‌شود. طبق گفته‌های امدادگرانی که برای کمک آمده بودند ارتفاعی که پدرم سقوط کرده بود به ٣٠٠متر می‌رسید.

صادق از جریان نجات پدرش نیز این طور گفت: پدرم بعد از سقوط حدودا نیم ساعتی بی‌هوش می‌شود. پس از هوشیاری، در حالی ‌که تمامی وسایل و امکاناتش بر اثر سقوط گم شده بود به شکل معجزه‌آسایی تلفن همراهش و به عبارتی تنها وسیله ارتباطی خود را در کیف کمری‌اش پیدا می‌کند. همان موقع با یکی از دوستانش که آن روز همراهشان به کوه نیامده بود تماس می‌گیرد و وی را در جریان ماجرایی که برایش رخ داده قرار می‌دهد.

آغاز عملیات امدادونجات
یدالله صالحی، رئیس جمعیت هلال‌احمر تنکابن در این‌باره گفت: حدود ساعت ٣٠: ١٥ بعدازظهر جمعه بود که با من تماس گرفتند و ما را در جریان حادثه‌ای که برای پیرمرد تنکابی رخ داده بود قرار دادند پس از آگاهی و برنامه‌ریزی برای کمک به این فرد، ابتدا با او تماس تلفنی برقرار کردم.

وی افزود: پیرمرد می‌گفت همه بدنش درد می‌کند اما به او امید دادم و گفتم که به‌زودی او را نجات خواهیم داد. وقتی تیم اول خود را به محل حادثه رساند با من تماس گرفتند و اعلام کردند منطقه به‌حدی صعب‌العبور است که نمی‌توانند کاری انجام دهند. به همین خاطر بلافاصله یک تیم ٥نفره دیگر به سرپرستی خودم راهی محل حادثه شد. نکته قابل توجه در این عملیات این بود که جوانان و اعضای شورای روستای هلوکله به کمک نیروهای جمعیت، آمدند و به همین خاطر طی عملیاتی ٧ساعته با حضور نیروهای امدادی فعال جمعیت هلال‌احمر تنکابن و همراهی خوب جوانان روستای هلوکله، مصدوم از مرگ حتمی نجات یافت و به بیمارستان شهید رجایی تنکابن منتقل شد.

صادق پسر فرد آسیب‌دیده نیز گفت: نجات پدرم از آن وضع چیزی شبیه یک معجزه بود. پدرم در این حادثه فقط انگشت دستش دچار دررفتگی شد و همچنین کوفتگی شدیدی پیدا کرده است و حالا خوشحال هستیم که خدا او را دوباره به ما داده است.

یدالله صالحی عضو ستاد مدیریت بحران تنکابن تأکید کرد: کوهپیمایی با کوهنوردی تفاوت دارد، کوهنوردان علاوه بر آموزش ویژه، دارای تجهیزات هستند ولی آنها نیز هیچ‌گاه بدون هماهنگی و امکان‌سنجی از گروه جدا نمی‌شوند، بنابراین کوهپیمایان باید با راهنمای محلی به این مناطق رفته و هرگز از گروه خود جدا نشوند.

وی تصریح کرد: در مورد این حادثه در ابتدای امر شانس گم نشدن تلفن همراه مصدوم منجر به نجات وی شد، همچنین حضور به‌ موقع نیروهای امدادی و نیز کمک و آشنایی جوانان محل در مسیرهای دسترسی به دره‌ یخچالی و بازگشت سریع، منجر به نجات این مصدوم از مرگ حتمی شد.

رئیس جمعیت هلال‌احمر تنکابن از کمک جوانان راه‌بلد تنکابنی برای نجات این فرد مصدوم قدردانی کرد و گفت: در تمامیِ نقاطی از این دست، چه ساحلی و کوهستانی، جوانان محلات با شناختی که از نقاط حساس و حادثه‌خیز منطقه خود دارند می‌توانند کمک شایانی برای موفقیت در عملیات امدادونجات باشند و این مهم نیز مستلزم رعایت اصل هماهنگی بین نیروهای امدادی و افراد بومی است. (شهروند)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها