تفاوتی ندارد که او را در فیلم‌هایش ببینید یا اتفاقی در خیابان با او برخورد کنید؛ «ماشاءا... شاهمرادی‌زاده» همان یک شخصیت را دارد. با همان می‌رود توی فیلم‌هایش، با همان می‌رود خرید، توی تلویزیون می‌آید و پشت تلفن حرف می‌زند. روی لهجه‌اش تعصب زیادی دارد و نمی‌خواهد با هیچ لهجه دیگری جز مشهدی در قاب تصویر ظاهر شود. نگران نیست که کسی فکر کند بی‌کلاس است. می‌گوید: «مردم من را همین‌جوری دوست دارند. بعضی‌وقت‌ها که توی خیابان من را می‌شناسند، می‌گویند انگار الان اینجا فیلم شد!» گفت‌وگو با این بازیگر و فیلم‌ساز مشهدی را در ادامه بخوانید.
کد خبر: ۶۶۴۸۵۸
فیلمساز مشهدی: هوا را از من بگیر، لهجه‌ام را نه!

جام جم سرا:
* در چند فیلم و سریال با لهجه مشهدی صحبت کرده‌اید؟
همه فیلم‌های من با لهجه مشهدی است، ولی تعدادشان را نشمرده‌ام. البته در این بین فقط یک فیلم «آخرین شناسایی» استثناست که دوبله تهرانی داشت. همان فیلم را هم با مادر و خواهرم رفتیم سینما. لحظه‌ای که کسی به جای من صحبت کرد، همه عصبانی شدند. اصلا صدای بدی روی بازی من گذاشته بودند. لهجه‌اش تهرانی بود.

* قبلا لهجه مشهدی زیاد در فیلم‌ها استفاده نمی‌شد، ولی الان کاربرد آن بیشتر شده است. از بازیگران مشهدی، لهجه کدامشان را بیشتر می‌پسندید؟
هدایت‌ هاشمی‌ خوب مشهدی حرف می‌زند. رضا عطاران و رضا کیانیان هم همین‌طور، ولی بعضی مشهدی‌ها چون الان تهرانی شده‌اند، وقتی می‌خواهند مشهدی صحبت کنند، فشار زیادی روی تارهای صوتی‌شان می‌آورند که لهجه را خراب می‌کند!

* شما در بعضی فیلم‌ها برای لهجه مشهدی مشاوره می‌دهید، ولی در همین فیلم «معراجی‌ها» که حضور داشتید، برزو ارجمند، لهجه مشهدی را خیلی پراشکال صحبت می‌کرد.
در بعضی فیلم‌ها مثل خیلی دور، خیلی نزدیک کمک کردم که لهجه بازیگر خوب دربیاید. زمانی هم که فیلم آژانس شیشه‌ای ساخته می‌شد، با من تماس گرفتند و دیالوگ‌ها را از پشت تلفن برایم خواندند.

هر بازیگری باید شاخصه‌ها‌یی داشته باشد. من که مثل محمدرضا گلزار خوشگل نیستم. طنز خاصی دارم که چیز جدیدی نیست. برگ برنده من همین لهجه است

بعد صدایم را از پشت تلفن ضبط کردند تا با بازیگرها تمرین کنند؛ البته یک نکته برای خوب مشهدی صحبت کردن وجود دارد و آن، این است که روی لهجه‌تان فشار نیاورید. ولی در معراجی‌ها چون خود برزو ارجمند مشهدی است، من صحبتی نکردم. او هم به خاطر اینکه در تهران زندگی کرده، لهجه‌اش مخلوط است. خود من هم اگر دو‌ماه تهرانی صحبت کنم، دومرتبه که برگردم، لهجه‌ام آلوده می‌شود. برای همین هم تصمیم گرفته ام در هیچ شرایطی تهرانی حرف نزنم. حتی در سخنرانی‌هایم لهجه مشهدی دارم. همیشه می‌گویم خدایا هوا را از من بگیر، لهجه‌ام را نه. کسانی که به تهران می‌روند، به‌ جای «رِ» می‌گویند «رُ» که این جزو آلودگی‌هایی است که از لهجه‌های دیگر می‌آید. چندوقت که تهران بمانی، ناخودآگاه این‌طوری می‌شود.

* چرا تاکید دارید که لهجه مشهدی را در هر شرایطی حفظ کنید؟
اگر لهجه تهرانی و مشهدی را قاطی کنم، آهنگ صدایم مثل «رضا کیانیان» می‌شود. الان رضا وقتی می‌خواهد مشهدی صحبت کند، کمی ‌فکر می‌کند. شاید سلیقه رضا چیز دیگری باشد، ولی من این‌طوری فکر می‌کنم که مشهدی‌ها لهجه آلوده را کمتر می‌پسندند.

* ولی گویا شما تعصب خاصی هم روی این موضوع دارید؟
هر بازیگری باید شاخصه‌ها‌یی داشته باشد. من که مثل محمدرضا گلزار خوشگل نیستم. طنز خاصی دارم که چیز جدیدی نیست. بقیه هم طنز دارند. من دو تا هنر دارم. یکی کارهای بداهه را بلدم که از تئاتر می‌آید. دیگر اینکه می‌توانم مشهدی صحبت کنم. برگ برنده من همین لهجه است. اگر این برگ برنده را از دست بدهم، مثل بقیه می‌شوم. وقتی تهرانی حرف می‌زنم، احساس می‌کنم یک نفر داخل من آمده و دارد به جای من حرف می‌زند. آن آدم به جای من می‌گوید: «می‌دونی من می‌خواستم بگم که اگه امرو اَ اینجا بری، این‌طوری می‌شه.» بعد خودم به خودم می‌گویم: «اَی بابا! بیا برو حوصله نِدِرُم.»(می‌خندد)

اگر با لهجه مشهدی روضه بخوانم، روضه‌ام خنده‌دار می‌شود. مثلا اگر بگویم «ای یزید نامرد آب رِ بسته بود، نِمِذاشت هیچ کی به آب نزدیک بره»، نمی‌توانم از مردم گریه بگیرم.

* از چه زمانی تصمیم گرفتید که در فیلم‌ها و سریال‌ها مشهدی صحبت کنید؟
این قضیه با فیلم «بر بال فرشتگان» آغاز شد. آن‌موقع آقای طهماسب می‌خواست در استودیو به جای من صحبت کند. یادم می‌آید که دوبلور‌ها به مشکل برخوردند. لهجه من به‌قدری غلیظ بود که آن‌ها متوجه نمی‌شدند. آقای میرعلایی مرا پیدا کرد و گفت بیا بگو چه گفته‌ای. وقتی صحبت کردم، آقای طهماسب گفت صدای خودش روی نقش باشد، بهتر است. بعد از آن این‌قدر مشهدی حرف زدم تا این لهجه زنده بماند.

* لهجه تهرانی را هم بلد هستید؟
بله، من مداح هستم که با لهجه تهرانی مداحی می‌کنم و روضه می‌خوانم، چون اگر با لهجه مشهدی روضه بخوانم، روضه‌ام خنده‌دار می‌شود. مثلا اگر بگویم «ای یزید نامرد آب رِ بسته بود، نِمِذاشت هیچ کی به آب نزدیک بره»، نمی‌توانم از مردم گریه بگیرم.

* به جز فیلم «آژانس شیشه‌ای»، برای چه کارهایی مشاوره داده‌اید؟
در سریال «نوشدارو» که چند‌وقت پیش بازی کردم، بیشتر بازیگران مشهدی بودند، ولی باز هم لهجه خیلی‌ها مشکل داشت که من با آن‌ها کار می‌کردم.‌ خانم «محبوبه بیات» که اصالتا مشهدی هستند، خیلی قشنگ مشهدی حرف می‌زدند، ولی بقیه که می‌خواستند مشهدی حرف بزنند، برایشان سخت بود و خیلی انرژی می‌گذاشتند. من هم مرتب کارم این بود که بگویم: «مشهدی حرف زدن، زور زدن ندارد.»

* برای بازیگران تهرانی چطور؟
کار با تهرانی‌ها خیلی سخت‌تر است. در فیلم «خیلی‌دور، خیلی نزدیک» برای لهجه مشاوره می‌دادم. آقای بکاییان از مشهد آمده بود که به من کمک بکند. با الهام حمیدی و افشین ‌هاشمی ‌خیلی کار کردیم. افشین ‌‌هاشمی‌ تا اندازه‌ای لهجه مشهدی را یاد گرفت، ولی باز هم شما می‌فهمیدی که او مشهدی نیست. خانم حمیدی هم انرژی زیادی گذاشت. کل فیلم سه‌ماه طول کشید که من یک ماه‌ونیمش را سر صحنه بودم.

یک‌بار در تهران به قنادی رفتم و گفتم آقا دوکیلو نارنجک بده. یارو سکته کرد، پرسید: «بمب هم می‌خوای؟!»

* چطوری با آن‌ها تمرین می‌کردید؟
جمله‌به‌جمله با آن‌ها جلو می‌رفتم. مثلا می‌گفتم وقتی می‌خواهی بگویی «مُ» صدای « ُ » را نکش. خیلی راحت و سریع بگو «مُ». مجموعه اصطلاحاتی را هم که در ذهنم بود، به آن‌ها یاد می‌دادم. مثلا «آقا جان»، «حالُم خراب رفته» و چیزهای دیگر.

* به نظر شما چرا لهجه مشهدی هر روز کمرنگ‌تر می‌شود؟ مثلا می‌بینیم که اصفهانی‌ها لهجه‌شان را در تهران زنده نگه می‌دارند، ولی مشهدی‌ها نه؟
نمی‌دانم. وضعیت فرهنگی طوری بوده که هر‌کس کتابی حرف می‌زده، باسوادتر به نظر می‌رسیده است. قدیم‌ها وقتی یک مشهدی به تهران می‌رفت و برمی‌گشت، در هر چند کلمه‌اش به جای «مُ» می‌گفت «من» که ثابت کند به پایتخت رفته است. این ضعف فرهنگی از زمان قدیم بوده است. به نظر من خیلی حیف است که لهجه مشهدی از بین برود. الان آقای قالیباف کمابیش لهجه مشهدی‌اش را حفظ کرده است. اگر کاملا مشهدی حرف بزند، چقدر قشنگ می‌شود!

* قبول دارید اگر آقای قالیباف کاملا مشهدی حرف بزند، خیلی‌ها حرف‌هایش را نمی‌فهمند؟
نه، امکان ندارد. همه می‌فهمند.

* برای اینکه لهجه‌تان مشهدی بماند، آهنگ خاصی را به کار می‌برید یا روی استفاده از کلمات مشهدی هم دقت می‌کنید؟
خاطره خیلی خنده‌داری در این زمینه یادم آمد. به خانه یکی از دوستانم در کرمانشاه رفته بودم. روی درخت، پر چُغُک(گنجشک) بود. من فکر می‌کردم این‌ها هم به گنجشک می‌گویند چغک. به دوستم گفتم چه همه چغک! او منظور من را نمی‌فهمید. آخرسر به درخت زدم تا چغک‌ها همه بپرند. به او گفتم بیا این‌همه چغک. آن‌قدر خندید که از خنده روده‌بر شد. به او گفتم: اسم واقعی این‌ها را بگو تا جای دیگر اشتباه نگویم. او گفت: ما به این‌ها می‌گوییم «ملوچ». باز من کلی به این دوستم خندیدم که به گنجشک می‌گوید «ملوچ». این‌طوری با هم بی‌حساب شدیم.(می‌خندد)

من ندیده‌ام فیلمی بخواهد لهجه‌ای را مسخره کند. در سریال «شهریار» بازیگران خیلی‌ خوب ترکی حرف می‌زدند یا در سریال «پایتخت» لهجه مازندرانی خیلی خوب ادا شد. این فیلم‌ها لهجه و فرهنگ را زنده نگه می‌دارند

* چه کلمات مشهدی دیگری به ذهنتان می‌رسد؟
یک‌بار در تهران به قنادی رفتم و گفتم آقا دوکیلو نارنجک بده. یارو سکته کرد، پرسید: «بمب هم می‌خوای؟!» کلمات مشهدی‌ها خیلی با کلمات آن‌ها فرق دارد. وقت‌هایی پیش می‌آید که می‌فهمم تهرانی‌ها به کلمات ما چیزهای دیگری می‌گویند؛ مثلا یک‌بار رفتم برای دخترم «سرکن»(مدادتراش) بخرم. خیلی طول کشید تا به او بفهمانم از این‌هایی که مداد را می‌تراشد، می‌خواهم. یا مثلا تهرانی‌ها به آب‌نبات می‌گویند «شکرپنیر»‌؛ باز به «لیسک» می‌گویند آب‌نبات.

* برای حفظ لهجه‌ها و به‌خصوص لهجه مشهدی چه راهکاری پیشنهاد می‌کنید؟
اولین آلودگی را در مدرسه‌ها می‌بینم. در کردستان، معلم‌ها سر کلاس کردی حرف می‌زنند. اگر کسی تهرانی حرف بزند، به او تحقیرآمیز نگاه می‌کنند. برای همین لهجه کردی در شهری مثل سنندج باقی‌ مانده است، ولی در مدرسه‌های مشهد، خانم‌معلم تمرین می‌کند که تهرانی حرف بزند. فکر می‌کند اگر تهرانی حرف بزند، دانش‌آموز او احساس بهتری دارد. این کار اشتباه است. همان خانم‌معلم در خانه‌اش تهرانی حرف نمی‌زند، چون ممکن است مسخره‌اش کنند، ولی بچه‌های معصوم کاری به او ندارند. بچه خردسال مشهدی از مهد‌کودک که می‌آید، به جای «مُ» می‌گوید من.

* فیلم‌هایی که لهجه‌دار هستند، چقدر روی این مسئله تاثیر می‌گذارند؟
من ندیده‌ام فیلمی بخواهد لهجه‌ای را مسخره کند. در سریال «شهریار» بازیگران خیلی‌ خوب ترکی حرف می‌زدند یا در سریال «پایتخت» لهجه مازندرانی خیلی خوب ادا شد. این فیلم‌ها لهجه و فرهنگ را زنده نگه می‌دارند.(اورنگ/شهرآرا)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها