اگر نگاهی به افراد اطراف خود بیندازید می‌بینید برخی افراد این قدر در انتخاب همسر سختگیرانه و آرمانی می‌اندیشند که کلی معیارهای عجیب و غریب را برای همسر آینده‌شان فهرست می‌کنند؛ از وضعیت مالی آنچنانی و تحصیلات عالیه بگیرید تا اخلاق خوب و زیبایی خیره کننده... برخی نیز آنقدر سهل و آسان می‌گیرند که هر علامت خطری را نادیده می‌انگارند و زندگیشان دچار مشکلات زیاد می‌شود.
کد خبر: ۵۹۶۷۸۴

همه خوبی‌ها و شاخصه‌هایی که به عنوان معیار در نظر گرفته می‌شود نمی‌تواند در یک نفر جمع شود؛ به این مثال توجه کنید:

مریم ۲۵ سال دارد، اگر درست حساب کرده باشم این ششمین خواستگاری است که با وجود داشتن شرایط مناسب جواب «نه» از او می‌شنود. مادر مریم هم کلافه از این موضوع وقتی درباره دلیل نه گفتن مریم سوال می‌کند تنها با پاسخی ساده مواجه می‌شود:
- پسر خوبی بود ولی این طور که فهمیدم خودروی درست و حسابی نداشت.
این خواستگار به خاطر خودرو، خواستگار قبلی به دلیل شغل پدرش، آن یکی به دلیل قد کمی کوتاهش و... هر کدام از این خواستگار‌ها تنها به یک دلیل جواب «نه» شنیده‌اند. مریم خیلی آرمانی فکر می‌کند و کلی معیار در نظر گرفته تا همسر آینده‌اش را با آن معیار‌ها انتخاب کند. برای همین هم هر کدام از خواستگار‌هایش را تنها به یک دلیل نه چندان منطقی رد کرده است.
به گزارش جام جم سرا به نقل از خراسان- مشخص است که مریم خیلی کمال گرا می‌اندیشد اما مریم و افراد مانند او باید بدانند که هر فردی یک نقطه ضعف دارد و تمام خوبی‌ها در یک فرد خلاصه نشده است. اما در مقابل، افرادی هم هستند که انگار نه انگار می‌خواهند شریک زندگی آینده‌شان را انتخاب کنند و بدون هیچ معیار و شاخصه‌ای دل می‌دهند و چشم بسته پای سفره عقد می‌نشینند. این افراد هم که اینقدر ساده به موضوع نگاه می‌کنند در آینده زندگی مشترکشان ممکن است به مشکل بخورد و در مواجهه با مشکلات زندگی و بروز اختلافات کم بیاورند و آثار منفی سهل انگاری‌های افراطی که در زمان انتخاب همسر داشتند، اینجا خودش را نشان دهد. مصطفی از این قبیل افراد است، او فقط می‌خواست ازدواج کند و هیچ معیاری هم برای انتخاب همسر آینده‌اش در نظر نداشت. اما نگاه سهل انگارانه در انتخاب همسر، مشکلات زیادی را برای او به وجود آورد.
- اخلاق من همین است! می‌خواهی بخواه، نمی‌خواهی نخواه. من که سراغ تو نیامدم، تو مرا انتخاب کردی پس با اخلاقم هم بساز.
نسترن، همسر مصطفی که تازه از مهمانی یکی از دوستانش آمده بود، این را به مصطفی می‌گوید و می‌رود تا استراحت کند.
- نسترن! قرار نیست از این موضوع سوء استفاده کنی! تو همسرم هستی و باید...
نسترن حرف مصطفی را قطع می‌کند و با بدخلقی‌های همیشگی‌اش می‌گوید:
- باید و نباید نداریم. همینی که هست!
زندگی مصطفی هم این نکته را یادآور می‌شود که نه معیارهای کمال گرایانه و نه نگاه سهل انگارانه برای انتخاب شریک زندگی نمی‌تواند آینده خوبی را برای شما به ارمغان بیاورد. امروز در ستون «مهارت‌های پیش از ازدواج» که البته بخش دوم آن هفته آینده چاپ خواهد شد قصد داریم به شما از خصوصیاتی بگوییم که اگر در فردی باشد، او گزینه مناسبی برای ازدواج نخواهد بود. بنابراین ما در دو شماره، برخی از علایم و صفاتی که وجود آن در فرد مقابل، زندگی زناشویی را تهدید می‌کند ذکر می‌کنیم. البته در اینجا نکته بسیار مهم این است که در بین انسان‌ها، فرد کامل و بدون عیب و نقص وجود ندارد و هر یک از ما دارای نقطه ضعف‌هایی در زندگی و روابط اجتماعیمان هستیم؛ اما برخی از این عیب‌ها، خطر چندانی برای زندگی زناشویی ما ندارد و زندگی زناشویی ما را خیلی تهدید نمی‌کند؛ لذا از ذکر آن خودداری می‌کنیم و فقط به ذکر عیوبی می‌پردازیم که وجود آن قطعا زندگی مشترک را تهدید می‌کند وتحمل آن غیرممکن است.

هم نشینی با دود و دم

تبیان نوشت: به جرأت می‌توان گفت درصد قابل توجهی از متقاضیان طلاق، به خاطر اعتیاد همسرشان تصمیم به جدایی گرفته‌اند. وقتی که همسرتان معتاد است، شما در واقع در یک مثلث عشقی قرار گرفته‌اید: شما، فرد مورد علاقه‌تان و آنچه او به آن اعتیاد دارد.
فرد معتاد به جای اینکه به همسرش عشق بورزد به مواد مخدر، الکل و... عشق می‌ورزد. در واقع مواد مخدر رقیب شما در جذب میزان عشق ورزی همسرتان خواهد شد. فرد معتاد آزاد نیست بلکه اسیر مواد مخدر است. اگر عاشق یک معتاد هستید در واقع عاشق یک زندانی شده‌اید که هیچ وقت آزاد نیست و علاوه بر آن یک رقیب بسیار مقتدر و قوی نیز به نام مواد مخدر با شما رقابت می‌کند.

راه حل مشکل چیست؟

اولین پیشنهاد این است که از ازدواج با این قبیل افراد چشم پوشی کنید؛ اما اگر به هر دلیلی مایل به چشم پوشی نیستید باید صبر داشته باشید. دیدگاه فکری امروزی در مورد افراد معتاد این است که: «معتاد بیماری است که تحت تاثیر مسائل و مشکلات زندگی راه حل اشتباه را انتخاب کرده و به جای انتخاب یک راه حل و چاره اساسی برای رسیدن به آرامش به مواد مخدر روی آورده است».
شما به عنوان یک انسان عاقل و بالغ می‌توانید ازدواج خود را به تعویق بیندازید و از طریق کمک گرفتن از مراکز درمان تخصصی، یک معتاد را نجات دهید و او را به آغوش جامعه باز گردانید. برای اینکه کمک کنید او دوباره سلامت خود را به دست آورد این نکات را مدنظر داشته باشید:

* به او بگویید تصمیم ندارید با یک فرد معتاد زندگی کنید.
* به او بگویید تنها به شرطی با او خواهید ماند که موافقت کند تا برای ترک، کمک بگیرد و فورا اقدام کند.
* به او بگویید اگر فورا کمک نگیرد او را ترک خواهید کرد و هرگز باز نخواهید گشت.
* به گفته خود پای بند باشید و چنان چه فورا کمک نگرفت، فرصت دوباره‌ای به او ندهید.
* هرگز دوباره باز نگردید، مگر اینکه وی سالم، عاری از اعتیاد و هوشیار شده باشد و در برنامه بهبود خود فعالانه شرکت کند.

زندگی با بی‌اعصاب‌ها

دومین گروه از افرادی که برای ازدواج مناسب نیستند، افراد خشمگین هستند. آیا تا به حال با افرادی که خشم غیر قابل کنترل دارند درارتباط بوده‌اید!! آیا می‌دانید که پیش بینی رفتار آن‌ها چقدر مشکل است؟ در ارتباط با این افراد باید همیشه محتاطانه و با ترس و لرز رفتار کنید. حال تصور کنید که زندگی کردن زیر یک سقف با چنین افرادی چقدر مشکل است، مسافرت رفتن، تفریح کردن و از همه مهم‌تر عشق ورزی به چنین افرادی چقدر می‌تواند مشکل باشد؟ البته، در اینجا ذکر این نکته لازم است که باید بین خشم طبیعی و خشم بیمارگونه تمایز قائل شویم. خشم طبیعی در همه افراد وجود دارد و کنترل آن نیز خیلی دشوار نیست؛ چون این نوع خشم قابل پیش بینی است. اما خشم بیمار گونه قابل پیش بینی نیست و افرادی که به این حالت مبتلا هستند در برابر رفتار کاملا عادی و طبیعیِ طرف مقابل نیز خشمگین می‌شوند.
البته خوشبختانه شناسایی این ویژگی کار دشواری نیست، چون افرادی که دارای این صفت باشند، نمی‌توانند آن را در خود پنهان کنند و شما در جلسات خواستگاری به راحتی می‌توانید به وجود یا نبود این صفت در فرد پی ببرید.
به همه کسانی که در صدد انتخاب همسر آینده خود هستند و یا اینکه همسر خود را انتخاب کرده‌اند توصیه می‌شود در صورت وجود برخی نشانه‌ها و علایم خشم بیمارگونه، با یک تصمیم جدی و قاطع، ابتدا سعی کنند از طریق مراکز مشاوره و روان درمانی نسبت به درمان او اقدام کنند و ازدواج خود را تا زمان اطمینان کامل از درمان به تعویق بیندازند و در صورت موفق نشدن در درمان، با وی ازدواج نکنند؛ چون ازدواج با فردی که نتوانسته با یک دوره درمانی نیز خشم خود را کنترل کند، سرانجام خوشی نخواهد داشت.
گروه‌های دیگری برای ازدواج مناسب نیستند: افرادی که «کودک» مانده و «بالغ» نشده‌اند، افرادی که تمایل شدید به کنترل دیگران دارند، افرادی که عواطف و احساسات خود را بیان نمی‌کنند و افرادی که هنوز نتوانسته‌اند، آسیب‌هایی را که در روابط قبلیشان دیده‌اند، التیام بخشند و...

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها