«همه می‌گویند یک بچه کافی نیست، بهتر است برای دومی هم فکری کنی. نمی‌دانم چه کنم؟ وقتی خوب فکر می‌کنم می‌بینم کار راحتی نیست؛ از یک طرف با این مشکلات زندگی و کار در بیرون از منزل کی دیگه حوصله نگهداری یک بچه کوچک و تحمل سروصداها و نق زدن‌هایش را داره، از طرف دیگر دومی را کی ‌باید نگه داره؛ مادرم که دیگر توانش رو نداره، مهدکودک هم که قبل از 3 سالگی خوب نیست، اون وقت مجبورم کارم را ول کنم، این هم که نمی‌شود.
کد خبر: ۵۷۷۲۹۰

اینها و بسیاری از مسائل دیگر سبب شده است که اغلب زوج‌های جوان امروزی به داشتن یک بچه قناعت کنند و قید داشتن فرزند دوم را برای همیشه بزنند، هرچند که همیشه در ته دل خود  این نگرانی را به همراه خواهند داشت که آینده فرزندشان چگونه خواهد شد، آیا او در آینده از تنهایی رنج نخواهد برد و بسیاری مسائل دیگر.»

مزایا و معایب‌

افزایش خانواده‌های تک‌فرزند بیش از آن که ناشی از فضای فرهنگی جامعه باشد برگرفته از نوسانات روانی و اقتصادی خانواده است. از این‌رو فاقد پشتوانه‌های تربیتی و علمی بوده و گاهی ریشه در باورهای غلط والدین دارد.
شواهد موجود دقیقا حاکی از این مدعاست که بی‌حوصلگی، ناتوانی و نگرانی از تامین امکانات بیشتر تنها دلایل اقدام به تک‌فرزندی از سوی خانواده‌های ایرانی است. همان‌گونه که پیش از این در کشور چین رخ داد، به دلیل مشغله‌های شغل و کاهش هزینه‌های زندگی، خانواده آگاهانه اصرار به تک‌فرزندی داشتند و هر سال نیز به تعداد‌ آنها افزوده می‌شد، به شکلی که پس از گذشت چند سال کاهش رشد جمعیت، عدم توازن جنسی و افزایش نگرش فردگرایی از جمله مهم‌ترین دغدغه‌هایی شد که مسوولان نظام چین تاکنون با‌ آن برخورد داشتند.

آنچه مسلم است تک‌فرزندی چون چندفرزندی مزایا و معایبی دارد. خانواده‌های تک‌فرزندی بر مسائلی خاص تاکید دارند که ممکن است در خانواده‌های چندفرزندی وجود نداشته باشد. تک‌فرزندها نمی‌توانند ناامیدی‌ها و فشارهای روحی را تحمل کنند. چنانچه از مساله‌ای رنجیده‌خاطر شوند این حالت را تا مدت‌های مدید در درون خود زنده نگه می‌دارند. آنها فقط به برقراری روابطی علاقه‌مندند که در بر گیرنده منافع آنان باشد و احساسات آنها را نیز جریحه‌دار نکند. آنها ممکن است ناراحتی‌های خود را برای دیگران بیان نکنند و فردی درونگرا شوند.

از این‌روست که روان‌شناسان مشکل را در مساله‌ای به نام تک‌فرزندی نمی‌دانند بلکه عمده ‌نگرانی آنان در روش‌های تربیتی متفاوت این کودکان نهفته است، زیرا تربیت این کودکان روش‌های خاص خود را به همراه دارد و نیازمند مطالعه دقیق کتب خاص و مشاوره‌های مداوم است.

توصیه کارشناسان و متخصصان به والدین تک‌فرزندی، پرهیز از تجمع عواطف و توجه نسبت به کودک بوده و این‌که در هر زمان بیشترین میزان اثرگذاری والدین در رفتار طبیعی آنان نهفته است، پس به جای مقابله با تنها فرزند باید والدین سعی کنند طبیعی رفتار کنند و فراموش نکنند که تک‌فرزندان بیش از کودکان در معرض ابتلا به نارسایی‌های تربیتی قرار دارند.

بلوغ زودرس‌

پرورش کودک از 2 عامل تاثیر می‌گیرند: عواملی که حضور دارند و عواملی که غایب هستند. کودک تک‌فرزند در خانواده‌ای رشد می‌کند که افراد بالغ در آن حضور دارند و کودک دیگری نیست که بتواند با او ارتباط برقرار کند؛ هر دوی این عوامل نقش مهمی در پرورش کودکان تک‌فرزند دارند.

کودک تک‌فرزند به طور کامل مورد توجه و علاقه‌ والدین است. این عامل سبب می‌شود کودک احساس کند شخصی مهم است. مزایای بزرگ شدن در خانواده‌های تک‌فرزند چنان است که کودک می‌گوید من دوست دارم تنها فرزند خانواده باشم، هیچ رقیبی نداشته باشم و کسی حسادت مرا تحریک نکند و نیاز نباشد با کسی دعوا کنم تا بتوانم وسیله‌ای را که دوست دارم تصاحب کنم. کودکانی که در خانواده تک‌فرزند زندگی می‌کنند احساس امنیت و اعتماد به نفس زیادی دارند.عامل دیگری که در زندگی کودک موثر است حضور در خانواده‌ای است که فقط شامل افراد بالغ است. این کودکان پیش از زمان معمول سخن گفتن را آغاز می‌کنند،  روحیه اجتماعی نیرومندتری دارند. آنان از والدین خود تقلید و همچون بزرگسالان رفتار می‌کنند به‌گونه‌ای که تحسین و تعجب دیگران برمی‌انگیزند. کودکان خانواده‌های تک‌فرزند معمولا بلوغ زودرس دارند. بلوغ اجتماعی این کودکان را نیز ممکن است به حال آنان مفید باشد. آنها زودتر از دیگر کودکان با مسائلی مواجه می‌شوند که برخورد با آنها در سنین بالاتر ناگزیر است، مسائل و دیدگاه‌های خود را به راحتی بیان می‌کنند و قادرند به والدین خود کمک کنند. آنها زودتر از دیگر کودکان به فعالیت اقتصادی مشغول می‌شوند و از کار کردن خجالت نمی‌کشند. این کودکان با آمادگی و تجربه زیاد به سن بلوغ پا می‌گذارند.

دوری از انزوا

والدین باید به فرزند خود کمک کنند تا او بتواند با کودکان همسن و سالش بازی کند. مدرسه یکی از مکان‌هایی است که چنین فرصتی را در اختیار کودکان قرار می‌دهد، ولی کافی نیست و باید فرصت‌های دیگری را نیز مهیا کرد تا کودک بتواند با دوستان همسن و سالش ارتباط برقرار و به بلوغ و عاقلانه شدن احساسات خود کمک کند.

یکی از معایب تک‌فرزند بودن، تاثیر آن بر مراحل رشد کودک است. این کودکان کسی را ندارند تا با او رقابت یا بازی و دعوا کنند. آنها دوست و همدمی در منزل ندارند، بنابراین برخی از احساسات را تجربه نمی‌کنند و فرصتی برای کنترل و مدیریت آنها نخواهند داشت.مهدکودک و آمادگی مکانی است که در آن کودک می‌تواند احساسات نابهنجار را در بازی با کودکان همسن و سال خود تجربه کند. دعوت دوستان به منزل و رفتن به منزل دوستان یا داشتن همبازی‌هایی در همسایگی، از دیگر فرصت‌های مناسب است. کودکان در سنین مهدکودک دوست دارند بیشتر اوقات را با والدین خود سپری کنند، به همین دلیل گاه مهدکودک برای آنان ناراحت‌کننده است؛ اما آنها نیاز دارند در اصطکاک و صمیمیت با کودکان همسن و سال خود تجربه کسب و احساسات خود را عاقلانه کنند.

هنگامی که کودکان مشغول بازی با دوستان همسن خود هستند، ممکن است به رفتارهایی چون مشارکت و مصالحه نکردن، ناتوانی در صحبت یا بحث کردن با دیگران برای دفاع از حقوق خود و ... تمایل داشته باشند، پس والدین باید در این باره با تک‌فرزند خود صحبت کنند. یکی از مسوولیت‌های والدین این است که دنیای پیرامون را برای فرزند خود شرح دهند. «داشتن روابط مطلوب با دیگران کار مشکلی است. اگر هریک از شما کمی کوتاه بیایید می‌توانید با هم بازی کنید. بهتر است علایق و حساسیت‌های خودت را برای دیگران روشن کنی، در غیر این صورت آنها متوجه نمی‌شوند که تو از چه چیزهایی ناراحت می‌شوی.»

والدین در محیط خانواده می‌توانند فرزند خود را تشویق کنند تا احساسات خود را به آنها بگویند. والدین باید خود نمونه این رفتار باشند. آنها همچنین باید به فرزند خود بیاموزند که از درگیری نگریزد و با صراحت و اطمینان با مشکلات و اختلافات روبه‌رو شود.

اگر والدین مراقبتی افراطی از تک‌فرزند خود به عمل آورند و او را به فردی ضعیف و کم‌تحمل تبدیل کنند، فرزندشان از دیگران نیز انتظار خواهد داشت با او چنین رفتاری داشته باشند که این موضوع ناتوانی او را شدت خواهد بخشید.
اگر والدین اجازه ندهند فرزندشان با احساسات سخت و ناراحت‌کننده روبه‌رو شود یا امکان آشکار کردن این نوع احساسات را برای او فراهم نکنند، تحمل وی را برابر این نوع احساسات ضعیف خواهند کرد.

چندفرزندی تحت چه شرایطی؟

از آنجا که پرورش جنین بر عهده مادر است و با توجه به اهمیت دوران جنینی، سلامت روانی، بیولوژیک و ارگانیک مادر شروط بسیار مهمی برای بارداری و فرزندآوری است، پس مادری که از سلامت جسمی و روانی نسبی برخوردار است می‌تواند مجددا باردار شود، در غیر این صورت بارداری هم به ضرر مادر و هم جنین خواهد بود. روابط محبت‌آمیز والدین نیز عامل مهمی است که نباید فراموش کرد. وقتی آنها همدیگر را درک کرده و تفاهم متقابل دارند وجود فرزند دوم بلامانع است. عامل سوم زمانی است که والدین هر دو نسبت به داشتن فرزندی دیگر تفاهم و توافق داشته باشند. زمانی که مادر ناخواسته باردار می‌شود با استرس فراوانی روبه‌رو می‌شود تا زمانی که وضعیت مالی مناسب و مساعد نیست. «خودم آمادگی لازم را ندارم، شوهرم مخالف حاملگی من بوده است، یا او موافق بود من مخالف بودم» که تبعات منفی بسیاری را به دنبال دارد.

همچنین هر باغبانی قصد دارد دانه‌ای در زمین بکارد و شرایط متعددی از قبیل مستعد بودن خاک، نوع دانه، رسیدگی بعد از جوانه زدن و رشد آن را همواره در نظر خواهد داشت، وگرنه دانه‌ای که بدون در نظر گرفتن شرایط لازم کاشته شود نباید امیدوار بود که در آینده به گیاهی بالغ و شاداب تبدیل شود.

جام جم/ ضمیمه چاردیواری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها