زبان فارسی قابلیت‌های زیادی دارد. همین قابلیت‌های متنوع و جذابش ما ایرانیان را با طبعی شاعرانه بار آورده است البته من زبان‌شناسی بلد نیستم، اما در کاربرد محاوره‌ای زبان مادری‌ام آن قدر مهارت دارم که بتوانم طنازی‌های آن را بشناسم و بدانم با این زبان چه‌ها می‌شود کرد.
کد خبر: ۹۳۹۲۷۸

یکی از جذابیت‌های زبان فارسی (شاید در زبان‌های دیگر هم همین گونه باشد) قابلیت‌های چندگانه و هم معنی یک واژه است. این قابلیت به نوعی تیغ دو دم است. هم می‌تواند کارکرد خوب و منطقی از آن گرفت (مثل وقتی از واژه‌ها برای شعر و شاعری استفاده می‌کنیم و از صنایع و ارائه‌های ادبی بهره مطلق می‌بریم) و هم می‌تواند خطاهای کاربردی برایمان ایجاد کند. مثل وقتی از یک واژه در یک معنی استفاده می‌کنیم، اما معنی دیگری از آن مدنظرمان است. این کارکرد به بدفهمی یا کج‌فهمی‌های زیادی می‌تواند منجر شود. بخصوص هنگامی که با واژه‌های تکنیکی و تخصصی روبه‌رو هستیم. البته گاهی هم مشکل از معانی مختلف واژه‌ها نیست، بلکه از بی‌دقتی ماست که واژه‌هایی که شبیه هم هستند را با هم یکسان فرض می‌کنیم.

با این مقدمه بگذارید حرف اصلی‌ام را بزنم. این روزها زیادتر از گذشته با نظریه‌پردازی‌های مختلف در حوزه‌های گوناگون روبه‌رو هستیم. نظریات گوناگونی در حوزه سیاست، علم، فناوری تا سبک زندگی و... نظریه‌پردازان ما هم از متخصصان حرفه‌ای این حوزه تا رانندگان و مسافران تاکسی و مردم کوچه بازار و خانه‌دار هستند. همین جا قضیه زبان و تنوع واژگانی و صد البته بی‌دقتی ما خودش را نشان می‌دهد. بسیاری از اینها نظر هستند تا نظریه!

بگذارید مشخص‌تر بگویم. افراد می‌توانند نظرات زیادی درباره هر چیزی داشته باشند. شما می‌توانید نظر خودتان را داشته باشید که مثلا قله اورست کوتاه‌ترین قله جهان باشد، سیاره زهره را بیش از سایر سیارات دوست داشته باشید یا نظرتان این باشد که قارچ‌های مشخصی برای تغییر رنگ چشمانتان کارآمد باشد. اینها نظرات شما می‌توانند باشند (هر چند الزاما هم نظرات محترم نیستند!) نظرات هر کسی در حوزه شخصی (کاملا شخصی) آزاد است و نه می‌توان جلوی آن را گرفت، نه الزامی به این کار هست و نه باید افراد را برای نظراتشان تفتیش و احیانا تحت پیگرد قرار داد.

اما مثلا وقتی می‌گوییم من درباره تاثیرات آب و هوای سیاره زمین بر گرمای داخل زمین نظریه‌ای دارم، آن وقت این قضیه متفاوت است. درست است نظر و نظریه از منظر ظاهر واژگانی و ریشه کلامی تفاوت زیادی ندارد، اما معنا و مفهومی که در زبان تخصصی برای نظریه وجود دارد، قضیه را پیچیده می‌کند.

نظریه‌ها بر پایه حقایق و شیوه‌ها و دانش قابل اعتماد بنا شده‌اند، نه بر ساختارهای متزلزل حدس‌های شخصی و سست. یک نظریه علمی، حقایق به ظاهر نامرتبط را به هم پیوند می‌دهد تا بتواند بخشی از طبیعت را توضیح دهد و برای این کار از ساز و کارهای علمی رایج سود می‌برد. هر چند شاید (شاید!) در آینده این روش‌ها دستخوش تغییر شوند، اما برای دانشمندان راه دیگری وجود ندارد. آنها نمی‌توانند نظریات تازه را روی اصولی دیگر بنا کنند. نظریات بر پایه مشاهدات و آزمایش‌ها به پیش می‌روند و توضیحی معتبر برای طبیعت یا پدیده‌های طبیعی ایجاد می‌کنند.

بنابراین می‌بینید نظریه با یک نظر که صرفا به ذهن کسی رسیده متفاوت است. خیلی هم متفاوت است و در عمل نباید این دو را با هم یکسان فرض کرد. نظر به ذهن هر کسی می‌رسد و بی‌آن که به بوته آزمایش درآید می‌توان آن را اعلام کرد و نگران چیزی هم نبود، اما نظریه‌پردازی، کار متخصصان (حرفه‌ای یا آماتور) بوده و از فرآیند زمانبرِ مشاهده و آزمایش و تکرار گذر می‌کند و توضیح معتبری است که باید به آنها گردن نهیم.

دکتر محمدرضا نوروزی - میکروبیولوژیست و مروج علم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها