زن جوان همراه شوهرش هفته گذشته به دادگاه خانواده رفت و درخواست طلاق داد. این زن درخصوص علت درخواست طلاق خود به قاضی شعبه 268 دادگاه خانواده گفت: آقای قاضی شوهرم از همان ابتدا می‌دانست که من چقدر عاشق اجناس مارک‌دار هستم و هرچه داشته باشم باید مارک دار باشد. روز خواستگاری یکی از شرط هایم همین بود و به مهرداد گفتم هرچیزی که می‌خریم باید مارک دار باشد و جنس عالی داشته باشد. از لباس و پوشاک گرفته تا وسایل خانه و زندگیمان. مهرداد هم قبول کرد و ما زندگیمان را شروع کردیم. از وقتی ازدواج کردیم سر این موضوع چند باری بحثمان شد و مهرداد اجازه نمی‌داد جنس مارک دار بخرم. یکی دو بار هم حرفش را گوش کردم و از خواسته ام گذشتم.
کد خبر: ۸۲۱۱۱۱

او ادامه داد: اما حالا که قرار است تا چند ماه دیگر فرزندمان به دنیا بیاید، سر خریدن سیسمونی بچه با هم درگیر شدیم. مهرداد اجازه نمی‌دهد وسایل فرزندم را از اجناس مارک دار بخرم و مرتب غر می‌زند، بهانه می‌گیرد و می‌خواهد کاری کند تا ارزان‌ترین جنس را بخرم، در صورتی‌که من نمی‌توانم این موضوع را تحمل کنم. تا این‌که چند روز پیش در یک مغازه سیسمونی با هم سر این موضوع درگیر شدیم و مهرداد جلوی همه مرا کتک زد. از آن شب تا الان به خانه نرفتم و تصمیم به جدایی گرفتیم.

مرد جوان نیز به قاضی گفت: من دیگر نمی‌توانم در کنار این زن خودخواه زندگی کنم. او همیشه و همه جا می‌خواهد گران‌ترین اجناس را بخرد و بیشترین پول را خرج کند. به نظرم همسرم بیماری روانی دارد و فقط با پول خرج کردن می‌تواند احساس رضایت داشته باشد. باور کنید وقتی او را کتک زدم آنقدر عصبانی شده بودم که نمی‌دانستم باید چکار کنم. برای همین زنم را کتک زدم. زندگی در کنار این زن برایم غیر قابل تحمل شده وگرنه من مردی نیستم که بخواهم همسرم را کتک بزنم. توقعات بیجا و زیاده خواهی‌هایش باعث شد این کار را انجام دهم.

وقتی صحبت‌های این زوج تمام شد، قاضی دلیل آنها برای طلاق را کافی ندانست. برای همین با آنها صحبت کرد و سعی کرد هردوی آنها را به آرامش دعوت کند. در نهایت این زوج با صحبت‌های قاضی برای مدتی از جدایی منصرف شدند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها