در ماه می 2013، تام فلیچر سفیر وقت بریتانیا در بیروت گفت: اوضاع منطقه نشان می‌دهد توافق نامه «سایکس ـ پیکو ابدی نیست و باید یک سایکس ـ پیکوی جدید نوشته شود». دوسال بعد از حوادث سوریه و قبل از تحولات یمن سفیر بریتانیای پیر که همواره در تعیین سرنوشت ملت‌های منطقه دخالت داشته است احساس می‌کرد نقشه ژئوپلتیک جدیدی در حال شکل‌گیری است.
کد خبر: ۷۸۹۵۷۷

ناظران بر این باورند که آمریکایی‌ها نیز خود را برای یک نظام جدید آماده می‌کنند. نظامی که می‌تواند جایگزین توافقنامه سایکس ـ پیکوی قدیم باشد. در حال حاضر هر یک از کشورهای منطقه نیز نهایت تلاش خود را می‌کنند تا در نقشه ژئوپلتیک جدید جایگاهشان را تعیین کنند. تل‌آویو در هم‌پیمانی خود با آمریکا می‌کوشد موقعیت خود را تثبیت کند. تهران نیز تاکنون توانسته است برای خود جایگاهی ثابت پیدا کند که به کمک متحدانش از آسیای میانه تا سواحل دریای مدیترانه امتداد می‌یابد. همین مساله است که اسرائیل را دیوانه کرده و نشان می‌دهد چرا این رژیم این همه از توافقنامه هسته‌ای ایران ناخرسند است. در مقابل ترکیه نیز تلاش می‌کند موقعیت خود را مستحکم کند.

در این میان عربستان سعودی تنها شده است و به ماجراجویی سرگردان می‌ماند که اموال و دارایی‌هایش را در یک بازی بزرگ باخته است. عربستان در سوریه دستاوردی نداشت. وقتی جان کری وزیر خارجه آمریکا گفت حاضر است با بشار اسد رئیس‌جمهور سوریه گفت‌وگو کند این سخنان از روی لغزش زبانی نبود. با بیان این حرف‌ها دیگر بهانه‌هایی مثل این‌ که «بشار اسد باید برود و مشروعیت ندارد» یا سخنانی مشابه آن محلی از اعراب نخواهد داشت. در سوریه نقش ایران و متحدش حزب‌الله کاملا روشن است. از سوی دیگر در عراق نیز این مساله روشن است و همان طور که نوری مالکی در این کشور می‌چرخد قاسم سلیمانی نیز حضور دارد. در لبنان نیز این مساله روشن شد که آمریکایی‌ها بشدت مخالف توسعه فعالیت تروریست‌ها در خاک این کشور هستند و می‌گویند باید بشدت با آنها مقابله کرد. به معنای دیگر منافع واشنگتن و دشمنانش در عرصه لبنان کاملا روشن است و با عربستان سعودی و متحدانش تعارض پیدا می‌کند.

حال عربستان سعودی احساس می‌کند در حیات خلوتش اتفاق تازه‌ای افتاده که آنها را به وحشت انداخته است. حتی وقتی این کشور عملیات «توفان قاطعیت» را به راه انداخت معلوم شد این کشور تنهاست. عربستان نبردی را در یمن آغاز کرده است که هردو سویش باخت ـ باخت است. بنابراین باید به راه‌حل‌های سیاسی متوسل شود و در هر راه‌حل سیاسی، ایران به دلیل متحدانش حضوری قوی خواهد داشت. اگر عربستان بخواهد همچنان به جنگ ادامه دهد خود را در باتلاقی غرق کرده است که تاثیراتی فاجعه‌بار برای خودش خواهد داشت. تروریست‌های القاعده در یمن در برابر انصارالله مجبور به عقب‌نشینی هستند. همچنان که تروریست‌های داعش در عراق در برابر نیروهای نظامی این کشور مجبور به عقب‌نشینی شده‌اند. بازگشت این تروریست‌ها اعماق عربستان را ناامن خواهد کرد. جایی که از هر جهت برای رشد تفکرات وهابی زمینه‌های لازم را دارد. برای همین است که برخی می‌گویند سلمان بن عبدالعزیز با اقداماتش دارد کاری می‌کند که به «پادشاهی نجد» خاتمه داده شود.

البته هنوز این قضاوت زود است که گفته شود نقش عربستان در حفظ منافع واشنگتن به پایان رسیده است، اما نمی‌توان نشانه‌هایی را هم نادیده گرفت که می‌گوید نقش عربستان برای آمریکا کمرنگ شده است. توافق با ایران مانند صاعقه‌ای بر سر ریاض فرود آمد. این که «جو بایدن» معاون رئیس‌جمهور آمریکا عربستان را متهم به سرمایه‌گذاری در گروه‌های تروریستی مانند القاعده و داعش می‌کند مساله کوچکی نیست. این سخن باراک اوباما رئیس‌جمهور آمریکا نیز که می‌گوید بزرگ‌ترین تهدید برای دولت‌های خلیج فارس ناشی از درون آنهاست، نباید ساده‌اندیشی تلقی شود. بی‌تردید اگر چراغ سبز آمریکا نبود نخست‌وزیر عراق جرات نمی‌کرد در داخل کاخ سفید از تجاوز عربستان سعودی به یمن به عنوان اقدامی «بی‌منطق» یاد کند.

همه اینها نشان می‌دهد که غرب دارد با جدیت و نگرانی به تحولات شبه‌جزیره عربستان می‌نگرد. کشوری که مرکز و مامن همه گروه‌های تروریستی بوده است. عربستان بزرگ‌ترین صادرکننده تروریسم به جهان بوده است. این کشور تاکنون میلیاردها دلار صرف توسعه مدارس «حفظ قرآن» در سراسر جهان کرده که با تفکرات وهابیت اداره می‌شود. مدارسی که از درون آنها طالبان، القاعده و داعش خارج شدند. غرب دست‌کم می‌خواهد منبع مالی این گروه‌های تروریستی خشکانده شود. از آن گذشته آمریکایی‌ها هرگز از یاد نبرده‌اند که 15 نفر از 19 نفری که در حادثه تروریستی 11 سپتامبر شرکت داشتند اتباع عربستان سعودی بودند. برای همه اینهاست که عربستان سعودی باید نگران آینده خود باشد!

منبع: الاخبار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها