در کشور ما کنکور پدیده‌ای است که فقط منحصر به شخص داوطلب نمی‌شود و معمولا بر برنامه‌ریزی سایر اعضای خانواده بویژه والدین تاثیر می‌گذارد و آنها را درگیر این رقابت می‌‌کند، به گونه‌ای که فشار روانی سنگینی بر فرزندان وارد می‌شود و می‌تواند نتایج منفی و عمیقی به بار آورد.
کد خبر: ۷۰۶۹۴۷

رتبه‌ها و نتایج اولیه اعلام شده در میان خانواده‌ها واکنش‌های متفاوتی ایجاد کرده است. رتبه‌های خوب با تحسین و تائید و پاداش همراه شده و رتبه‌های نامناسب برخی والدین را در تنگنا قرار داده که چطور با فرزندشان برخورد کنند.

مریم ایزانلو، روان‌شناس​ بالینی خانواده‌ در ارتباط با برخورد درست از جانب والدین می‌گوید: بعضی والدین تصور می‌کنند با کنایه زدن و سرزنش کردن فرزندی که با وجود تلاش و کوشش نتیجه خوبی کسب نکرده، می‌توانند او را وادار کنند برای سال بعد بیشتر زحمت بکشد و نتیجه بهتری بگیرد اما این کار علاوه بر این که سبب بروز ناراحتی‌های روحی و روانی می‌‌شود می‌تواند عزت نفس فرزند را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. می‌توان گفت که حساسیت بیش از حد والدین درباره قبولی فرزندانشان در کنکور می‌تواند خود عاملی بر ایجاد مشکلات بعدی باشد و فرزندان را برای ادامه مسیر زندگی کاملا بی‌انگیزه و ناامید کند. البته قابل درک است که بسیاری از والدین با شرایط سخت اقتصادی هزینه بالایی برای کلاس‌های کنکور و جزوه​ها و کتاب های مختلف پرداخته‌اند و در مقابل انتظار نتیجه عالی داشتند، اما واقعیت این است که این هزینه‌های مادی سنگین در مقابل تحقیر عزت‌نفس و سرخوردگی فرزندشان ارزشی ندارد.

ایزانلو درباره توقعات والدین و توانایی‌های فرزندان ادامه می‌دهد: بررسی‌ها نشان داده است انتظار خانواده‌ها از فرزندان، مطابق توانایی‌های آنها نیست و این امر در تمام مراحل رشد فرزند نمود دارد. والدین دوست دارند فرزندانشان در دیگر کلاس‌های غیردرسی مثل موسیقی و زبان و هنر مهارت کسب کنند، در مدرسه بهترین نتیجه را بگیرند و در دانشگاه هم در رشته‌های اسم و رسم‌داری مثل پزشکی و مهندسی درس بخوانند در حالی که هوش و استعداد و علایق افراد با هم متفاوت است. چه بسا جوانانی که باهوش و توانایی‌های بالا در بهترین رشته‌ها و دانشگاه‌های کشور تحصیل کرده‌اند، اما دچار بی‌انگیزگی و افسردگی شده‌اند. برخی دانشجویان حتی پس از چند ترم باز هم نمی‌توانند این شرایط تحمیلی را تاب بیاورند و در نهایت تصمیم به انصراف از دانشگاه می‌گیرند، در حالی که چند سال از عمر و جوانی‌شان را صرف این تجربه کرده‌اند. از نظر این کارشناس ارشد روان‌شناسی ریشه بسیاری از اصرارهای غیرمنطقی والدین به ناکامی‌های گذشته آنها و آرزوهای سرکوب شده‌شان بازمی‌گردد؛ والدین باید اجازه دهند فرزندان عرصه‌های مورد علاقه خود را تجربه کنند، ضمن این که شایان ذکر است همه دانش‌آموزان ضریب هوشی یکسانی ندارند و در بیشتر مواقع والدین به این امر کاملا بی‌توجه هستند. والدین باید بدانند که ورود به دانشگاه نهایت آمال و آرزوها نیست. جوانان زیادی هستند که رشته‌ای فنی حرفه‌ای آموخته‌اند و وارد باز کار شده‌اند و حالا از بسیاری هم‌سن و سال‌هایی که به اجبار وارد دانشگاه شده‌اند، موفق‌تر و شادتر هستند.

نکته پایانی و مهم این است که والدین باید این نکته را به فرزندان خود یادآور شوند که شکست در کنکور به معنای پایان آرزوها نیست و اگر علاقه دارند وارد دانشگاه شوند سال آینده نیز می‌توانند با تلاش بیشتر و با موفقیت این آزمون را طی کنند. کنکور و دانشگاه آخر دنیا نیست و باز هم فرصت برای موفق بودن در زمینه‌های مختلف وجود دارد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها