خودم هم بازپخش سریالم را از آی‌فیلم دیدم

بازتاب سریال‌های قدیمی در میان جوانان امروز را چطور ارزیابی می‌کنید؟

ارتباط سریال‌ها با تماشاگران نسل جدید به شکل عجیبی مثبت و برای من تعجب‌آور بود. مثلا سریال روزی روزگاری که حدود 20 سال از زمان ساختش می‌گذرد یا حتی سریال تفنگ سرپر که 12 سال پیش ساخته شد و بویژه سریال تفنگ سرپر که در پخش اول آن از شبکه یک بسیار بد، دیروقت و نامنظم، به‌صورت هفتگی پخش شد، اکنون با پخش هر شبی از سوی آی‌فیلم موفق به جذب تماشاگران شده است.

به دلایلی مجبور شدیم، قصه را پراکنده کنیم. چهار قسمت سریال حاضر شده بود که پخش آن را شروع کردند و ما برای تدوین ادامه کار و تحویل آن در موعد مقرر، مجبور بودیم اولا زمان را زودتر به بالای 40 دقیقه برسانیم که بتوان به آن یک قسمت گفت و ثانیا یک پایان برای آن پیدا کنیم و تحویل پخش بدهیم. قرار بود، پس از پایان پخش اول، طبق قول مدیران وقت امکانات برای ترمیم و اصلاح مجدد فراهم شود. این کار چیزی حدود 26 تا 30 قسمت است اما به اجبار آن را در 43 قسمت پراکنده کردیم و این فواصل هفتگی بین پخش قسمت‌ها سبب فراموشی تماشاگر می‌شد، اما در بازپخش هرشبی خود به شکل عجیبی در جذب تماشاگر تاثیرگذار بود. همچنان معتقدم این کار برای پخش درست باید ترمیم و اضافاتی از سریال حذف و مشکلات صدا و موسیقی اصلاح شود. در این صورت مسلما سریال گیراتری خواهد بود. پخش هر شبی سریال از طریق آی‌فیلم نشان داد، در جذب مخاطب تاثیرگذار است و من وقتی خبر پخش سریال را شنیدم و از قسمت پنجم یا ششم و بعد از این‌که اخباری مبنی بر جذب تماشاگر به من می‌دادند، علاقه‌مند شدم خودم نیز تماشا کنم و می‌خواستم از مسئولان آی فیلم تشکر کنم که این بخش را برایش طراحی کردند، اما متاسفانه تیتراژ ابتدایی و پایانی این کار که بخشی از متن قصه است و صرفا تزئینی نیست، حذف شده بود.

همین‌طور شروع کار تفنگ سرپر که نام سریال است و عنوان خاصی داشت که با بسم‌الله‌های متعدد برای هر بخش طراحی شده، حذف شده بود. بعضی قسمت‌ها نیز به دلیل ناهمخوانی مدت زمان مورد نظر شبکه با مدت زمان سریال، در جاهایی پایان داده بودند که چندان مناسب نبود و در نتیجه در قسمت بعدی از آن قسمت کاسته می‌شد.

قطع کردن پخش سریالی که جذب تماشاگر کرده و از لحاظ قصه و علاقه تماشاگر در اوج قرار دارد، به هر دلیل باعث پراکندگی تماشاگر می‌شود. این عیب آشکاری است که سریالی 43 قسمتی در قسمت‌های میانی و در اوج قصه به هر دلیل متوقف شود. کاری که با سریال «پشت کوه‌های بلند من» شد که دوازده قسمت پایانی با حدود دو هفته وقفه به دلیل پخش فوتبال لیگ اروپا پخش شد.

با معیار انتخاب و چیدمان سریال‌ها و فیلم‌ها موافق هستید؟

در این مساله دو بخش دخالت دارد. یکی ما به عنوان مخاطب که فقط خروجی را می‌بینیم و دیگری روابط و مصلحت‌هایی که داخل یک شبکه وجود دارد. بخش تعیین‌کننده شناخت شخص نظردهنده از مدیران و آگاهی از مصلحت‌هایی است که ساز و کار آن شبکه را تعیین می‌کند. من نه با مدیران محترم این شبکه‌ها آشنایی دارم نه از ساز و کار و برنامه کاری موجود در این شبکه‌ها آگاهی دارم و نمی‌توانم اظهارنظر دقیقی درباره این موضوع داشته باشم.

ساخت و تولید فیلم و سریال برای این شبکه‌ها در افزایش مخاطبان چه تأثیر مثبتی می‌تواند داشته باشد؟

برنامه‌ریزی برای این شبکه‌ها به این صورت است که از کارهای تهیه و پخش شده در شبکه‌های داخلی و سراسری استفاده کنند و این نوعی طراحی است که ایرادی نیز به آن وارد نیست، چون ممکن است عده‌ای سریال را به هر دلیلی ندیده باشند و این فرصتی باشد که کار را ببینند بویژه که عمده تماشاگران این شبکه‌ها آن سوی مرزها هستند یا کسی که در زمان پخش یک سریال قدیمی کم سن و سال بوده و وصفی از آن سریال شنیده، خوب است در بازپخش سریال با آن ارتباط برقرار کند. در ارتباط با سریال‌هایی که تاریخ مصرف ندارند یا برای برخی خاطره‌انگیرند، طراحی چنین شبکه‌هایی مثبت است، اما درباره تولید سریال در چنین شبکه‌هایی باید بگویم به اندازه کافی شبکه‌هایی داریم که تولید برنامه می‌کنند.

اکنون، شبکه‌های استانی موظف به تولید برنامه‌های نمایشی و سریال هستند. با توجه به توضیحات و همچنین موجودیتی که در هزینه‌ها و کادر فنی داریم، لزومی نمی‌بینم این شبکه‌ها وارد تولیدات جدید شوند.

البته می‌توان شبکه‌هایی برای تولیدات تازه با موضوع و هدف مشخص ایجاد کرد، اما اگر این شبکه‌های خاص برای پخش کارهای آماده طراحی شده‌اند، طراحی بسیار خوبی است و بهتر است به همین شکل ادامه یابد و انتخاب و پخش سریال‌های گذشته خود را سر و سامان بدهند. به این ترتیب اجر معنوی عوامل تولید سریال محفوظ می‌ماند و از یادها نمی‌رود.

محمد آذربرزین