پیامدهای بیتوجهی به سلامت جنسی در خانواده
دلم نمیخواهد دربارهاش حرف بزنم، دلم نمیخواهد دربارهاش کتابی، مجلهای بخوانم، اصلا چرا باید درباره این مسائل حرف بزنیم، مگر سوژه قحط است؟ وقتی کاملا تصادفی در جمع دوستان صمیمی و همجنس یا حتی در میان اعضای خیلی نزدیک فامیل، حرفش به میان میآید، دلم میخواهد بحث را عوض کنم، وقتی مورد خطاب قرار میگیرم، از خجالت آب میشوم، خدا آن روز را نیاورد که تصادفا مطلبی در این باره به دستم برسد، ضربان قلبم تند میشود، اگر کسی بفهمد من این طور مزخرفات! را میخوانم دربارهام چه فکری میکند؟ ... ولی از شما چه پنهان، همسرم را دوست دارم اما نمیدانم چرا به او احساس نزدیکی نمیکنم، چی؟... مگر من بیمارم به پزشک مراجعه کنم، اصلا به او چه بگویم؟.... همه حرفها که قرار نیست گفتنی باشد!