اخلاق عرفانی و اسلامی بر تربیت نفس مبتنی است که شالوده دستورات اخلاقی است

فراتر از بایدها و نبایدها

علم اخلاق چیست؟ در پاسخ به این مساله، اولین چیزی که به ذهن متبادر می‌شود، یک سری بایدها و نبایدهاست؛ این‌که در فلان موقع چه کاری نیکو و پسندیده است و چه کاری ناشایست.
کد خبر: ۵۵۲۳۹۵
فراتر از بایدها و نبایدها

این دستورات به واقع در علم اخلاق می‌گنجد، اما آیا کل «اخلاق» همین است؟ مسلما خیر، چرا که حتی با علم به این دستورات، تضمینی نیست که انسان همواره به این دستورات پایبند باشد. پایبندی همیشگی و به نحو ثابت قدم به این دستورات، نیازمند بینشی عمیق و تربیت نفس است.

عالمان علم اخلاق و متکلمان در بررسی این علم همواره جنبه‌های گوناگون خلقیات آدمی را در چارچوب‌های مختلف اعم از خوب یا بد (حسن و قبح)، فکری یا عملی منقسم می‌نمایند، اما اخلاقی که مد نظر عرفان و عارفان اسلامی است، ورای این تقسیم‌بندی‌ها توجه آدمی را به سوی حقیقت ازلی و مقصود غایی معطوف می‌نماید که به آن اصطلاحا اخلاق الهی گفته می‌شود.

این موضوع از دوران‌های نخستین اسلامی و با توجه به آموزه‌های ناب و توحیدی قرآن و سیره نبوی و سیرت ائمه‌هدی(س) همواره مورد توجه دانشمندان و حکمای اسلامی قرارگرفته و ایشان چه در آثار و چه در زندگی دنیوی خویش به آن تصریح و اشاره کرده و هدف از تخلق به اخلاق را رسیدن به ساحت پاک جانان و سیر در راه کمال انسانی مطرح کرده‌اند.

ابن‌عربی، عارف شهیر مسلمان ـ که استادان بزرگ فلسفه و عرفان اسلامی، همچون شهید مطهری، وی را موسس عرفان نظر اسلامی می‌دانند ـ در تهذیب اخلاق خویش می‌نویسد: از نشانه‌های کمال انسان این است که از اخلاق ارجمند و نیکو برخوردار باشد، از خلق و خوی بد و زشت دوری گزیند، در هر حال بر اساس قانون فضایل عمل کند، و در هر کاری از راه رذایل کنار رود. حال که چنین است، بر انسان واجب است که کسب هر صفت بری از عیب را هدف خود سازد، همت خود را در ذخیره‌ساختن هر خلق و صفت ارجمند بری از شوائب به کارگیرد... و به بالاترین درجه بزرگی و اوج رسد1.

حکمای ایران اسلامی همواره درصدد بوده‌اند تا در سیر زندگی خویش بر این کره خاکی، مبادی اخلاق و آداب را بدرستی رعایت کنند و به همین واسطه بتوانند توشه‌ای برای آخرت خود برگیرند، چرا که در دین اسلام رعایت موازین اخلاقی برتر از هر عملی است که می‌تواند به جامعه و ابنای زمان سود رساند.

علامه عباسعلی کیوان قزوینی در این باره می‌نویسد: هوشمندان، کمال بشر را اخلاق فاضله می‌دانند نه ‌تنها علم و عبادت، اگر کسی اخلاقش نکوهیده و بدباطن باشد، علم و عملش سبب نجات او نخواهد شد و اگر اخلاق کامله و دل خیرخواه بشر دارد، نقایص علم و عملش قابل آمرزش است، مردم از اخلاق شخص بیشتر نفع می‌برند تا از علم و عبادت او و نیز از بداخلاقی او بیشتر رنج می‌کشند تا از بی‌علمی و بی‌عملی او، پیامبران هماره به مردم می‌فرمودند اخلاق خدایی پیدا کنید و نمی‌فرمودند علم خدایی پیدا کنید2.

بر مبنای همین اصل است که حکمای ایرانی ـ اسلامی، رسیدن به حقیقت و کشف مبانی غیبی را منوط به تهذیب نفس و طهارت روح از رذایل برشمرده و تنها عمل به مکلفات، آن هم بدون توجه به معنا و مفهوم اصلی را نکوهیده‌اند. صدرالمتالهین شیرازی در رساله سه اصل در این باره می‌نویسد: بسیاری از منتسبان به علم و دانشمندان، از احوال نفس و درجات و مقامات وی در روز قیامت غافلند و اعتقاد به معاد چنانچه باید ندارند، اگرچه به زبان اقرار به معادی می‌نمایند و به لفظ اظهار ایمان به نشأه باقی می‌کنند، لکن دائما در خدمت بدن و دواعی شهوت و نفس می‌کوشند و راه هوی و آرزوها می‌پیمایند و پیروی مزاج و تقویت جسد و شاگردی جالینوس می‌کنند و یک گام از خود بیرون نمی‌نهند و در طاعت قوای اماره نقد عمر عزیز را صرف نموده، پیر می‌شوند3.

اینچنین است که حکما در بیان تخلق به اخلاق الهی، از مراتب نفس و درجات آن و حجاب‌های نفسانی و راه‌های مرتفع‌نمودن آن بحث می‌کنند و به اصطلاح علم‌النفس را مطرح و تبیین می‌نمایند تا از راه شناخت نفس، امراض آن، کسب معرفت نموده و از ره‌توشه این معرفتِ نفس به معرفت پروردگار نایل شوند و مصداق مَن عَرفَ نَفسَه فقَد عَرف رَبه گردند. در واقع در اخلاق الهی و عرفانی تربیت نفس مهم‌تر از باید و نبایدهای اخلاقی است. این‌که فرد صرفا یک سری اطلاعات و داده‌هایی درباره این‌که فلان عمل نیکو و فلان عمل قبیح است و به شکل مکانیکی و تعبدی به این بایدها و نبایدها عمل کند، مطلوب عرفان اسلامی و اخلاق عرفانی نیست، بلکه مطلوب این است که نفس از درون، بینشی عمیق نسبت به اعمال پسندیده اخلاقی و قبح اعمال قبیح داشته باشد.

توجه به این اخلاق ما را در شناخت اندیشه‌های والای عارفان از ماده گسسته و در نیل به کمال حق یاری می‌نماید چه ایشان در زی بیان مبادی اخلاق و در پس پرده اتصاف به صفات اخلاقی همان سیر و سلوک و ریاضت فردی و اجتماعی را مد نظر قرار داده و تشریح می‌کنند که توجه به آثار قدما در تبیین علم اخلاق مانند تهذیب‌الاخلاق ابن‌مسکویه، طب روحانی رازی، بوستان و گلستان شیخ اجل سعدی و... مبین این امر خواهد بود.

پانوشت‌ها:

1 ـ تهذیب اخلاق، محی‌الدین ابن‌عربی، ترجمه زاهد اویسی، انتشارات جامی، 1388.

2 ـ عرفان‌نامه، عباسعلی کیوان قزوینی به اهتمام مسعودرضا مدرسی چهاردهی، انتشارات آفرینش، 1388.

3 ـ رساله سه اصل ملاصدرا، مصحح سیدحسین نصر، انتشارات مولی، 1360. 

هوشنگ شکری - جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها