در شبستان مصلای امام خمینی تهران، نمایشگاه مبلمان برقرار بود. با خانواده رفتیم تا ببینیم چه خبر است. از در که وارد شدیم، ناخواسته نمایشگاه کتاب در ذهنم زنده شد و خیلی چیزها را با هم مقایسه کردم.
کد خبر: ۵۳۷۸۵۴
از نمایشگاه کتاب تا نمایشگاه مبلمان!

نمایشگاه مبلمان در طبقه همکف شبستان مصلی برگزار می‌شود؛ جایی که طبق نقشه، حدود 50 هزار مترمربع است ولی عملا و با در نظر گرفتن همه فضاها به 40 هزار مترمربع هم نمی‌رسد و اگر غرفه‌بندی به گونه‌ای باشد که برای راهروها پهنای مناسبی در نظر گرفته باشند، امکان 13 تا 15 هزار مترمربع غرفه‌بندی در آن وجود دارد و اگر بالکن و طبقه‌دوم شبستان را به آن بیفزاییم، تقریبا 16 تا 18 هزار مترمربع غرفه حاصل می‌شود. مقداری از طبقه همکف خالی بود؛ لابد متقاضی نداشته است. در نمایشگاه کتاب همیشه آنقدر تقاضا وجود دارد که نتوان حتی از یک متر آن هم گذشت!

حیاط جنوبی ـ بین شبستان و رواق‌های شرقی و غربی و گنبدخانه ـ به طور کامل سنگفرش شده است و این در شرایط عادی به آن معناست که دیگر سفت‌کاری رواق‌ها باید تمام شده باشد. به نظر می‌رسد کار رواق غربی تمام شده است و این یعنی اضافه شدن حدود 40 درصد به ظرفیت مسقف فضای قابل استفاده سال گذشته نمایشگاه کتاب.

از در شبستان که وارد شدیم، اولین چیزی که جلب توجه می‌کرد، حضور برخی آقایان غرفه‌داری بود که با بستن کراوات لابد می‌خواستند کلاس کار محصولات خود را بالا ببرند! اصولا نمی‌دانم چرا برخی صاحبان سرمایه گمان می‌کنند با آویختن این شیء بی‌مصرف به گردن کارگران و کارمندان خود، آنها را متشخص می‌کنند؟! یادم هست که همیشه زمان نمایشگاه کتاب، بولتن‌نویسانی که محرمانه می‌نویسند و برای برخی مسئولان ارسال می‌کنند، اموری نظیر همین کراوات زدن غرفه‌داران و حجاب نامناسب بانوان را نشانه بی‌فرهنگی و تهاجم فرهنگی می‌دانستند که در نمایشگاه صورت گرفته است. مسوولان مصلی هم دائم یادآور می‌شدند که مصلی قداست دارد و همین امور را متذکر می‌شدند.

اگر نمی‌نوشتند و نمی‌گفتند هم ما خودمان سعی می‌کردیم مراقب این مسائل باشیم ولی گاهی آنقدر موارد اندک (در قیاس با حجم کل نمایشگاه) بزرگنمایی می‌شد که اعصاب همه دست‌اندرکاران را به هم می‌ریخت. جالب آن که در نمایشگاه کتاب این ناهنجاری‌ها بیشتر در بخش بین‌الملل رخ می‌نمود و نمایشگاه مبلمان در اساس قرار است به رونق تولید داخل کمک کند (و این، ظاهرا یعنی نباید ربطی به خارجی‌ها و نمایندگان آنها داشته باشد)‌!

نمی‌دانم بولتن‌نویسان راجع به این نمایشگاه‌ها هم می‌نویسند یا فقط نگاهشان به نمایشگاه کتاب است!

بدحجابی برخی غرفه‌داران تا مرز بی‌حجابی جلو‌می‌رفت؛البته عام نبود ولی موارد این جور هم دیده می‌شد. حجاب مراجعه‌کنندگان هم انعکاسی بود از آنچه در بیرون می‌بینیم؛ ملغمه‌ای از حجاب و بدحجابی و بی‌حجابی!

باز هم نفهمیدم آیا مسئولان مصلی به فکر قداست شبستان مصلی بوده‌اند یا آن که این قداست فقط برای وقتی است که قرار است نمایشگاه کتاب در آن برگزار شود!

معمولا هر سال در آستانه نمایشگاه کتاب برخی سایت‌های خبری و نشریات و روزنامه‌ها، دلسوزانه تذکر می‌دهند که مصلی محل نماز است، محل برگزاری نمایشگاه نیست و بسیار داد سخن می‌دهند که چرا باید چنین و چنان شود.

فارغ از قضاوت درباره درست یا غلط بودن این سخنان و بدون در نظر گرفتن آن که اتفاقا کاربرد اصلی رواق‌ها در طرح اولی مصلی هم، نمایشگاهی است، هرچه در پایگاه‌های خبری و خبرگزاری‌ها و نشریات گشتم، اعتراضی به برگزاری نمایشگاه مبلمان و وسایل خواب در محل شبستان مصلی نیافتم. لابد از نظر این دوستان، نمایشگاه کتاب چون یک‌رخداد فرهنگی است، قرابتی با مصلی ندارد و الا برگزاری نمایشگاه‌های تجاری در مصلی اشکالی ندارد!

ظاهرا نیروی انتظامی و ستاد امر به معروف و نهی از منکر و دیگرانی که دلسوز وضع حجاب و عفاف هستند هم همه نیرویشان را برای نمایشگاه کتاب ذخیره می‌کنند و دلیلی برای حضور در این نمایشگاه‌ها نمی‌بینند! تمامی درها (به جز چند در شرقی)‌ بسته بود و آنقدر هم محکم که در شرایط اضطراری هم نمی‌شد بازشان کرد. از آتش‌نشانی هم خبری نبود. مسئولان آتش‌نشانی هم اظهارنظر نکرده بودند که برای کاهش خطرات باید مواد قابل اشتعال از محیط خارج شود!

گویا فقط کتاب قابل اشتعال است و فقط در نمایشگاه کتاب ممکن است اتفاقات ناخواسته بیفتد وگرنه در نمایشگاه مبلمان که هیچ اتفاق ناگواری نمی‌افتد؛ اگر هم افتاد، آدم‌ها می‌توانند بادوی سرعت، چند صد متر راه را طی کنند و خودشان را به چند در شرقی برسانند و از مهلکه خارج شوند.

نکات جالب مقایسه‌ای که زیاد بود و مجال گفتن یکایک آنها نیست، ولی از جمله جالب‌ترین نکته‌ها، کارتخوان الکترونیک است! در یک نمایشگاه تجاری، معدودی از غرفه‌ها کارتخوان بی‌سیم داشت و از خودپرداز سیار بانک‌ها هم در محوطه شبستان یا اطراف آن خبری نبود؛ چیزی که در نمایشگاه کتاب قابل تصور هم نیست.

واقعا آدم درباره مبنای قضاوت مسئولان و اهالی رسانه به فکر فرو می‌رود! درباره چگونگی انتقال نمایشگاه کتاب به مصلی و برخی مشکلات (که می‌شود مطرح کرد)‌ در آینده خواهم نوشت.

دکتر محسن پرویز - نویسنده و عضو هیات علمی دانشگاه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها