امروز روز شهادت حضرت امام سجاد (ع) است. امامی که فرمود: هرگز شهادت فرزندان فاطمه (س) را به یاد نیاوردم مگر آن که به خاطر آن چشمانم اشکبار شد.
کد خبر: ۵۳۴۷۳۸
واقعه‌ای بزرگ و جاوید

بدون تردید، نهضتی که سید‌الشهدا(ع) با تقدیم خون پاک خویش، اهل بیت و یاران باوفایش به پا کرد، نهضتی جاودانه خواهد بود که در طول تاریخ تا روز قیامت استمرار خواهد یافت. با وجود این، برای زنده نگه‌داشتن این نهضت عظیم، راه‌هایی وجود دارد. نوشتار حاضر با تأکید بر دیدگاه‌های حضرت آیت‌الله جوادی آملی در این خصوص، متکفل بررسی آنهاست.

اهتمام به زیارت اربعین

اولین راه زنده نگه‌داشتن نهضت سیدالشهدا(ع)، اهتمام به زیارت اربعین است. امام حسن عسکری(ع) فرمودند: «نشانه‏ های مؤمن و شیعه، پنج چیز است: اقامه نماز 51 رکعت، زیارت اربعین حسینی، انگشتر در دست راست‌کردن، سجده بر خاک و بلند گفتن بسم‌الله الرحمن الرحیم.» (تهذیب، جلد 6، ص 52)

مراد از نماز 51 رکعت، همان 17 رکعت نماز واجب روزانه به اضافه نمازهای نافله است که جبران‏کننده نقص و ضعف نمازهای واجب است؛ بویژه اقامه نماز شب در سحر که بسیار مفید است. نماز 51 رکعت به شکل مذکور از مختصات شیعیان و ارمغان معراج رسول‌خدا(ص) است. شاید سر ستودن نماز به وصف معراج مؤمن این باشد که دستورش از معراج آمده است و نیز انسان را به معراج می‏برد.

موارد دیگری نیز که در روایت یاد شده، همگی از مختصات شیعیان است؛ زیرا فقط شیعه است که سجده بر خاک دارد و نیز غیرشیعه است که یا بسم‌الله الرحمن الرحیم را نمی‏گویند یا آهسته تلفظ می‏کنند. همچنین شیعه است که انگشتر به دست راست کردن و نیز زیارت اربعین حسینی را مستحب می‏داند.

مراد از زیارت اربعین، زیارت چهل مؤمن نیست؛ زیرا این مسأله اختصاص به شیعه ندارد و نیز «الف و لام» در کلمه «الاربعین» نشان می‏دهد مقصود امام عسکری(ع) اربعین معروف و معهود نزد مردم است؛ خلاف کلمه «اربعین» در بسیاری از روایات که بدون «الف و لام» آمده است؛ مانند این روایت امام صادق(ع): «من حفظ من أحادیثنا أربعین حدیثاً بعثه الله یوم القیامه عالماً فقیهاً.» (کافی، ج 1، ص 49)

اهمیت زیارت اربعین، تنها به این نیست که از نشانه‏های ایمان است، بلکه طبق این روایت در ردیف نمازهای واجب و مستحب قرار گرفته است. برپایه این روایت، همان‏گونه که نماز ستون دین و شریعت است، زیارت اربعین و حادثه کربلا نیز ستون ولایت است.

به دیگر سخن، براساس فرموده رسول‌خدا(ص) عصاره رسالت نبوی(ص) قرآن و عترت است؛ «انی تارک فیکم الثقلین... کتاب‌الله و... عترتی اهل بیتی». (بحارالانوار، ج 89، ص13) عصاره کتاب الهی که دین خداست، ستونی دارد که نماز است و عصاره عترت نیز ستونش زیارت اربعین است که این دو ستون در روایت امام عسکری(ع) در کنار هم ذکر شده است؛ اما مهم آن است که دریابیم نماز و زیارت اربعین انسان را چگونه متدین می‏کنند.

هدف اساسی سالار شهیدان نیز تعلیم و تزکیه مردم بوده است و در این راه، هم از طریق بیان و بنان اقدام کرد و هم از راه بذل خون جگر که جمع میان این راه‌ها از ویژگی‏های ممتاز آن حضرت‌(ع) است.

خلاصه آن که رسالت رسول‌اکرم (ص) تعلیم کتاب و حکمت از یک‌سو و تزکیه نفوس مردم از سوی دیگر بود تا هم جاهلان را عالم نماید و هم گمراهان را هدایت کند و در نتیجه، جهل علمی و جهالت عملی را از جامعه جدا سازد. همین دو هدف در متن زیارت اربعین سالار شهیدان(ع) تعبیه شد؛ چنان‏که منشأ ددمنشی منکران رسالت و دشمنان نبوت، حب دنیا و شیدایی زرق و برق آن بود و عامل مهم توحش منکران ولایت و دشمنان امامت نیز همان دلباختگی به دنیا بود که در بخشی از زیارت اربعین به آن اشارت رفته است: «و تَغطْرَس و تَرَدی فی هوا.»

گریه بر امام حسین(ع)

دومین راه زنده نگه داشتن نهضت امام حسین(ع)، گریه بر وی است. براساس نقلی معروف از حضرت سکینه(س) بالای بدن مطهر امام حسین(ع)، ایشان به این اصل کلی سفارش کردند که هر حادثه تلخی پیشامد کرد، آن را بهانه کنید و برای من اشک بریزید: «أو سمعتم بغریب أو شهید فاندبونی؛ هرگاه داستان غریب یا شهیدی را شنیدید، برای مظلومیت من گریه کنید» (مستدرک الوسائل، ج 17، ص 26)؛ زیرا اگر امام حسین(ع) به خلافت می‏رسید، دیگر غریب یا شهیدی وجود نداشت.

نکته: رسالت رسول‌اکرم(ص) تعلیم کتاب و حکمت از یک​سو و تزکیه نفوس مردم از سوی دیگر است و همین دو هدف در متن زیارت اربعین سالار شهیدان تعبیه شده است

بنابراین، اصل کلی این است که هر حادثه تلخ و ناگواری را باید بهانه کرد و برای سالار شهیدان اشک ریخت؛ نه آن‏که افراد داغدیده برای تسکین عواطف و احساسات خود آن حضرت(ع) را بهانه کنند و برای التیام زخم خویش اشک بریزند و ندبه نمایند و بین این دو گونه عزاداری فرق وافر است زیرا محصول یکی تعزیت برای حضرت امام حسین(ع) است و نتیجه دیگری تسلیت برای خود؛ هر چند ممکن است بهانه قرار دادن واقعه جانسوز کربلا هم بی‏اثر نباشد.

وجود مبارک سیدالشهدا(ع) فرمودند: «انا قتیل العبره» (بحارالانوار، ج 44، ص 280)؛ یعنی من که به هدف اِحیای حق و نابودی باطل کشته شدم، باید عَبَرات داشته باشم؛ به طوری که چشمان علاقه‏مندان به سالار شهیدان پر از اشک شود و آن اشک فراوان از شبکه چشم خارج گردد و به صورت انسان عبور کند تا عَبَرات بشود.

این سنت حسنه، آثار فراوانی دارد، از جمله این که محبت اهل‌بیت(ع) در قلب شیعیان حضور پیدا می‏کند؛ آن‌گاه دوست امامان معصوم(س) هرگز فکر و راه و روش آنان را رها نمی‏کند؛ زیرا رهبری جوارح به دست و دل است و زمامداری قلب را محبت به عهده می‏گیرد و دلِ دوستان حسین بن‏علی‌(ع) جوارح را به صَوْب صراط مستقیم رهنمود می‏شود.

گرفتن خونبهای امام حسین(ع)

سومین راه زنده نگه داشتن نهضت سیدالشهدا(ع)، گرفتن خونبهای امام(ع) است. به باور آیت‌الله جوادی آملی، وظیفه شیعه این است که عالم و عادل شود؛ یعنی خوبی‏ها را بشناسد و به آنها عمل کند و دستورهای دینی را نصب‏العین خود قرار دهد و با دشمنان دین بستیزد. در ایام سوگواری سالار شهیدان، دستور داده شده که شیعیان در دیدار یکدیگر، دو جمله را بگویند: یکی جمله «اعظم الله اُجورنا و اُجورکم بمصابنا بالحسین(ع)» و دیگری عبارت «و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه المهدی من آل محمد(ع)» (مفاتیح الجنان)

معنای جمله اول این است که خدایا ما را در شمار عزاداران واقعی امام حسین(ع) به حساب آور که اجر این مصیبت در نامه اعمال ما نیز ثبت و ضبط شود. معنای جمله دوم این است که ما را جزو ادامه‏دهندگان راه آن حضرت(ع) قرار بده. «الطالبین بثاره»، یعنی توفیق گرفتن خونبهای آن حضرت(ع) را به ما عطا کن و این جزو شعارهای رسمی شیعه است.

در زیارت عاشورا به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) بویژه به سالار شهیدان عرض می‏کنیم: با آنان که تو با آنها اهل سازش بودی، سازش می‏کنیم و کسانی را که با آنان در جنگ بودی، ما نیز با آنها در جنگیم؛ «انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم» (همان).

بنابراین، گریه برای سالار شهیدان ثواب فراوان دارد؛ ولی بخشی از برنامه امت اسلامی است. قسمت مهم‏تر رسالت امت، مسلح شدن و به جنگ دشمنان دین رفتن است که احیانا شهادت، اسارت و جراحت را به همراه دارد. امروزه که دشمن با تکنولوژی ماهواره و با قلم در صدد ضربه زدن به نظام اسلامی و مسلمانان است، باید دشمن و دشمنی را شناسایی کرد و با حکمت، موعظه حَسَن و جدال احسن تهاجم‏های فرهنگی وی را دفع نمود و از کیان اسلام دفاع کرد و اگر اجتهاد فرهنگی اثر نکرد، چاره‏ای جز جهاد نظامی همراه با روش سیاسی نیست.

بنابراین، وظیفه پیروان سالار شهیدان این است که همراه گریه بر آن حضرت، دشمن خارجی و داخلی را بشناسند و با سلاح و صَلاح مناسب به جنگ او بروند و او را از پای درآورند.

منبع: کتاب شکوفایی عقل در پرتو نهضت حسینی اثر حکیم متأله حضرت آیت‌الله جوادی آملی.

سید جواد میرخلیلی - جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها