ادامه این وضعیت در طول سالهایی که از حیات لیگ حرفهای فوتبال ایران میگذرد کنفدراسیون فوتبال آسیا را وادار کرده تا برای چندمین بار پیاپی باشگاههای فوتبال ما را به سازماندهی مجدد در امر درآمدزایی دعوت کند. تاکید دوباره AFC نشاندهنده آن است که باشگاههای فعال در سطح اول فوتبال ایران نتوانستند تاکنون از ظرفیتهای موجود در درآمدزایی بهره ببرند تا با دستیابی به آن از کمکهای دولتی بینیاز شوند و به استقلال مالی برسند، معلوم نیست تا چه زمانی قرار است چرخ فوتبال با تزریق منابع مالی دولت بچرخد، حتی بدرستی نمیتوان پیشبینی کرد که تشکیل وزارت ورزش و جوانان میتواند شعار و وعده خصوصیسازی باشگاههای فوتبال را به عمل نزدیک کند یا خیر، آنچه در حال حاضر میتوان گفت این است که ادامه این روند نهتنها باشگاههای ما را از حرفهای بودن دور میکند بلکه AFC را برای برخورد قانونی با فوتبال کشورمان مصمم میکند.
این در حالی است که به اعتقاد کارشناسان میتوان با یک تعامل همهجانبه و با در پیش گرفتن راههایی که پیش از این کشورهای صاحبنام در فوتبال رفتند طی یک پروسه بلندمدت باشگاهها را از زیر چتر حمایتی دولت خارج کرد و به استقلال مالی رساند.
اهداف فدراسیون فوتبال، فاصله حرف تا عمل
برخورداری از یک استراتژی مشخص برای توسعه و گسترش راههای درآمدزایی و مباحث اقتصادی از جمله مواردی هستند که نمایندگان AFC در سفر به ایران بارها با مسوولان فدراسیون فوتبال ایران در میان گذاشتند و حتی اولتیماتومهایی دادند تا فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ در قبال این تذکرها، توصیههایی به باشگاهها بکنند؛ توصیههایی که به طور طبیعی ضمانتی برای اجرای آنها نیست.
عزیزالله محمدی، رئیس سازمان لیگ فدراسیون فوتبال در گفتوگو با «جامجم» باشگاههای حاضر در سطح اول فوتبال ما را به 3 دسته تقسیم میکند و میگوید: در حال حاضر باشگاههای حرفهای فوتبال در دنیا از راههای مختلفی درآمدزایی میکنند، راههایی که در فوتبال ما هنوز جدی گرفته نشده و به صورت قانون درنیامده است.
در همین شرایط بعضی از باشگاهها هستند که نسبت به بقیه در این امر موفقتر بودند و حدود 50 درصد در این مسیر پیش رفتند که البته تعدادشان زیاد نیست. نیمی از باشگاههای ما به 20 تا 30 درصد این حقوق رسیدهاند، اما بخش اعظم باشگاههای ما به زیر 20 درصد این راهها برای درآمدزایی دست پیدا کردند که نشان از ضعف فوتبال ما در اقتصاد دارد و AFC در طول این سالها تاکید زیادی روی اصلاح ضعفهای باشگاههای فوتبال ما در امر درآمدزایی داشته است.
کمک غیرمستقیم دولت
راهکارهای رئیس سازمان لیگ به نظر برای رسیدن به ایدهآل مطلوب است، اما اینکه فدراسیون فوتبال تا چه حد میتواند باشگاهها را برای رسیدن به این اهداف همراهی کند، سوالی است که بیجواب میماند.
عزیزالله محمدی تصریح میکند: دولت باید همکاری خود را ادامه دهد، اما به طور غیرمستقیم، کاری که کشورهای دیگر انجام دادند و حالا به استقلال مالی باشگاههای فوتبال دست یافتند. دولت میتواند همین هزینهای را که ذرهذره به باشگاهها و فوتبال تزریق میکند به صورت وام بلندمدت با بهره کم و بازپرداخت پس از دورهای مشخص در اختیار باشگاهها قرار دهد تا بتوانند گامهای اول را با پشتوانه بردارند، همین استادیومهای دولتی را به صورت اجاره بهشرط تملیک در اختیار باشگاههای فوتبال بگذارند تا بهدنبال آن علاوه بر حق بلیتفروشی از درآمدهای جانبی روز مسابقه مثل فروش البسه و پوشاک تیم، تغذیه، پرچم و سایر مایحتاج تماشاگران بهره ببرند.
توجه به حق و حقوق قانونی باشگاهها
عزیزالله محمدی ادامه میدهد: یکی از مشکلات گرفتن حق پخش تلویزیونی واقعی همین دولتی بودن باشگاههاست، مانعی جدی که باعث میشود باشگاهها به حق طبیعی خودشان نرسند. همین نبود پخش تلویزیونی برای تمام تیمها امکان جذب اسپانسر و حامیان مالی برای تبلیغات روی پیراهن و حتی تبلیغات اطراف زمین را ضعیف میکند، این ابتداییترین راههایی است که باشگاههای حرفهای دنیا طبق تعاریف و قوانین مشخص فوتبالشان برای درآمدزایی از آن بهره میبرند. بعد از عملی کردن این راهها قانون حق کپیرایت کمک زیادی به باشگاهها میکند تا نسبت به تولید و فروش محصولات خود با آرم باشگاهها اقدام کنند، موزه و نمایشگاهی از مدالها و افتخارات تاریخ باشگاه خود راهاندازی کنند، کانون هواداران را ساماندهی کنند و با صدور کارت، بخشی از درآمد را از طریق هوادارانشان تامین کنند و در نهایت با تشکیل آکادمی فوتبال و استعدادیابی، بازیکنان آیندهدار را پرورش دهند تا از طریق فروش و ترانسفر آنها منبع درآمد خوبی داشته باشند.
اما سوال مهمتر این است که برای عملی شدن این طرحها فدراسیون برنامهای دارد یا خیر؟ رئیس سازمان لیگ میگوید آرزوی همه اهالی فوتبال این است که این اهداف محقق شود اما همه باید همکاری کنند، از دولت و مجلس گرفته تا فدراسیون و مردم. اینکه وزارت ورزش چقدر میتواند کمک کند چیزی است که در آینده معلوم میشود، اما این بحثی است که ما باید جدی بگیریم وگرنه لطمات جبرانناپذیری برای باشگاههای ما به دنبال دارد و AFC قطعا از این سختتر خواهد گرفت.
قطع کمکهای دولت و رکود موقتی فوتبال
حسن سلیمانی، کارشناس مسائل اقتصادی در خصوص روندی که باشگاههای فوتبال کشورمان تا رسیدن به استقلال مالی باید طی کنند به «جامجم» میگوید: مسلم است که قطع کمکهای دولتی فوتبال را با چند سالی رکود مواجه میکند، بنابراین این کار باید کارشناسیشده و به مرور زمان باشد، قطع کمکهای دولتی باشگاهها را مجبور میکند تا به خودکفایی فکر کنند و راههای درآمدزایی و مهجورمانده را احیا کنند، به همین دلیل سازمانهای ورزشی جهان قانونی را تصویب کردند که به موجب آن باشگاهها میبایست 50 درصد از سهام خود را به بخش خصوصی واگذار کنند تا آهسته و پیوسته در مسیر خصوصیسازی پیش بروند.
صدر: تکیه بیش از حد باشگاههای فوتبال به بودجه دولت از آنها مجموعههایی هزینهبر و زیانده ساخته است که استقلال مالی ندارند مثل کودکی که به والدین خود وابسته است
البته نوع مالکیت باشگاهها در همین کشورها که درصد کمی دولتی هستند کاملا مغایر با چیزی است که در فوتبال ما مرسوم است. در این کشورها هر باشگاه به صورت یک موسسه تجاری به ثبت رسیده است و باشگاههای حرفهای علاوه بر تامین هزینههای خودشان و سودآوری سالانه مالیات زیادی را هم پرداخت میکنند، بنابراین برای این که فوتبال در کشور ما هم به عنوان یک صنعت پذیرفته شود باید اعتماد صاحبان سرمایه برای سرمایهگذاری جلب شود و این اعتماد با ایجاد راههای درآمدزایی ممکن میشود.
احیای انتقال بازیکنان و جذب اسپانسر
علاوه بر حقوق قانونی باشگاهها برای درآمدزایی در سالهای اخیر، باشگاههای حاضر در لیگ برتر در ترانسفر بازیکن به لیگهای خارجی و جذب اسپانسر چندان موفق عمل نکردند، حتی پرسپولیس و استقلال با این همه طرفدار و داشتن مزایایی نسبت به سایر باشگاهها در این زمینه نسبت به سالهای قبل افت داشتند، در حالی که این دو راه میتواند درآمد زیادی را نصیب باشگاهها کند.
امیر عابدینی، مدیرعامل اسبق باشگاه پرسپولیس که در زمان مدیریتش در این باشگاه باب ترانسفر بازیکنان به لیگهای اروپایی را به شکل جدیتری گشود در این خصوص به «جامجم» میگوید: ساختار فوتبال ما خواسته یا ناخواسته ضعفهایی دارد که گریبان باشگاهها را هم میگیرد. آن زمان با این که خیلی هم حرف از لزوم خصوصیسازی نبود، اما باشگاهها بخصوص باشگاههای بزرگ و پرطرفدار به دنبال راههای درآمدزایی بودند تا حداقل بتوانند در کنار کمکهای دولتی تا حدی برای رفع بخشی از نیازهای خود روی پایشان بایستند.
در ترانسفر بازیکنان علاوه بر رایزنیهای تاثیرگذار شرایط فوتبال ملی ما هم تاثیرگذار بود. الان افت همهجانبه فوتبال به ضرر باشگاهها هم شده، اما در کل آنچه باعث عقبماندگی فوتبال ما در راه درآمدزایی است تکیه بیش از حد به کمکهای دولتی است و چون خیال باشگاهها از این بابت راحت است، گامی برای خودکفایی برنمیدارند.
فوتبال، کودکی وابسته
حمیدرضا صدر معتقد است اگر دولت دست از حمایت فوتبال بردارد و این اتفاق یکباره بیفتد، فوتبال ایران خاکستر میشود. کارشناس فوتبال کشورمان در گفتوگو با «جامجم» ادامه میدهد: این یک حقیقت است که باید بپذیریم.
فوتبال ایران کودکی است که با این شیوه بزرگ شده و والدین آن دولت هستند، اگر بخواهیم کودک مستقلی داشته باشیم، باید کاری که تاکنون برای استقلال آن انجام نشده طی یک برنامه کارشناسی بلندمدت انجام شود وگرنه در غیر این صورت تمام باشگاهها نابود میشوند.
وی تاکید میکند برای دستیابی به این هدف یعنی استقلال مالی باشگاهها بدون نیاز به کمکهای دولتی یک اراده لازم است، این اراده اتفاقا باید در نهادهای دولتی باشد. در حال حاضر شیر اقتصاد تعداد زیادی از باشگاههای دولتی فوتبال ما به نفت یا صنایع دیگر وصل است، با این شرایط کدام بخش خصوصی میتواند با دولت رقابت کند. بنابراین هیچ امنیتی برای ورود سرمایه شخصی به فوتبال وجود ندارد و در رقابت با بخش دولتی چیزی را عاید باشگاههای ما نمیکند. باید قانون برای همه یکسان باشد و این طرح طی یک پروسه 5 تا 7 ساله با فاصله گرفتن دولت از فوتبال عملی شود.
خصوصیسازی، استادیوم اختصاصی نیست
صدر ادامه میدهد: هر وقت صحبت از درآمدزایی در فوتبال میشود، به نداشتن استادیوم اختصاصی و امکاناتی نظیر این اشاره میشود؛ در حالی که خصوصیسازی بهمعنای داشتن استادیوم نیست. باشگاه اینترمیلان و آثمیلان هم استادیوم اختصاصی ندارند، ورزشگاه سنسیروی میلان متعلق به شهرداری است که به این باشگاهها اجاره داده میشود، خصوصیسازی به معنای داشتن تماشاگر، حق و حقوق قانونی مثل پخش تلویزیونی، بلیتفروشی، کپیرایت، جذب اسپانسر و توجه به تبلیغات است.
کارشناس فوتبال کشورمان میافزاید: مسائل اقتصادی در فوتبال ما یک چرخه معیوب است. این عیب در ساختار باعث میشود که حتی دادن وام کلان و راهکارهای اینچنینی دوای درد باشگاهها نباشد و ورشکستگی را بهدنبال دارد.
تصور کنید اگر قرار باشد تماشاگران قیمت واقعی بلیت برای استخدام بازیکنان چندصد میلیونی تیمهای محبوبشان را بپردازند، بهای بلیت چیزی حدود 20 هزار تومان میشود؛ در حالی که تماشاگران ما با قیمت بلیت 5000 تومانی هم مشکل دارند. حق پخش تلویزیونی بدرستی پرداخت نمیشود، به خاطر همین اسپانسرها هم تمایلی برای حضور در فوتبال ندارند و این دانههای زنجیر مشتی نمونه خروارند که چرخه را معیوب کردند؛ اما با تمام این ضعفها در ساختار میتوان تغییراتی داد و حوصله کرد تا به مرور زمان دولت از فوتبال فاصله بگیرد و مستقل شود و این استقلال نتیجهای جز نابودی ورزش محبوب مردم ما به دنبال ندارد.
سارا احمدیان / جامجم
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد