اینکه کودکان در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین کار می‌کنند، موضوعی روشن است. اما کمتر کسی می‌داند که در ثروتمندترین کشورجهان هم صدها هزار کودک کار وجود دارند. گزارشی درباره کودکان کار در مزارع سیب‌زمینی کارولینای شمالی.
کد خبر: ۳۷۲۸۰۹

کمی به ساعت شش صبح مانده است. در کاراوانی در حاشیه جنگلی در ایالت کارولینای شمالی آمریکا، دو دوست نوجوان با هشت مرد بزرگسال به سر می‌برند. استبان 15 سال دارد و دوستش جیلبرتو 14 ساله است. در گوشه‌ای از کاراوان تلویزیون روشن است. کف چوبی آن پر از شن است و سقف آن پر از سوراخ. پلاستیک کلفتی که به‌جای دیواره نصب است، پاره شده است. توالت هم کثیف است. استبان با خجالت می‌گوید: «دیگر عادت کرده‌ام، اوایل خیلی ناراحت بودم.»

استبان قد کوتاهی دارد، تی‌شرت و شلوار جین پوشیده و مثل دیگرانی که در کاراوان هستند اهل مکزیک است. همه آنان به طور غیرقانونی در آمریکا اقامت دارند و خرج زندگی‌شان را به عنوان کارگر با کار در مزارع  سیب‌زمینی تامین می‌کنند. جیلبرتو می‌گوید که بیشتر مواقع نمی‌داند که روز بعد در کدام مزرعه کار خواهد کرد. او می‌گوید: «من در جاهای مختلف کار می‌کنم. اما دوستانم اینجا هستند.»

غارت نیروی کار

دست‌های کودکان در خاک به دنبال سیب‌زمینی می‌گردد. سیب‌زمینی‌ها را درون سطلی پلاستیکی کنار پای خود می‌اندازند. پس از پر شدن سطل آن را تحویل کامیوندار می‌دهند و برای هر سطل 35 سنت دریافت می‌کنند. عرق از صورت و بدن‌شان سرازیر است.

امیلی دراک‌ایج برای سازمان غیردولتی NC-Field کار می‌کند، که هدفش دفاع از حقوق کودکان و نوجوانان است. وی می‌گوید که کودکان باید چند تن سیب‌زمینی از زیر خاک درآورند تا درآمدی حدود 800 دلار در ماه داشته باشند.

او توضیح می‌دهد: «برای این‌که غذا بر سر سفره‌‌ ما بیاید، کودکی، نوجوانی و سلامتی بسیاری از این کودکان قربانی می‌شود. واقعیت تلخ این است که خود آنها در پایان، نه شانسی در زندگی دارند و نه حتی غذای کافی برای خوردن.»

قوانین ناقص و نبود تامین جانی

به گزارش سازمان دیده‌بان حقوق بشر، در فاصله سال‌های 2005 تا 2008، دست کم 43 کودک بر اثر سانحه ناشی از کار در مزارع آمریکا جان خود را از دست داده‌اند. اما هر اتفاقی هم که بیفتد این کودکان به پزشک مراجعه نمی‌کنند. آنان می‌ترسند پس از مراجعه به پزشک از کشور اخراج شوند.

قوانین موجود برای حفاظت از 500 هزار کودکی که در مزارع آمریکا مشغول کارند، مربوط به پیش از جنگ جهانی دوم هستند. در آن دوران معمول بود که فرزندان کشاورزان در تعطیلات تابستان و هنگام برداشت محصول کار کنند.

لاری ووتن، رئیس دفتر انجمن کشاورزان در کارولینای شمالی، می‌گوید که مسئولیت آن‌چه در مزارع اتفاق می‌افتد بر گردن مزرعه‌داران است. وی می‌افزاید: «مزرعه‌دارها باید کاری کنند تا قوانین رعایت شوند، برای نمونه قوانین مربوط به تامین امنیت جانی کارگران یا بهداشت محیط کار.»

اما مزرعه‌داران آمریکایی به لحاظ اقتصادی زیر فشارند. آنان می‌گویند، مجبورند از کارگران ارزان آمریکای لاتینی استفاده کنند. آنان بدین جهت از کنترل مدارک کارگران چشم‌ می‌پوشند و به حرف سرکارگری که به درخواست آنان کارگران را یافته، اعتماد می‌کنند.

امیلی دراک‌ایج می‌گوید که اغلب، وقتی کودکان بیمار می‌شوند یا زنی مورد سوء‌استفاده جنسی قرار می‌گیرد، نمی‌تواند کمکی کند. او احساس درماندگی می‌کند، بخصوص چون قوانین آمریکا هم آن طور که بایست از کودکان حفاظت نمی‌کنند.

وی می‌گوید: «کسی که به 12 سالگی رسیده باشد، می‌تواند برای ساعت‌ها پیش یا پس از مدرسه در مزرعه کار کند. حتی در برخی موارد، اگر پدر و مادر کودک به طور کتبی اجازه داده باشند، کودک می‌تواند از ده سالگی شروع به کار کند. در بقیه شاخه‌های صنعت بیشتر از کودکان حفاظت می‌شود، در حالیکه صنعت کشاورزی یکی از خطرناک‌ترین عرصه‌های کاری در کشور است.»

محرومیت از تحصیل

چند کیلومتر دورتر یک مدرسه هست. مری لی مور، معلم این مدرسه، می‌گوید که بسیار تلاش کرده تا کودکان را سر کلاس درس بیاورد، اما موفق نشده است. وی می‌گوید: «بسیاری از آنان باید خرج زندگی خانواده‌های خود را تامین کنند. برای آنها بسیار دشوار است که تمام شب را کار کنند و صبح به موقع و با تکالیف انجام داده سر کلاس حاضر شوند.»

و این در حالی است که  کودکان بدون تحصیل در مدرسه، امکانی برای پیشرفت شغلی ندارند. برای استبان و جیلبرتو تنها امکانی که در کنار کار در مزارع آمریکا وجود دارد، بازگشت به مکزیک است. اما در آنجا زندگی برای آنان سخت‌تر است. جیلبرتو گویی واقع‌بین است، می‌گوید که اهل خیال‌پروری نیست و هیچ رؤیایی ندارد.

دویچه وله

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها