به گزارش فارس ، عصر 11 اردیبهشت 87، مأموران کلانتری110 شهدا از کشف جسد یک زن حدود 46 ساله در منزل مسکونی وی باخبر شدند.
مأموران با حضور در صحنه دریافتند زن 46 سالهای به نام لیلا بر اثر پیچیده شدن سیم برق و روسری به دور گردنش خفه شده است.
تحقیقات نشان داد همسر مقتول از صحنه متواری شده و به احتمال زیاد فرضیه وقوع قتل توسط وی نسبت به دیگر فرضیهها قویتر است. این در حالی بود که عامل قتل به راحتی و بدون هیچ زحمتی وارد خانه شده بود و این موضوع احتمال آشنا بودن قاتل و مقتول را افزایش میداد.
تحقیقات ادامه یافت تا 4 شب بعد از کشف جسد، مأموران موفق شدند شوهر مقتول را در حوالی منزلش دستگیر کنند.
با انجام تحقیقات بیشتر ، قرار مجرمیت برای حسن از سوی دادسرای جنایی تهران صادر و پرونده وی برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد.
اولین جلسه رسیدگی به این پرونده در تاریخ 13 اردیبهشت سال گذشته در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی نورالله عزیزمحمدی برگزار شد.
متهم با انکار اتهام قتل گفت: بعد از ظهر روز قبل از کشف جسد، به همراه پسرکوچکم، برای خرید موتور به همراه دوستم به بازار رفتیم و حدود ساعت 3 بامداد به خانه برگشتم که پسر در طبقه پایین پیش مادرم خوابید و من به طبقه بالا رفتم. صبح هم وقتی پسرم مرا صدا کرد به اتاق همسرم رفتم و با جسد او روبهرو شدم.چند روزی بود که مدت عقد موقت من و همسرم به پایان رسیده بود و من از او خواستم از خانه من برود ولی مخالفت میکرد به همین دلیل بین ما اختلاف به وجود آمد اما من با او درگیری نشدم.
این اظهارات متهم در حالی بود که همسایههای متهم عنوان کردند که شب قبل از کشف جسد، از خانه متهم صدای درگیری شنیدهاند.
با دستور قاضی عزیزمحمدی و برای شنیدن اظهارات دوست متهم، جلسه رسیدگی تجدید شد و دوست متهم عنوان کرد که به هیچوجه موضوع خرید موتور در میان نبوده است و متهم آن شب فقط از او مقداری پول برای خرید موبایل قرض گرفته است.همچنین مادر متهم در جلسات بازجویی مدعی شده بود که روز حادثه، 4 مرد وارد خانه شدند و به طبقه بالا رفتند اما متهم با رد این اظهارات مادرش مدعی شد که مادرش برای اینکه او را تبرئه کند، این دروغها را گفته است.
صبح امروز، دومین جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد و متهم با بیان اینکه هیچ اختلافی با همسرش نداشته است، درگیری و قتل همسرش را تکذیب کرد.
وی گفت: کارمند یک دانشگاه بودم که با لیلا آشنا شدم. اوایل او به من نگفت که معتاد است و مواد مخدر خرید و فروش میکند. مدتی بعد از آشنایی به صورت موقت با هم ازدواج کردیم.به واسطه او من هم به خرید و فروش موادمخدر کشیده شدم و یک بار هم توسط پلیس دستگیر شدم. یک ویلا را در کرج اجاره کردیم تا در آنجا بتوانیم به راحتی مبادلات موادمخدر را انجام دهیم.
بعد از اظهارات متهم، وکیل وی هم در جایگاه قرار گرفت و گفت: در محل کشف جسد هیچ آثاری مبنی بر دخالت موکلش در قتل کشف نشده است و این در حالی است که وجود چند تار موی فردی ناشناس در محل حادثه نشان از ارتکاب قتل از سوی فردی دیگر است.
متهم خطاب به پسر و مادر مقتول گفت: من هیچ نقشی در قتل نداشتم ولی حاضرم به هر میزان که لازم است پول بدهم تا قاتل شناسایی شود.
اولیای دم نیز اظهار داشتند که تنها در صورتی که متهم، علت اصلی ارتکاب قتل را عنوان کند از خواسته خود منصرف خواهند شد.
بعد از اظهارات طرفین پرونده، قاضی عزیزمحمدی ختم جلسه را اعلام و بعد از مشورت با مستشاران دادگاه، متهم را به قصاص محکوم کرد.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: