با عبدالمجید ارفعی، استاد زبان‌های باستانی و مترجم منشور کورش

منشور کورش حرف‌های زیادی برای گفتن دارد

این روزها کمتر رسانه‌ای را می‌توان یافت که در ریز و درشت اخبارش جایی برای خبر نمایش منشور کورش در ایران خالی نگذاشته باشد؛ منشوری که برای آمدنش به ایران مسیری 5 ساله را طی کرد و این روزها تمامی دوستداران میراث فرهنگی چشم انتظار هستند که ببینند سرانجام این منشور برای نمایشی چند ماهه به ایران می‌آید یا خیر؟ موزه ملی بریتانیا برای نمایش این اثر تاریخی از حدود 5 سال پیش تاکنون هر بار بهانه‌ای آورد تا در نهایت و پس از کش و قوس‌های فراوان اعلام شود این اثر در خردادماه 88 به ایران انتقال داده می‌شود وعده‌ای که هنوز و در پایان این سال تحقق نیافته است.! اما پیدا شدن تکه‌های کوچک به چه‌اندازه در اصل ماجرا و نیامدن این اثر به ایران موثر هستند و همچنین با یافتن این تکه‌ها آیا نکات جدیدتری را می‌توان در این زمینه به دست آورد، بهانه‌ای شد تا به سراغ عبدالمجید ارفعی، پژوهشگر و کارشناس زبان‌های باستانی برویم. استاد ارفعی که شهریور امسال 70 سالگی تولدش را جشن گرفته نزدیک به 4 دهه است که به‌طور مستقیم با متون تاریخی نبشته شده روی منشور کورش و دیگر خط‌های باستانی عیلامی سر و کار داشته است. او مدرک دکتری خود را سال 1353 از دانشگاه مؤسسه شرقی شیکاگو گرفته است و در کارنامه علمی خود چاپ کتاب فرمان کورش بزرگ یا همان منشور کورش را در کنار تحقیق و خوانش کتیبه‌های تخت‌جمشید دارد. راه‌اندازی تالار کتیبه‌های موزه ملی، ترجمه متن‌های حقوقی بین‌النهرین از روی کتیبه‌های تاریخی و البته نگارش کتاب تاثیر جغرافیای فارس براساس گل نوشته‌های تخت‌جمشید، از جمله آثار برجسته وی است. گفتگوی زیر در روزهایی با این استاد پیشکسوت انجام شده است که هنوز منشور کورش در راه‌ آمدن یا نیامدن به ایران برای نمایشی هرچند کوتاه سرگردان است.
کد خبر: ۳۰۹۲۲۱

می‌خواهم با این پرسش شروع کنم که بسیاری از رسانه‌ها و حتی برخی مقامات دولتی از نمایش منشور کورش در ایران با جمله «بازگشت منشور به ایران یاد می‌کنند»، آیا به نظر شما صحیح است؟

نه، من این جمله را قبول ندارم، زیرا منشور کورش از ایران بیرون نرفته است که بخواهد روزی برگردد. این اثر از بابل که یکی از شهرهای تاریخی عراق به شمار می‌رود خارج شده و به موزه بریتانیا رفته است، اما به اشتباه بسیاری در محاورات شخصی خود می‌گویند به عنوان مثال منشور کورش به ایران بر می‌گردد.

مسوولان موزه بریتانیا اعلام کرده‌اند به واسطه کشف تکه‌های جدیدی از منشور کورش پس از حدود 5 سال و چندین بار بدعهدی، نمایش این اثر را به تعویق می‌اندازند. به نظرتان کشف این تکه‌ها می‌تواند صحت داشته باشد یا این موضوع تنها یک بهانه است؟

ببینید من روی سایت موزه بریتانیا چیزی در این باره ندیدم؛ اما این کشف می‌تواند از نگاهی درست باشد، زیرا بریتیش میوزیم در دنیای معاصر، گنجینه عظیمی از تاریخ باستان را در دل خود پنهان کرده است. خود من نزدیک به 150 جلد از گل نبشته‌های آن را چاپ شده دیده‌ام که نشان از مخزنی بزرگ در این زمینه دارد. این مساله می‌تواند بازپیدایی قطعه‌ جدیدی باشد که در این گنجینه عظیم نگهداری می‌شود یا آن‌که توجه به تکه‌ای دیگر باشد که در گنجینه‌های دیگر دنیا وجود داشته و این روزها در اختیار بریتیش میوزیم قرار گرفته و البته شناسایی شده است. باز هم تاکید می‌کنم که من تاکنون چیزی در این باره روی سایت رسمی این موزه ندیده‌ام.

در صورت کشف این تکه‌ها واقعا اینها چقدر در بیشتر دانستن ما از این منشور کمک می‌کند؟

خیلی کمک می‌کند، زیرا اطلاعات ما اکنون به هر حال قطعات شکسته شده‌ای است که جسته و گریخته از چیزی که ما از سال 1972 شناسایی و مولاژ آن را تهیه کرده‌ایم به دست آمده و این تکه‌های جدید می‌تواند اطلاعات تازه به ما بدهد. ببینید ما اکنون اطلاعات جالبی از روی این منشور داریم. به عنوان مثال هزینه‌های روزانه برای پرستشگاه اسگیله (معبد مردوک، خدای بزرگ بابلی) چقدر بوده است. با این اطلاعات می‌دانیم کورش شروع به بازسازی دیوار حصار شهر کرده است که در جایی از این منشور بصراحت می‌گوید خودم تکمیلش کردم. در آن زمان چون رود فرات از وسط بابل می‌گذشته، جاهایی که احتمالا آسیب دیده با قیر و آجر بازسازی شده است. در هر صورت کشف این قطعات صددرصد اطلاعات کامل‌تری به ما می‌دهد که چه اتفاقات دیگری در آن زمان روی ‌داده است و ایرانیان باستان به چند درصد از دانش و فناوری رسیده بودند که خواسته‌اند آن را روی منشوری حک کنند.

بعضی‌ها معتقدند وجه حقوق بشری منشور کورش در کنار دیگر وجوه اثر تاریخی است که اطلاعاتی ذی‌قیمت به ما می‌دهد، اما تا کنون تنها این وجه از آن پر رنگ شده است. شما با این موضوع موافق هستید یا خیر؟

ببینید آن قسمت حقوق بشر این منشور بخشی از گزارش کورش از فتح بابل است. آن قسمت نهایی که حالا یک تکه نیز به آن چسبانده شده در واقع سرانجام کار است که به عنوان مثال کورش چه کارهایی پس از فتح در بابل انجام داده است. این کتیبه نوشته روحانیون پرستشگاه مردوخ در بابل است. این منشور چندین بخش دارد، اما در بخش اول آن آمده است که وقتی نبونید (بخت‌النصر) پادشاه بوده و بیداد و ستم روا می‌داشته، خدایان خشمگین شدند و شهرهایشان را رها کردند و مردوخ در شهرها به دنبال یک آدم دادگر گشت و کورش را پیدا کرد و دستش را گرفت و رهنمون شدند به سمت بابل. می‌توان گفت کورش بزرگ، بی‌جنگ و خونریزی و تنها در عرض یک روز یا حداکثر 2 روز بابل را فتح کرده است؛ به عنوان مثال 2 روز قبلش می‌بینیم که کورش در 60 کیلومتری بابل بوده است و 2 روز بعدش در بابل بوده است. یعنی 10 مهرماه 538 قبل ازمیلاد در 60 کیلومتری بابل بوده و 12 مهرماه نیز در خود بابل بوده است و این‌که در بخش دیگری از منشور از اهدای هدایایی گفته شده که از کل جهان آن روز برای کورش آمده و سپس پادشاهی‌اش را پذیرفته‌اند. اما در مورد آن تکه حقوق بشر منشور تنها این نکته است که کورش می‌گوید: «سربازان من دوستانه در کاخ بابل قدم برمی‌داشتند و دوستانه بوده است هر کاری که انجام شده و من هم نگذاشته‌ام کسی کس دیگری را اذیت کند و بترساند» و بعد از این گزارش‌ها ادامه می‌دهد: «خدایان من خشنود شدند و با شکست مردوخ برای من و سربازانم و فرزندانم دعا کردند» و سپس می‌گوید که آن‌گاه من این کارها را در بابل کرده‌ام. البته این تنها بخشی از منشور است که برای شما بازگو کردم، اما قسمت حقوق بشر منشور بخشی از اطلاعات فراوانی است که این منشور می‌تواند به ما بدهد.

الان فرضیه‌ای وجود دارد که برخی معتقدند منشور کورش بیش از یکی بوده مثلا 10 عدد که کورش آن را به تمام دنیا فرستاده، شما با این موضوع موافق هستید؟

از دیدگاهی ما تمام اطلاعاتی که از منشور خواسته‌ایم به دست آورده‌ایم و کشف تکه‌های جدید نمی‌تواند اطلاعات جدیدتری به ما بدهد

نه، به هیچ وجه من با این موضوع موافق نیستم؛ زیرا اولا این کتیبه نوشته روحانیون بابل است و برای بابل نوشته شده است؛‌ کارهایی که کورش در بابل کرده است. اگر گزارش فتحی باشد که به جاهای دیگر فرستاده شده باشد به احتمال 99 درصد می‌توانسته به خط آرامی (خطی است که آرامی‌ها از عبری گرفته و به اشکال مختلف درآورده‌اند) نگاشته شده باشد. چون زبانی بوده است که تمام غرب آسیا (از عراق و خود بابل) در زمان کورش به کار می‌بردند. از سویی غرب بابل یعنی غرب عراق، سوریه وفلسطین همه‌ چون خطشان آرامی شده بود، پس آرامی می‌دانستند، بنابراین منشور نمی‌توانسته به خط میخی نوشته شده باشد، بلکه به آرامی نوشته شده است. با این اوصاف اگر واقعیت این گونه بوده است (البته منهای آن قسمتی که کورش در بابل چه کرده است) دیگر برای اقوام دیگر نیازی نبوده است که این منشور فرستاده شود. به همین دلایل که گفته شد شک دارم که از این منشور تعداد بیشتری وجود داشته و به اقصا نقاط جهان فرستاده شده باشد.

پس با این توصیف تکه‌هایی که موزه بریتانیا پیدا کرده است از کجا منشا می‌گیرند؟

قطعه قبلی را در دانشگاه ییل پیدا کرده‌اند و می‌توانند تکه‌ها همه جای دنیا باشند.

من شنیدم که در موزه چین هم تکه‌هایی از این منشور وجود دارد. شما این موضوع را شنیده‌اید؟

من نشنیدم، اما اگر وجود داشته باشد بسرعت ترجمه‌اش را در سایت موزه بریتانیا اضافه می‌کردند. من هفته پیش در سایت موزه فقط خبر پیدا کردن قطعه‌ای را دیدم که سال 1972 پیدا شده و دیگر هیچ خبر جدیدی در این زمینه اعلام نشده است.

با این توصیف شما، تصور من این است که مسوولان موزه انگلیس برای نمایش ندادن این اثر در ایران به دنبال بهانه هستند.

بله، ممکن است و من و عده دیگری هم‌چنین تصور می‌کنیم که این تعلل به عمد صورت می‌گیرد.

خب آنها چرا نباید چنین اثری را به ایران بفرستند؟

برای این‌که انگلیسی‌ها موضوع امنیت شیء تاریخی خودشان را مطرح می‌کنند؛ زیرا یک سند با ارزش باستانی را دارند و به قول خودشان نمی‌خواهند خطری وجود داشته باشد. حالا هرچقدر هم بیمه‌اش بکنند مهم نیست. غربی‌ها معتقدند مونالیزا را 100 میلیارد دلار بیمه کنید، اگر خراب شد دیگر مونالیزا نیست. آثار باستانی که دیگر نمونه نخواهند داشت، هرکدام به نوبه خود یک شیء بسیار با ارزش کهن هستند که دیگر تکرار نمی‌شوند. آنها با این تصور که شاید امنیت اثر در ایران تامین نشود نمی‌خواهند به ایران بیاید.

من شنیده بودم اینها بیشتر بهانه‌شان به این خاطر است که می‌گویند شما در ایران موزه استاندارد برای نمایش ندارید و بحث حفاظت و امنیت آن را در همین موضوع خلاصه می‌کنند.

این یکی را نمی‌دانم.

اما این را قبول دارید که موزه‌های ما اکنون استاندارد نیست؟

خب برای پاسخ این پرسش باید خاطره‌ای تعریف کنم. یادم می‌آید تابستان 1333 بود که من به موزه ایران باستان رفتم. درست زمانی بود که کشفیات تپه مارلیک به نمایش در آمده بود. دوباره در سال 1335 که دانشجو بودم به این موزه رفتم و در نهایت سال‌ها بعد از آن که مدت‌ها ایران نبودم، وقتی برگشتم و دوباره به موزه ایران باستان رفتم دیدم در طول چندین دهه تنها کم و بیش یک یا دو شیء اضافه شده بود و البته همان چیزهایی که از قدیم وجود داشت در همان محل قدیمی دوباره وجود داشتند. بی‌آن‌که موزه هیچ تغییری داشته باشد یا آن‌که مقاوم‌تر شود. ببینید، نگهداری آثار تاریخی در موزه ویژگی‌های خاصی می‌خواهد.

می‌خواهم به پرسش قبل برگردم و این‌که برخی معتقدند بخشی از این منشور که در آن به حقوق بشر پرداخته شده، پررنگ‌تر شده است. در این منشور نکات دیگری هست که کمتر به آن توجه می‌شود؟

مثلا چه موضوعاتی؟

بحث‌های مختلفی از چگونگی زندگی مردمان باستان و حتی دینداری کورش .

اگر کسی روند نوشتن نوشته‌های باستانی بین‌النهرین را بداند، این صحبت را نمی‌کند، زیرا نوشته‌های باستانی روال بخصوصی دارند. معمولا با ترکیب کلمه آن‌گاه که... شروع می‌شوند، سپس گزارشی از اتفاقی می‌دهند و بعد در انتها می‌گویند به عنوان مثال بعد از این اتفاق من چنین کاری کردم. ببینید، در این منشور بخش اولش که نمی‌تواند در مورد خداپرستی باشد برای این‌که درباره ظلم و ستم و جوری است که نبونید (بخت‌النصر) روا می‌داشته است. در آخرش هم ما می‌توانیم ببینیم چه کارهایی کرده است. حالا جایی شاید سطر آخرین منشور به این موضوع اشاره کرده باشد که البته من نمی‌توانم در این باره اظهار نظری بکنم.

آقای دکتر واقعا ‌چنین منشوری نمی‌توانسته چند تا باشد؟ زیرا برخی معتقدند کورش با چندتایی بودن این منشور می‌خواسته آن را برای تمام دنیای آن زمان بفرستد.

این‌که بازسازی بخشی از پرستشگاه مردوک و البته نذر و نذوراتی که در این پرستشگاه صورت گرفته دلیل موجهی نیست که برای تمام دنیا فرستاده شود. مثلا در این منشور می‌گوید من در لودیه این کار را کردم، در کادازاکیا این کار را کردم یا در فلسطین این کار را کردم، اینها دلیل موجهی برای فرستادن این منشور به تمام جهان نیست.

اگر قرار باشد اطلاعات جدیدتری درباره کشف تکه‌های جدید این منشور به دست آوریم، به نظر شما این اطلاعات دست اول است؟

ببینید، در این زمینه دو دیدگاه مطرح می‌شود؛ اول دید علمی است که ریزترین نکات این کتیبه که برای من به عنوان یک زبان‌دان مجهول مانده آشکار می‌شود که خیلی با ارزش است. اما از دید دیگر ما تمام چیزی که از منشور خواسته‌ایم به دست آورده‌ایم و این کشف نمی‌تواند اطلاعات دست اول‌تری به ما بدهد. به عبارت دیگر ما انتظار چیز زیادی از این تکه‌های کوچک نداریم. یعنی خارج از انتظارم چیز مهمی در این تکه‌ها نخواهد بود مگر تکمیل آن داده‌هایی که دارم.

مهدی نورعلیشاهی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها