گفتگو با علیرضا خمسه، بازیگر سریال شب هزار و یکم

داستان 3 لیوان آب داغ، ولرم و سرد

علیرضا خمسه از بازیگران تحصیلکرده سینما، تئاتر و تلویزیون ایران است که تحصیلات بازیگری‌اش را در پاریس، فرانسه و در رشته پانتومیم گذرانده است. خمسه را می‌توان از اولین بازیگران کمدی تلویزیون و سینمای پس‌از انقلاب دانست که به طور حرفه‌ای این کار را انجام داده است. او در کنار اکبر عبدی از طلایه‌داران بازی‌های کمدی دهه 60 و 70 سینما و تلویزیون ایران است.
کد خبر: ۲۹۱۱۸۲

توانایی‌های خمسه در پانتومیم و بازیگری علمی و علاقه‌اش به‌نوعی خاص از کمدی از او بازیگری با مولفه‌های خاص کمدی ساخته است، اما داستان زندگی هنری خمسه زمانی جالب می‌شود که بدانیم با آن‌که او تمام شهرتش را مدیون بازی در نقش‌های کمدی است، زمانی جایزه سیمرغ بلورین را بالای سر برد که در یک نقش کاملا جدی بازی کرد. فیلم «بیست» ساخته عبدالرضا کاهانی باعث شد خمسه نتیجه حدود 30 سال فعالیت بازیگری‌اش را در سطح اول سینما و تلویزیون ایران بگیرد. علیرضا خمسه که این‌ روزها با سریال «شب هزار و یکم» و با یک نقش جدی دیگر به خانه علاقه‌مندان سریال‌های تلویزیونی آمده، در آغاز با یک جنگ فانتزی برای کودکان و نوجوانان به نام «هشیار و بیدار» شناخته شد و پس از بیست و اندی سال بازی او در «مرد هزار چهره» ساخته مهران مدیری، محبوبیت او را نزد بینندگان تلویزیونی افزایش داد.

آقای خمسه اصولا شما را باید کمدین دانست؟

در زبان فرانسه، کمدین به بازیگر و به کسی که همزمان هم کمدی و هم تراژدی بازی می‌کند اطلاق می‌شود. کمدین یعنی بازیگر، اما در ایران کسی را که فقط در نقش‌های کمدی بازی می‌کند کمدین می‌دانند. اگر بخواهم خود را با این تعریف بسنجم، باید بگویم که کمدین به زبان فرانسه یا همان بازیگر هستم.

اما تا پیش از این کارهای اخیرتان، شما همواره در نقش‌ها و فیلم‌های کمدی بازی می‌کردید؟

ببینید! دهه‌های 60 و 70، 2 دهه‌ای بودند که آثار قابل قبول و قابل تعمقی در ژانر کمدی ساخته و به من پیشنهاد می‌شد. فیلم‌هایی مثل «من زمین را دوست دارم»، «شکار خاموش» با زمینه‌‌های اجتماعی، «آپارتمان شماره 13» و «مهریه بی‌بی» یا کمدی‌های نوع دیگری مثل «جیب‌برها به بهشت نمی‌روند» یا «دونفر و نصفی» کارهای خوبی بودند و من هم آنها را پذیرفتم.

این اتفاق در دهه 80 نیفتاد؟

دهه 80 به نوعی دوره سقوط و افول کمدی است. در این دهه یک نوع کمدی عامیانه به سینما راه پیدا کرد که بیشتر کمدی تلویزیونی بود.

اما شما خودتان هم در یکی از این کمدی‌های عامیانه تلویزیونی بازی کردید؟

کدام کار؟!

مرد هزار چهره.

خب بله، این کارها در همان مدیوم تلویزیون، کارهای خوبی هستند اما به درد سینما نمی‌خورند. من نمی‌خواهم کمدی‌های تلویزیونی را زیر سوال ببرم و همان‌طور که گفتید خودم در یکی از آنها بازی کرده‌ام.

اما یک موضوع قابل توجهی که در مورد شما وجود دارد این است که نقش‌های کمدی شما در سینما و تلویزیونی با آن‌که از لحاظ تعداد بیشتر بوده‌اند، به اندازه کارهای جدی‌تان دیده نشده‌اند. چرا؟

این همان داستان 3 لیوان آب داغ، ولرم و سرد است. وقتی انگشت را ازلیوان آب سرد دربیاورید و در لیوان آب ولرم فروببرید، احساس داغی می‌کنید. اگر هم دستتان را از لیوان آب داغ به لیوان آب ولرم فرو ببرید، احساس سردی می‌کنید. به نظرم تغییر ژانر کاری من حکایت همین 3 لیوان است که باعث شده بیشتر دیده شود.

و پس از درخشش در نقش‌های جدی، احتمالا پیشنهادات بعدی نیز بیشتر نقش‌های جدی خواهند بود.

بله. پیشنهاداتی هم شده است. امسال یک فیلم از خانم پوران درخشنده پیشنهاد شد که نقش یک سرگرد نیروی انتظامی را در آن ایفا خواهم کرد. البته یک کار دیگر از آقای وحیدزاده نیز به من پیشنهاد شد که درونمایه کمدی داشت. در کنار این 2 کار، کار سومی هم هست که کارگردانی آن را آقای حامد کلاه‌داری برعهده دارد. این کار نیز کاری جدی است که رگه‌هایی از کمدی هم دارد.

چه شد که در پروژه «شب هزار و یکم» بازی کردید؟

من تا به حال در ژانر دفاع مقدس کار نکرده بودم، چون اصولا نوع بازی من با شکلی که فیلم‌های دفاع مقدس تجربه می‌کردند، جور درنمی‌آمد.

در این کار این اتفاق افتاد؟

بله، فیلمنامه‌ای که پیشنهاد شد برای من جای کار داشت. این شخصیتی با وجوه مختلف بود که رگه‌هایی از بار جدی و طنز را همزمان داشت.

به نظرتان «شب هزار و یکم» توانسته با مخاطب ارتباط برقرار کند؟

به نظرم هرچه کار جلوتر می‌رود، بیشتر مخاطبان را درگیر می‌کند. اوایل ریتم کندی داشت و قصه خیلی آرام جلو می‌رفت، اما هرچه از پخش می‌گذرد فکر می‌کنم در ذهن مخاطب جا باز می‌کند.

شما پیش از این تجربه کار روتین یا سریالی که هرشب یا یک شب درمیان پخش شود نداشتید. این تجربه چگونه بود؟

من تا به حال این کار را انجام نداده بودم و به نظرم تجربه خوبی بود. اصولا در این نوع کارها مشکلاتی از قبیل سرعت در کار و حتی همزمانی ضبط و پخش، بازیگران را بسیار اذیت می‌کند. خوشبختانه متن این کار پیش از تولید 2 یا 3 بار نوشته شده بود و به نوعی مقدمات کار آماده بود.

تا به حال در ژانر دفاع مقدس کار نکرده بودم، چون اصولا نوع بازی من با شکلی که فیلم‌های دفاع مقدس تجربه می‌کردند، جور درنمی‌آمد

از کل کار راضی هستید؟

کار خوب بود. آقای بهادر کارگردان این کار چون خودشان از دفاع مقدس شناخت داشتند، خیلی با آرامش و فارغ از مسائل تولید کار را ساختند و گروه درگیر مسائلی نظیر چه چیزی حاضر است یا نیست نبود. در واقع کارگردان هرچه می‌خواست گرفت و از این نظر مشکلی نداشت.

به عنوان یک بازیگر باتجربه که در تئاتر، سینما و تلویزیون فعالیت مستمر داشته، آیا تفاوتی بین بازی در تلویزیون و سینما قائل هستید؟

بعضی از بازیگران عاشق صدای بیب دوربین 35 هستند. یکی از بچه‌ها چند وقت قبل می‌گفت: سال‌هاست با تلویزیون کار می‌کنم و دلم برای صدای بیب دوربین تنگ شده است، اما برای من طبق آنچه در دانشگاه و کلاس آموختیم، بازیگری به بازی مقابل تماشاگر و مقابل دوربین تقسیم می‌شود. در این شرایط، دیگر دوربین تلویزیون و سینما چندان تفاوتی ندارد، اما بازیگری مقابل تماشاگر فرمول‌های خاص خودش را‌دارد.

با این حساب شما تفاوتی میان این دو قائل نیستید؟

بله، البته در کل اثر قضیه فرق می‌کند. مثل تفاوت میان نوشتن در روزنامه و نوشتن کتاب است. روزنامه ماندگار نیست، اما کتاب ماندگار است. زمانی که می‌خواهید روی لحظات زنده جامعه تاثیر بگذارید، برای روزنامه‌ مقاله می‌نویسید و گاهی که تمایل دارید یک اثر ماندگارتر بسازید، کتاب می‌نویسید.

به عنوان کسی که سال‌ها با تلویزیون همکاری کرده سطح کیفی تلویزیون را در مقایسه با گذشته و البته استاندارد جهانی چگونه می‌بینید؟

در این رابطه ما با نقطه‌نظرات مختلفی مواجه هستیم. چند روز قبل یکی از تماشاگران تلویزیونی من را در پارک دید و گفت: «چرا برنامه‌های تلویزیون افت کرده؟» من به او گفتم: «نظر شما چیست؟» و پاسخ او این بود که در رقابت با شبکه‌های خارجی و ماهواره‌ای تلویزیون عقب‌تر حرکت می‌کند.

نظر شما چیست؟

به نظر من هم، سرعت یک مقدار پایین است. در یک سریال معمولی تلویزیونی از انگلستان یا آلمان، کاملا پیدا است که از امکانات بسیار پیشرفته‌ای استفاده شده است. شما رنگ‌ها را مقایسه کنید.

یعنی ما از نظر تکنولوژی عقب هستیم؟

نه فقط، در بعضی ارگان‌ها و سازمان‌ها آخرین دستگاه‌ها و تکنولوژی وجود دارد، اما متاسفانه دانش استفاده از آن نیست. در واقع، بیشتر مشکل ما در بخش آموزش است، چون بیشتر بچه‌ها تجربی کار می‌کنند. مساله بعدی هم که در این میان وجود دارد، سرعت و عجله همیشگی برای تولید است. من یک فیلم تلویزیونی دیده‌ام که ظرف 10 روز تمام کارهایش انجام شده است، اما در خارج از کشور پیش‌تولید، معمولا طولانی‌تر از زمان تولید است.

شما در طول فعالیتتان تقریبا و با تمام کارگردانان مطرح کار کرده‌اید. در این رابطه چه احساسی دارید؟

بله تقریبا همین طور بود و خیلی دوست داشتم با مرحوم حاتمی هم کار کنم، اما موضوع جالب‌تر برایم کار کردن با جوانان است. این درست است که کار کردن با پیشکسوتان لطف خودش را دارد، اما کار کردن با جوانان نیز لذتبخش است. این که شما می‌بینید که این جوانان چند مرده حلاج هستند.

تجربه کار با جوانان چگونه بوده؟

سال گذشته که من با عبدالرضا کاهانی کار کردم، سیمرغ بلورین گرفتم و حالا هم با حامد کلاه‌داری کار می‌کنم که اولین کارش را می‌سازد و به نظرم کار خوبی از آب درخواهد آمد.

و پس از سال‌ها سیمرغ گرفتید؟

بارها کاندیدا شده بودم ولی فقط یک بار و در سال گذشته سیمرغ گرفتم.

چه حسی داشتید؟

هر انسانی در هر مقطعی تشویق شدن را دوست دارد. شاید در یک مقطعی این شادی می‌توانست بیشتر باشد.

برنامه کارهای تلویزیونی‌‌تان چگونه است؟

کار تلویزیونی که مدام داریم. همین الان 2 کار تلویزیونی آماده پخش دارم.

تجربه کار با مهران مدیری چگونه بود؟

کار با مهران مدیری برای من تجربه خیلی خوبی بود و از آن راضی هستم.

موضوعی که در کمدی‌هایی امروز بیشتر می‌بینیم، استفاده از کلام بیش از حد است و انگار فیزیک بازیگر کاملا منها شده است. شما به عنوان کسی که بازیگری را از پانتومیم و زبان بدن آغاز کرده، در این رابطه چه نظری دارید؟

هر شغلی ابزار خاص خودش را دارد. برای یک بازیگر حرفه‌ای بدن، بیان و تخیل، ابزار اصلی هستند، اما متاسفانه امروز بیشتر بازیگران ما از کاری که می‌کنند شناخت ندارند. من دوست دارم با این زبان کار کنم.

آیا هنوز هم تدریس می‌کنید؟

بله من از سال 62 تا امروز هر گاه فرصتی داشتم تدریس کرده‌ام. الان هم در زمان‌های خالی درس می‌دهم.

با تشکر، آیا حرف خاصی در پایان دارید؟

تنها چیزی که می‌توانم بگویم مشکلات تولید است. گاهی حضور تهیه‌کننده‌های آماتور و کم تجربه باعث می‌شود که گروه تولید و البته خود آنها به دردسر بیفتند. به نظر من در این شرایط نمی‌توان انتظار داشت کار، خوب از آب در‌آید، چون در راس یک کار، تهیه‌کننده قرار دارد. اگر تهیه‌کننده ناآگاه باشد، نتیجه هم خوب نخواهد شد. به نظر من نباید یک تهیه‌کننده تنها به دلیل تعهد و اعتقادش انتخاب شود. اینها شرط لازم هستند، اما کافی نیستند.

امید ذاکری‌نیا

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها