جام جم آنلاین گزارش میدهد
این بار نیز پس از دستگیری متهمان و اعتراف آنها به چند مورد کیف و موبایل قاپی در سطح پایتخت برای آنها پروندهای در این رابطه تشکیل شد که پس از تکمیل تحقیقات با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست پرونده آنان برای رسیدگی به دادگاه عمومی تهران فرستاده شد.
در گوشه دیگری از شهر یکی از وکلای دادگستری خبر داد بتازگی وکالت نوجوان 15سالهای را به عهده گرفته است. این نوجوان به همراهی 2 دوست دیگرش که یکی 2 سال از او بزرگتر بودند نقشه دزدی از مغازهای را ریختهاند و یکی از آنها حین دزدی مرتکب قتل شده است. 2 همدست این نوجوان 15 ساله قتل را به گردن او انداختهاند و او هماکنون محکوم به قصاص است. این نوجوان به گفته وکیلش بسیار باهوش و اهل مطالعه بوده، اما به دلیل فقر مالی خانواده به دوستی با این دو فرد و دزدی روی آورده است.
پرونده دیگری حاکی است 3 نوجوان که اقدام به سرقت دوچرخه کرده بودند، شناسایی و دستگیر شدند. این سه نوجوان که اقدام به سرقت دوچرخه در محدوده تهرانپارس میکردند، توسط یکی از مالباختگان شناسایی و تحویل مأموران 110 شدند. یکی از مالباختگان، پس از شناسایی یکی از آنها او را تعقیب و منزل او را شناسایی کرد، سپس با مأموران پلیس110 تماس گرفت و آنها را در جریان سرقت قرار داد. مأموران، هر سه نوجوان را دستگیر کردند. پرونده آنها به علت اینکه سنشان زیر 18 سال است به دادسرای اطفال ارجاع داده شد . امیری، بازپرس شعبه اول دادسرای اطفال، پس از بازجویی از متهمان با قرار بازداشت برای تحقیقات بیشتر، متهمان را تحویل مأموران پلیس داد.
در کرمان نیز چندی پیش 5 نوجوان که برای تأمین هزینههای خرید ماده مخدر «شیشه» شبکه سرقت تشکیل داده بودند از سوی کارآگاهان پلیس آگاهی کرمان ردیابی و دستگیر شدند. فعالیت این باند سرقت در چند ماه گذشته باعث ایجاد جو ناامنی و نگرانی کرمانیها شده بود. سرهنگ قاضیزاده، رئیس پلیس آگاهی فرماندهی انتظامی استان کرمان در این باره گفت: پس از وقوع چند فقره سرقت موتورسیکلت و دستبرد به مغازهها و خودروها با شیوههای یکسان موضوع به صورت ویژه در دستور کار پلیس آگاهی قرار گرفت تا این که سرانجام کارآگاهان با شگردهای پلیسی ویژه و دامگذاری در نقاط مختلف شهر5 نفر از اعضای این شبکه را که نوجوانان 14 تا 18 ساله هستند را دستگیر کردند. به گفته وی سارقان تاکنون به 117 فقره سرقت اعتراف کردهاند و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد. سرهنگ قاضیزاده در تشریح شگرد این باند گفت: آنها مغازههای بدون حفاظ و دزدگیر را دقیقاً شناسایی و در ساعات پایانی شب پس از شکستن شیشهها سرقت میکردند. در سرقت از داخل خودروها نیز سارقان با استفاده از شمع اقدام به شکستن شیشه خودرو و سرقت میکردند و با قطع سیم زیر باک موتورسیکلتهای بدون قفل آنها را سرقت می کردند. تحقیقات ویژه پلیسی از نوجوانان بزهکار ادامه دارد تا پس از تکمیل پرونده به مراجع قضایی تحویل داده شوند.
میان این پروندهها و پروندههای بیشمار دیگری که در آنها نوجوانان مرتکب جرم شدهاند یک وجه اشتراک وجود دارد: تاثیر غیرقابل انکار گروه همسالان. ممکن است این تاثیر مستقیم یا غیرمستقیم باشد، اما به هر حال وجود دارد. همه متهمان پروندههای بالا نوجوان بوده اند و همدستان خود را هم از گروه همسال خود انتخاب کردهاند. اما چه چیزی باعث میشود نوجوانان اینقدر به گروه همسال خود گرایش داشته باشند و گاه از جنبههای منفی تحت تاثیر یکدیگر قرار گیرند؟
اسماعیل قرایی مقدم، جامعهشناس میگوید: «تاثیر گروه همسالان بر وقوع جرم غیرقابل انکار و بیشتر از هر عامل دیگری است. همه جامعهشناسان از جمله کولی و سوروکین با بررسیهای متعدد در تمام زمینههای بروز آسیبهای اجتماعی گروه، نشان داده اند که گروه دوستان و همسالان یا به قول جامعهشناسان گروههای اولیه نقشی قاطع و تعیینکننده داشتهاند. کسی نمیتواند این تاثیر را در وقوع جرایمی چون قاچاق مواد مخدر، سرقت، دزدی، روسپیگری، قتل و... انکار کند.»
این جامعهشناس به ردپای این فرضیه در اشعار قدیمی ایرانی اشاره میکند:
«پسر نوح با بدان بنشست، خاندان نبوتش گم شد. هیچ زمینه اجتماعی وجود ندارد که گروه همسالان در آن تاثیر اساسی نداشته باشد.»
به گفته قرایی مقدم تحقیقات سوروکین بر 395 نوجوان به این پرسش پاسخ میدهد که چرا نوجوانان از یکدیگر تاثیر میپذیرند: «وقتی نوجوانان با هم صحبت میکنند، صحبتهایشان حالت امر و نهی ندارد و شبیه گفتههای پدر و مادرشان نیست. این باعث میشود تحت تاثیر گفتههای دوستان خود قرار گیرند و آنها را عملی کنند.»
گرایش به گروه همسالان، به گفته این جامعهشناس از زمانی آغاز میشود که فرد وارد جامعه میشود؛ یعنی از دوران دبستان. از همین رو دوستانی که فرد در دوران ابتدایی انتخاب میکند در سرنوشت او تاثیر میگذارند.
نوجوان احساس میکند فرد مهمی است، برای تصمیمگیریها با او مشورت میشود و احساس همبستگی و اتحاد با خانواده دارد.
او توضیح میدهد: «خانوادهها گاهی به این مساله توجه نمیکنند، اما در بیشتر مواقع فرزندسالاری قدرت را از پدر و مادر گرفته و آنها نمیتوانند کاری بکنند، اما آنها میتوانند در مواردی که شاید اهمیتش به چشم نیاید نقش خود را ایفا کنند. مثلا پدر و مادر باید اطمینان حاصل کنند اگر فرزندشان به یک مهمانی شبانه میرود، حتما بزرگتری آنجا حضور داشته باشد.»
قرایی مقدم تاکید میکند: «آموزش و پرورش باید این خلا را که فرزندسالاری به وجود آورده و قدرت والدین را کم کرده پر کند. باید مستقیما به فرزندان و خانوادهها آموزش دهد و آگاهی آنها را درباره مساله مهم گروه همسالان افزایش دهد.»
از علیرضا کیهاننیا، روانشناس، درباره علتهای روانشناختی گرایش به گروه همسالان و تاثیر آنها در زندگی نوجوانان میپرسیم. او گروه همسالان را معلم سوم انسانها میداند: «معلم اول بچهها تا سن7 سالگی پدر و مادر هستند. بعد از آن تا سن14سالگی معلمان مدرسه بچهها را آموزش میدهند. بعد از این سن نوجوان به دنبال راهی میگردد که خود را اثبات کند. در مهمانیها دعوت شود. در بازیها یارگیر داشته باشد و در واقع وارد گروه شود. اگر افراد این گروه انسانهای آلودهای باشند فرد مجبور میشود برای ماندن در این گروه به خواستههای غیرقانونی و نامشروع آنها تن دهد. چون اگر این کار را نکند از گروه طرد میشود. در نتیجه مثلا وقتی یکی از دوستانش به او سیگار تعارف میکند بناچار میپذیرد. در مورد جرایم عمومی مانند خط کشیدن به اتومبیل و زنگ خانهها را زدن هم همین طور است. این نقطهای است که همسالان آلوده طعمهها را جذب میکنند.»
به گفته این روانشناس گرایش به گروه همسالان حدودا از 12 سالگی شروع میشود، سنی که نوجوان بحران هویت و بلوغ دارد. در واقع دوستان یک نوجوان برای او بهترینها هستند. او را به تفریح و میهمانی میبرند. گرایش به بزهکاری و اعتیاد هم از همین سن شروع میشود.
کیهاننیا توضیح میدهد: «اگر نوجوان از خانواده متشنج، چند همسر یا مطلقه باشد، یا کودک با بزرگترهایی غیر از پدر و مادر خود زندگی کند (مانند پدربزرگ و مادربزرگ) آسیبپذیری بیشتری دارد. این نوجوان احساس میکند بیکس و تنهاست و پشتیبان و پناهی ندارد و این بهترین طعمه برای همسالان آلوده است.»
راهحل چیست؟ کیهاننیا پاسخ میدهد: «اگر خانوادهها مدیریت مشارکتی داشته باشند، یعنی مدیریتی که از معایب مدیریت آمرانه بر حذر است، خانه به کانون عاطفه برای فرزند تبدیل میشود. نوجوان احساس میکند فرد مهمی است، برای تصمیمگیریها با او مشورت میشود و احساس همبستگی و اتحاد با خانواده دارد. خانوادهها باید دریابند که حضور فیزیکی آنها کنار فرزندان مهم است و نیازهای بچه فقط خوراک و لباس نیست. پدر و مادر باید ویژگیهای یک نوجوان را بشناسند. بدانند که نوجوان به ترک دیوار هم میخندند و به جای عصبانی شدن با او بخندند. مثلا اگر فرزندشان به فوتبال علاقه دارد نام فوتبالیستها را یاد بگیرند. با فرزند خود به پارک و کوه بروند. با او تفریح کنند.»
این روانشناس تاکید میکند اگر نوجوان در اثر ارتباط با گروه همسالان مرتکب بزه یا جرمی شد خانوادهها بدانند که دنیا به آخر نرسیده است: «پدر و مادر نباید از هر جرم و بزهی مثل سیگار کشیدن یا ماشین والدین را دزدیدن فاجعه بسازند. باید مشکلات آن جرم را به فرزندشان بگویند. بگویند که آینده شغلی ممکن است خراب شود. به هیچ وجه نباید تنبیه بدنی کنند یا با فرزندان قهر کنند. بیاعتنایی و قهر خانوادهها سبب جذب به گروههای ناسالم همسالان میشود.»
کیهاننیا تفاوتهای جنسی و نه جنسیتی دختر و پسر را گوشزد میکند و میگوید: « بعضی خانوادهها ممکن است به خاطر تربیت نادرست و تبعیض بین دختر و پسر، یکی از آنها را سرخورده کنند. مثلا وقتی پسر میخواهد سفره بیندازد بگویند این کار دختر است یا وقتی گریه میکند بگویند مرد گریه نمیکند. تمایزی که بین آنها قایل میشوند در نگاه آنها به زندگی تاثیر میگذارد. پدر و مادرها باید بدانند جنس دختر و پسر فرق میکند و این نباید باعث تبعیض جنسیتی بین آنها شود.»
نکته آخری که این روانشناس به آن تاکید میکند تاثیر مثبت ابراز محبتهای علنی پدر و مادر به فرزندان است. گفتن «دوستت دارم» و بوسیدن فرزندان از سوی پدر و مادر مانع پدید آمدن خلا عاطفی و گرایش نوجوانان به گروههای همسال ناسالم میشود.
حدیث ضابطی
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان